خنجر زدی بر سینه ام ، وای سینه ام ، وای سینه ام / آتش زدی بر خرمنم ، وای خرمنم وای خرمنم آی خرمنم وای خرمنم ….. آفرین همینطور ادامه بده
خیلی دلم برات تنگ شده…اونقدر که از دوریت گریه ام میگره… اما وقتی قیافت یادم میاد خندم میگیره!!
باهمه وجودم سرمو روشونه مهربون تو میذارم و یواشکی دماغمو با لباست پاک میکنم!!
روی فرش دلم جوهری از عشق تو ریخت… آمدم پاک کنم عشق تو را بدتر شد… خلاصه اینکه… گند زدی به فرش رفت پی کارش
از من بپرسند بهترین، زیباترین، شجاع ترین، محبوب ترین، داناترین، عاقل ترین ادم کیه ؟ انگشتمو به طرفت تو دراز می کنم و می گم این نمی تونه باشه
درتنهاترین شبهای من صدای توست. تنها تو هستی که صورتم را در تنهایی شب نوازش می کنی و تنها دلیل بیدار بودنم تو هستی
ای پشه
دو تا توصیه مهم برای زندگی سالم
۱٫همیشه حقیقت رو هرچقدر هم که تلخ و خطر ناکه با قدرت بگید.
۲بلافاصله بس از گفتن فرار کنن!
اگه دیدی یه نقطه کوچولوی قرمز تو هوا داره میاد طرفت اون دل من نیست که از دلتنگی میاد پیشت اون یه مگسه که رژ زده !
زندگی مثل شطرنج میمونه ، البته تو که بچه ای برو منج بازی کن !
اگه یه روز رفتی سفر
رفتی از پیشم بی خبر
.
.
سوغاتی واسم چی میاری؟
این همه درس خوندیم بالاخره نفهمیدیم رابطه ی فیثاغورس با کی بود..
قضیه اش چی بود….!!! بالاخره چی شد …!!!
خیلی کلک بود
چه کنم چرخ فلک کرده مرا از تو جدا ، من چه جورابی بپوشم که دهد بوی تو را
اددا بابا دد ای ی ی ی قاقا ا ا ا ا ا … … …
ببخشید!
گوشیم دست بچه بود!
اون چیه که اولش منم ، دومش تویی ، آخرش هم زبون داره؟
.
.
.
گل گاو زبون!
واقعا که ،معلومه کجایی؟
ازصبح تا حالا دارم زنگ میزنم تا تکلیف اون حرفی که پشت سرم زدی رو روشن کنم،اصلا ازت انتظار نداشتم،مگه من چه بدی بهت کرده بودم
(سازمان دلهره واضطراب چندثانیه ای)
.
.
.
.
.
.
فوضول اگه میخواستم حرفی بزنم همون بالا میزدم !!!
دختر : عزیزم چی کار داری می کنی ؟
پسر : پشه می کشم !
دختر : چند تا کشتی…. ؟
پسر : پنج تا ، دو تا نرو سه تا ماده..
دختر !!!!! : از کجا فهمیدی ؟……..
پسر : سه تا شون جلو آیینه نشسته بودن ، دوتا شون جلو مانیتور !!!
این که میگن طرف مثه سگ دروغ میگه یعنی چی ؟ آخه سگ مگه دروغم میگه ؟؟؟؟
اصلا مگه سگ حرفم میزنه؟
چرا ذهن ادمو بیخود درگیر میکنین؟
هیچ چیز خفت آورتر از این نیست که ببینی ابلهی در آنچه تو شکست خورده ای موفق شده است!!!
در خرابه های قلبت کارگری بیش نیستم.
.
.
سیمان بفرست کار خوابیده..!
خواستم جونمو فدات کنم ، باخودم گفتم چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی؟!!!!
به سراغ من اگر میآئید
.
.
.
سر راهتون بی زحمت دو تا نون سنگگ هم بگیرین