یک شب به شتاب رفتنم را دیدی
دل را به افق سپردنم را دیدی
...
تا آمدم از مهر تو تقدیر کنم
شب رفت و به چشم مردنم را دیدی
دل را به افق سپردنم را دیدی
...
تا آمدم از مهر تو تقدیر کنم
شب رفت و به چشم مردنم را دیدی
|
مشاعره |
|||||
یک شب به شتاب رفتنم را دیدی
دل را به افق سپردنم را دیدی ... تا آمدم از مهر تو تقدیر کنم شب رفت و به چشم مردنم را دیدی
21-07-2012، 14:22
یوسف به این رهاشدن از چاه دل مبند / این بار می برند که زندانیت کنند
21-07-2012، 14:25
دل گر چه در این بادیه بسیار شتافت
یک موی ندانست ولی موی شکافت
توانا بود هر که دانا بود / ز دانش دل پیر برنا بود
21-07-2012، 14:27
در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمي زند
21-07-2012، 14:27
دوای درد بی درمان تویی تو
همه وصل و همه هجران تویی تو
21-07-2012، 14:29
وصف رخساره ی خورشید ز خفاش مپرس/ که در این آینه صاحب نظران حیرانند
21-07-2012، 14:33
دوش وقت سحر از قصه نجاتم دادند
واندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند
21-07-2012، 14:34
دلم رمیده شد و غافلم من درویش، که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش!
21-07-2012، 14:37
شنیده ام سخنی خوش که پیر کنعان گفت/فراق یار نه آن میکند که بتوان گفت
| |||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪ | |||||
مشاعره با اشعار خودمان | |||||
مشاعره (نسخه دوم) |