امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

سختی روزگار (حکایت)

#1
سختی روزگار (حکایت) 1

مردی از دست روزگار سخت می‌نالید. پیش استادی رفت و برای رفع غم و رنج خود راهی خواست. استاد لیوان آب نمکی را به خورد او داد و از مزه‌اش پرسید؟ل
آن مرد آب را به بیرون از دهان ریخت و گفت: خیلی شور و غیرقابل تحمل است.
استاد وی را کنار دریا برده و به وی گفت: همان مقدار آب بنوشد و بعد از مزه‌اش پرسید؟
مرد گفت: خوب است و می‌توان تحمل کرد.
استاد گفت شوری آب همان سختی‌های زندگی است. شوری این دو آب یکی ولی ظرفشان متفاوت بود. سختی و رنج دنیا همیشه ثابت است و این ظرفیت ماست که مزه آن را تعیین می‌کند پس وقتی در رنج هستی بهترین کار بالا بردن ظرفیت و درک خود از مسائل است.
منبع:aftabir.com
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  شهر حکایت
  افراد معروفی که گذشته سختی را داشته اند +عکس
  حکایت مرد خسیس خیلی باحاله بیا تو
  سختی
  داستان طنز» حکایت عمه خانــــــوم مجموعه : مطالب طنز داستان طنز» حکایت عمه خانــــــو
Heart حکایت ما هم شده ، حکایت روباه و مرغ های قاضی
  حکایت های اموزنده از عاقل ترین دیوانه
  خیلی باحاله تورو خدا بیا چند لحظه حکایت دانش اموزا!
  حکایت پولدار ها و فقیر ها!!!!!!
Heart حکایت جالب قضاوت بهلول

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان