15-07-2012، 13:13
یک نفر امد صدایم کررد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت !
در قفس بودم رهایم کرد و رفت !
|
مشاعره |
|||||||||||||||||||||||
15-07-2012، 13:13
یک نفر امد صدایم کررد و رفت
در قفس بودم رهایم کرد و رفت !
توانا بود هر که دانا بود / ز دانش دل پیر برنا بود
15-07-2012، 13:16
دیشب به کنج میکده من بودم و سبو ـــ گفتم حدیث گیسوی آن فتنه مو بمو
15-07-2012، 13:34
*ﻭ ﺗﺎﺭﻫﺎﯼ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯽ ﻫﻤﺘﺎﺳﺖ
* *ﺑﻪ ﭘﻮﺩ ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﻢ*
15-07-2012، 13:36
منم که شهره شهرم به عشق ورزیدن//منم که دیده نیالوده ام به بد دیدن
15-07-2012، 13:40
*
ﻧﮕﺎﻩ ﺑﺤﺮ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﯽ ﮐﺮﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﻢ* ** *ﺩﺭﺧﺖ ﺯﻧﺪﮔﯿﻢ ﺭﯾﺸﻪ ﮐﻦ ﺷﺪﻩ ﺍﻣﺎ** ﺍﻣﯿﺪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ: ﺟﻮﺍﻧﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﻓﻢ* **
15-07-2012، 13:41
مرا عهدی است با جانان که تا جان در بدن دارم-هواداران کویش را چو جان خویشتن دارم
15-07-2012، 13:53
*ﻣﺜﻞ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﺸﺘﺮﯼ ِ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﯼ ﺗﻮﺍﻡ*
*ﺩﺍﺭﻡ ﺑﻪ ﮐﻬﮑﺸﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻢ* * * * *
15-07-2012، 13:59
ادامه بده دوتا ارسال دیگه بدی بهت ستاره میدن
من ندارم طاقت و تاب فراق / چند سوزد جان من در اشتیاق
15-07-2012، 14:14
*ﻗﻨﺪﻡ ﺑﻪ ﺟﺮﻡ ﺗﻐﺰﻝ ﻭ ﺁﺏ ﻣﯿﺸﻮﻡ*
*ﺗﺎ ﺑﺎ ﻧﻮﮎ ﺯﺑﺎﻥ ﺗﻮ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻣﯿﮑﻨﻢ* * * | |||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|
موضوعات مرتبط با این موضوع... | |||||
▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪ | |||||
مشاعره با اشعار خودمان | |||||
مشاعره (نسخه دوم) |