19-05-2014، 18:24
حرفامو میشنوی از لا به لای شعر
اینجوری بهتره اما بدون هنوز شبهام بدون اشک
محال بگذره محال بگذره …
بودی کنار من اما چه سوت و کور
من بودم و خودم با این همه ولی
از گوشه گیریات خسته نمیشدم
تو با خودم که هیچ با سایه منم حرفی نمی زدی
با این همه ولی به شب نشینی دلم خوش اومدی
♫♫♫
از چی برات بگم وقتی نگفته ها با من اجین شده
حس میکنم دلم غمگین ترین دل روی زمین شده
روزا که میگذرن اما محاله که حسم عوض بشه
اخه هرشب یه ذره شعر روح خرابمو سمت تو میکشه
امشب قراره که با خاطرات تو بازم بشینمو باز درد دل کنم
با کاغذای شعر صبحو ببینمو غرق خودم بشم
با قطره های اشک رو کاغذای خیس
این بیت آخره اما همیشه شعر
پایان قصه نیست
پایان قصه نیست
پایان قصه نیست
پایان قصه نیست
پایان قصه نیست