~ ســـوتـیـکــده ~

[Mason]

سلام به کاربران گرامی 


اینجا مخصوص سوتی هایی هست که دادین !!
دیگه لازم نیست برای این جور سوتی ها موضوع بزنین 

ولی این تاپیک مخصوص سوتی های عمومی است که عنوان خاصی ندارن.
اونایی که عنوان خاص دارند می تونن موضوع جدا بزنن..
مثلا سوتی های برنامه 90 یک موضوع خاص است.

مثلا اینجا مخصوص سوتی های مدرسه و خونه و مغازه و ایناس 


این سوتی ها رو می تونین از جانب خودتون بگین یا پیدا کنین 

[Thyme]

بآ اجازه من اولین نفر تعریف میکنم :
یه بار میخواستم از یه نفر که خیلی برام مهم بود تعریف کنم !
بهش گفتم : میدونستی چقدر شبیه فلان بازیگر هالیوودی ؟
اونم با خوشحالی گفت : نه بابا اون که خیلی خوشگله ، من کجا ؟ اون کجا ؟
منم گفتم : نع کجآش خوشگله بابا ؟ اتفاقا من خیلیم ازش بدم میآد !
:4fv:
ینی خاکروبه تو سرم !

---

دیگه دیدم فضآ گرمه سوتی بعدی رو هم میگم :

تو رختكن استخر بودم همه خانوما نیگام میكردن كلی جو گیر كه حتمن خیلی خوشكلم دارن اینجوری هاج و واج نیگام میكنن
زیر دوش درصد نیگاها بیشتر شد بازم كلی خر كیف..
احساس كردم چشام تار میبینه...
تو دلم گفتم كثافتا اینقد نیگا كردن چشمم زدن ولی همشون مثه جن زده ها نیگام میكردن و بهمدیگه نشونم میدادن
تو سونا حس كردم دیگه چشام نمی بینه ، گفتم حتمن دارم می میرم خیلی چششون بد بود لامصبا  !
همینكه خواستم چشامو بمالونم دیدم عینك آفتابی اندازه تایر ماشین رو از تو چشام در نیاوردم !
از خجالت گریه م گرفت

---

یکی دیگه هم بگم ¿¡
آخریشه قول میدم !
^_^
پسر خالمو تو خیابون با دوس دخدرش دیدم !
رفدم جلوشون یه لبخند ملیحی بهشون زدم !
بدبخت پسر خالم حول شد گفت : خواهرمه !!!
ینی در این حد ؟¿?
یکی یه رانی هلو واسم باز کنه فشار افتاااد
@_@

[Mason]

یه بار همکار بابام زنگ زد خونه گفت سلام ببخشید باباتون گوشیشون خاموشه خونه نیستن باید بیان ؟ گفتم نه ما خارج از شهریم ( بابام گفت بیخیال خسته ام ) اون گفت ممنون و قطعه کرد ! تازه فهمیدم پرت تر از خودمم پیدا میشه O_O
نکته رو گرفتی ؟

[×ThundeRBolT×]

بچه بودم.یکی تو کلاسمون بود که خیلی باهاش رقابت میکردم.سر زنگ علوم معلممون خانوم نمیدونم چی چی بود یه سوال پرسید داوطلبی منم اومدم زود تر ازاون جواب بدم،
گفتم مامان من بگم...!
من |=
معلم علوم |:
رقیبم D:

[Mσηѕтєя Gιяℓ]

یه روز پشت تلفن یه اقاهه گف سلام خانوم
منم ج دادم سلام خانوم
:|

[ツClas$i☪ J☯ ツ]

یه روز داشتم با یکیـ از دوستام میحرفیدم . منم هعیـ این آهنگ نیکیـ فآکرش تو رو مخم بوود .

از این ور اون ور ... ازش پرسیدم اینستا داری, ((: ؟

گف آآرع ^.^

منم عوض اینکه بش بگم هع بیا منو فالوو کن گفتم : هع !!!!!!! بیا منو فآک کن :|


یعنیـ طرف اونجا داشت موبایلشو گاز میزد .--.

[Jack Daniel'ѕ]

یه بار تو فیس بوک اومدم برا یکی از دوستام فحش و دری وری نوشتم ( آخه عادتمونه با دوستامون از این شوخیا میکینیم ) خلاصه اشتباهی دادم به یکی دیگه ، دادم به مخاطب خاص

[شکوفه2]

یه دفعه رفته بودم پیش دوستم میخواست اس بده که اسمم نیلوفره
اشتباهی نوشت اسمم نیلو فرنگیه

[Meteorite]

یه روز تو خونه ما وقتی من بچه بودم،یه آقاهه بزنگ زده بود صدای خیلی خشنی هم داست...

من تلفنو برداشتم تا صداشو شنیدم هول کردم گفتم الو بلام

اونم هول کرد گفت بلو سلام...!

[@shahryar@]

یه بار ناظم منو کشید بیرون بعد از کلی سر و کله زدن باهاش تهش میخواستم بگم معذرت میخوام گفتم ممونم.