امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

زنانی که در فیلم «مردان آثار ماندگار» دیده نشدند

#1
زنانی که در فیلم «مردان آثار ماندگار» دیده نشدند 1
تاریخ ایرانی: در فوریهٔ سال ۱۹۵۲، زمانی که اروپا به بازسازی آثار جنگ جهانی دوم مشغول بود، آردلیا ریپلی هال وارد شهر بُن آلمان شد تا در ماموریت نظامی جسورانه‌ای که آمریکایی‌ها یک دهه پیش آن را آغاز کرده بودند، شرکت کند.



خانم هال سرباز نبود. او بانویی ریز اندام با دستکش سفید بود که به عنوان محقق در وزارت امور خارجه کار می‌کرد و با خود تابلویی ۳۵۰ ساله از پرترهٔ سنت‌کاترین که توسط روبن نقاشی شده بود را به همراه داشت؛ این تابلو در زمان جنگ از موزهٔ دوسلدورف به سرقت رفته بود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.tarikhirani.ir/Images/news/The-Monuments-Men3.jpg


خانم هال با روش آرام ولی مصمم خویش، به تنهایی کاری را انجام داد که در سال ۱۹۴۳ یک گروه نظامی مسئولیت آن را به عهده داشتند؛ یعنی پیگیری و بازیافتن میلیون‌ها گنجینهٔ هنری که توسط نازی‌ها به یغما رفته بود.



این تیم از ۳۰ مرد تشکیل شده بود که اکثر آن‌ها کار‌شناسان آثار هنری بودند. آن‌ها اروپا را به تنهایی و زیر آتش گلوله درنوردیدند تا آثار مشهور موزه‌ها، طلا و نقره‌های به ارث مانده از قربانیان هولوکاست و نیز ناقوس‌های عتیقهٔ برنجی و آهنین کلیسا‌ها را پیدا کنند. نقاشی «ستایش بره» محراب گنت (۱۹۴۳)، مجسمهٔ مادونا روی پله اثر میکل آنژ (۱۵۰۴)، و نقاشی «ستاره‌شناس» اثر ورمیر (۱۶۶۸) از شاهکارهای هنری هستند که نجات یافتند. این آثار برای موزهٔ عظیمی که هیتلر قصد بنای آن را داشت جمع‌آوری شده بودند.



شرح این وقایع در کتابی با عنوان «مردان آثار ماندگار» در سال ۲۰۰۹ توسط رابرت ‌ام. ادسل نگاشته شد و اکنون نیز جورج کلونی فیلمی با همین مضمون را به تصویر درآورده است.



زنانی همچون خانم هال که نقش مهمی در نجات آثار هنری اروپا در طول جنگ و مدت‌ها پس از آن ایفا کردند، کمتر مورد توجه قرار گرفته‌اند. گروه جستجوی آثار هنری که با نام رسمی «آثار ماندگار، هنرهای زیبا و بایگانی» شناخته می‌شدند، در سال‌های پس از جنگ ۳۰۰ نفر را شامل می‌شد. تعداد زنان هرگز از چند ده نفر بیشتر نشد ولی آن‌ها نیز همانند مردان، محققانی سخت‌کوش و قهرمانانی از خودگذشته بودند.



رز ولان که نقش او را کیت بلانشت در فیلم ایفا می‌کند، از عوامل گروه مقاومت فرانسه بود که به جاسوسی نزد نازی‌ها می‌پرداخت و همپای مردان می‌نوشید و تیراندازی می‌کرد.



ادیت‌ ای. استندن، فرمانده ارتش زنان بود که بعد‌ها در موزهٔ متروپولیتن مشغول به کار شد و خانم هال نیز فارغ‌التحصیل دانشگاه اسمیت بود که در زمینهٔ هنرهای آسیایی تخصص داشت و سپس وارد این زمینه شد.



ویکتوریا رید، مسئول بخش منشأیابی آثار هنری در موزهٔ هنرهای زیبای بوستون، محلی که خانم هال پیش از جنگ در آنجا مشغول به کار بود، می‌گوید: «کاری که این زنان پس از جنگ انجام دادند فوق‌العاده است، فیلمی دربارهٔ ارزش کار مردان این عملیات باید پیش‌تر از این‌ها ساخته می‌شد ولی نقش زنانی همچون آردلیا نیز نباید در این میان نادیده گرفته شود.»



یکی از زنان بازماندهٔ این گروه، آن اولیویر پوفام بل از ساسکس انگلستان است. او که ۹۷ سال دارد، پژوهشگر در زمینهٔ ویرجینیا وولف است و تدارکات گروه در آلمان بر عهدهٔ او بوده است. او در مصاحبهٔ تلفنی از «حفاظت از تعداد بسیار زیاد آثار آسیب‌دیده» سخن می‌گوید؛ همانند هزاران ناقوس متعلق به قرون وسطی که توسط نازی‌ها جمع‌آوری شدند تا ذوب شده و به سلاح جنگی تبدیل شوند. مسلما طبقه‌بندی تمامی این ناقوس‌ها که بر روی اکثرشان هیچ نشانی نیز ثبت نشده بود، کار آسانی نبود. او به یاد می‌آورد: «روحانیون کلیسا می‌آمدند و ناقوس کلیسایشان را بازپس می‌خواستند. بسیار عجیب بود، ما به آن‌ها اجازه دادیم تا خودشان امور را مرتب کنند.»



در سال ۱۹۴۵، بخش «آثار ماندگار» در ایتالیا، بلژیک، هلند، فرانسه و آلمان فعالیت می‌کرد و متشکل بود از مسئولین، محققین، معمارهایی که خود را بی‌درنگ به مناطق جنگی می‌رساندند در حالی که فقط کمی آموزش نظامی دیده بودند و با همراهی تعداد کمی از سربازان آمریکایی دالان‌های زیرزمینی را کشف می‌کردند که نازی‌های فراری، ده‌ها هزار نقاشی و مجسمه را در آن‌ها پنهان کرده بودند؛ این گروه مانع از بمباران صومعه‌های قدیمی توسط نیروهای متفقین می‌شدند. پس از ماه‌ها جستجو با همکاری خانم ولان، قصری در باواریا پیدا شد که هزاران اثر هنری مسروقه در آن پنهان شده بود. این آثار پیش‌تر در موزهٔ ژو دو پوم در پاریس توسط نازی‌ها انبار شده بودند.



پیش از آنکه آلمان تسلیم شود، دو نفر از اعضای گروه در نزدیکی خط مقدم کشته شدند. پس از پایان جنگ، گروه مراکزی را تعیین کردند تا در آن‌ها آثار به یغما رفته و تاراج شده توسط نازی‌ها را ترمیم کنند. همان‌گونه که در فیلم نیز نشان داده شده است، سال‌ها طول کشید تا آلمان گنجینه‌های هنری اروپا را پراکنده کند. اما چندین دهه به طول انجامید تا نظم و ترتیب به این آثار بازگردانده شود که بخش اعظم این کار طاقت‌فرسا توسط زنان انجام شد.



هری ال. اتلینگر، ۸۸ ساله اهل راک‌ اوی نیوجرسی در جنگ به عنوان راننده و مترجم کار می‌کرد، او می‌گوید: «رفتار ما طوری نبود که بخواهیم چیزی از جنگ را به غنیمت ببریم بلکه می‌خواستیم این آثار را بازگردانیم.» او که یک پناهندهٔ آلمانی ـ یهودی است در آن زمان ۱۹ سال داشت و در تخلیهٔ هزاران اثر هنری که در زمان جنگ در معادن نمک آلمان پنهان شده بودند همکاری کرده است.



مرمتگران آثار هنری از دیگر اعضای گروه بودند، زمانی که مشخص شد متفقین در اروپای آزاد چشم‌انداز غنی فرهنگی را به خطر می‌اندازند، این افراد به استخدام گروه درآمدند. جیمز جی. رومیر، کار‌شناس هنر قرون وسطی که در آن زمان ۴۰ سال داشت و در آلمان و فرانسه به خدمت مشغول بود، بعد‌ها به ریاست موزهٔ متروپولیتن انتخاب شد.



این تلاش‌ها در مقالات آکادمیک و کتاب‌هایی همچون «تجاوز به اروپا» (وینتج، ۱۹۹۴) نوشتهٔ لین اچ. نیکلاس به چاپ رسیدند. مستندی نیز بر همین اساس در سال ۲۰۰۶ ساخته شد و جوایز بسیاری را به خود اختصاص داد. آقای ادسل همزمان با نگارش کتابش، بنیاد «مردان جاویدان - آثار ماندگار» را نیز تشکیل داد تا بتواند اطلاعات بیشتری در زمینهٔ کشف آثار هنری در جنگ جهانی دوم کسب کند. او و سازندگان فیلم امیدوارند تا این فیلم به یافتن شاهکارهای هنری همچون آثار گمشدهٔ رافائل، مونه و رودن کمک کند.



آقای ادسل در سایت خود از زنانی قدردانی می‌کند که به «امور حیاتی - ولی غالبا بدون قدردانی - نظیر فراهم کردن تدارکات برای مردان در مناطق جنگی می‌پرداختند» و تا سال‌ها پس از ترک نیروهای متفقین نیز تلاش کردند آثار چپاول شده را بازگردانند.



آقای ادسل راجع به رز ولان این‌گونه می‌گوید: «چندین بار ممکن بود هدف گلوله قرار بگیرد.» او هر روز زندگی‌اش را به خطر می‌انداخت، هنگام تخلیهٔ ژو دو پوم از طرف گوئرینگ و هیتلر نزد افسران نازی جاسوسی می‌کرد. در حالی که نقش دستیاری را بازی می‌کرد که زبان آلمانی بلد نیست، به تمامی سخنان آن‌ها را گوش می‌داد و اطلاعات را به نیروی مقاومت منتقل می‌کرد. او همچنین دفترچه‌ای از آثار مسروقه را تهیه کرد که برای بازیابی آثار نقشی کلیدی داشت.



خانم رید می‌گوید که اگرچه نقش خانم هال بیشتر آکادمیک بوده است ولی از میزان اهمیت تلاش او نمی‌کاهد. او نیروی محرک وزارت امور خارجه آمریکا در بخش مرمت آثار پس از جنگ در سال‌های ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۲ به شمار می‌آمد. تعداد ۳۰ جعبه از اجناس مربوط به غنائم و بازیافته‌های جنگی که در آرشیو ملی واشنگتن نگهداری می‌شوند به قدردانی از او آردلیا هال نامگذاری شدند.



داستان بازگرداندن نقاشی «سنت‌کاترین» اثر روبن نشان‌دهندهٔ زحمات خانم هال است (او در سال ۱۹۷۹ از دنیا رفت) و در عین حال این واقعیت ناخوشایند که برخی از آثار هنری توسط اعضای ارتش آمریکا از اروپا خارج شدند.



نقاشی روبن تنها یکی از آثاری است که از مرکز نظامی جمع‌آوری آثار هنری در ویسبادن سر درآورده بود. این اثر در سال ۱۹۵۰ هنگامی که برای ارزشگذاری توسط کار‌شناسان موزه به لوس‌آنجلس فرستاده شد، شناسایی گردید. کار‌شناسان موزه این اثر را از روی فهرستی از آثار گمشده که توسط خانم هال تهیه شده بود شناسایی کردند و او را در جریان قرار دادند. خانم هال اطمینان حاصل کرد که این اثر بازگردانده خواهد شد.



خانم استندن فرمانده ارتش زنان، در مقاله‌ای که در دههٔ ۶۰ نوشته است، خانم هال را این‌گونه توصیف می‌کند: «نیروی نافذ» در بازگرداندن آثار در حالی که مدت‌ها پیش از آن، این عملیات اهمیتش را از دست داده بود. خانم استندن می‌نویسد که خانم هال در طول دوران فعالیتش در بازگرداندن ۱۳۰۰ اثر هنری به صاحبانشان نظارت داشته است، از آن جمله اثری از مونه که به خانوادهٔ روتشیلد در پاریس بازگردانده شد.



خانم استندن که در سال ۱۹۹۸ از دنیا رفت، در سال‌های ۱۹۴۹ تا ۱۹۷۰ مسئول بخش پارچه‌بافته‌های موزهٔ متروپولیتن بود و خود در بازگرداندن و حفاظت از آثار دزدیده شده، نقش مهمی داشته است. او تا آگوست سال ۱۹۴۷ فرمانده مرکز جمع‌آوری آثار در ویسبادن آلمان بود و گاهی بر انبار نظارت داشت که به شدت توسط نیروهای پلیس محافظت می‌شد و انبارهایی محافظ در برابر تغییرات جوی و اتاق‌هایی برای مرمت آثار در آن وجود داشتند. او در مقالاتش به انبوهی از آثار هنری که در این مرکز جمع‌آوری شده بودند اشاره می‌کند؛ آثاری شامل نقاشی‌های دورر و کله، همچنین زره‌ها و نیزه‌ها و تبرهای قرون وسطایی.



زحمات خانم استندن همواره تمجید شده‌اند؛ او که از دوستان خانم ولان بود زحمات خود را در مقایسه با آنان که در خط مقدم بوده‌اند کم‌اهمیت می‌شمارد. او نقش خود را همچون «کوتوله‌ای که بر شانه‌های غول نشسته است» توصیف می‌کند. یکی از این غول‌ها بدون شک خانم ولان است، همان‌گونه که در فیلم به تصویر درآمده است او در برابر هرمان گوئرینگ نیز خونسردی خود را حفظ می‌کرده است. او از سال‌های ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۲ لباس فرماندهی بر تن کرد تا سرقت‌های نازی‌ها را پیگیری کند. هنگامی که گوئرینگ در انتظار حکم دادگاه نورنبرگ به سر می‌برد، خانم ولان در املاک سابق او در آلمان بر بازیافت آثار هنری مسروقه نظارت می‌کرد؛ هزاران اثر هنری که از آن میان می‌توان به مجسمهٔ دو شیر عظیم از جنس گرانیت صورتی که از موزهٔ لوور به سرقت رفته بودند، اشاره کرد.



آقای ادسل می‌گوید: «بسیاری از این قهرمانان مردمان عادی بودند که جان خود را در راه هنر به خطر انداختند.»





منبع: نیویورک تایمز
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ۱۵ عکس تاریخی کمتر دیده شده
  مردان قدیم چه می پوشیدند؟
  (تصاویر) آلبوم دیده‌نشده وینستون چرچیل
  (تصاویر) آلبوم دیده‌نشده از الیزابت تیلور
  تصاویر/ آلبوم دیده‌نشده از وینستون چرچیل
  تصاویر/ آلبوم دیده نشده از همینگوی در شکار
  تصاویر/ آلبوم دیده نشده از بوش لحظاتی پس از 11 سپتامبر
  عکس های نادر و دیده نشده از آلبرت اینشتین
  تصاویر/ آلبوم دیده‌نشده از "محمدعلی" جوان
  تصاویر/ آلبوم دیده‌نشده از مایکل جکسون

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان