♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

[Armina]

عشـ ــ ـق یعنی.....
به ســادگی دست کســــی را می گــــیری......
و به ســــختی هـــ ــ ـــرگز رهایش نمی کنی !

[parya2]

باران چشمهای خیسم راشست

تااین مردم دیوانه اشک هایم رانبینند ومرا عاشق خطاب نکنند

تامرابه تمسخرنگیرندبامحبت ودلسوزی چندش اور نگویین

هی فلانی عاشق شده است .............................

[parya2]

اتاق تاریک

من و تیغ

دوتا دست دارم

یکی قاتل میشه

یکی قربانی

اخی

تخت من

از سفیدی ببین به چه رنگی در اومده

قرمز شدی؟!

اشکال نداره

این خون منه

به خونم عادت کن

چون من دیگه نیستم...

[serpico]

برای این که هنوز به تو فکر می کنم

هنوز نگرانت میشم

هنوز برات گریه میکنم

هنوز دوستت دارم

از خودم متنفرم

[Armina]

دلامون رو پلاستيك كرديم

به خيال نشكستن

يادمون رفت پلاستيك ها زودتر ميسوزند

[parya2]

روزگار نبودنت را برایم دیکته می کند...


و نمره ی من، باز می شود صفر...


هنوز نبودنت را یاد نگرفته ام!!!

...

[Armina]

عشق انسان را داغ میکند و دوست داشتن انسان را پخته ، هر داغی یک روز سرد میشود ولی هیچ پخته ای دیگر خام نمیشود .

[parya2]

چشمانم را می بندم

سرم را بر شانه اتـــــ می گذارم

و به اندازه تمام دلتنگی هایمــــ

در نبودتــــــــــــــــــــــــــ

عطرتـــــ را حبس میکنم

در سینه امــــــــ

[Armina]

آرزوهایم زیر انبوهی از خاکستر هنوز نفس میشکند ، هنوز شعله ورند ، نسیم مهربانی تو کی می وزد ؟

[parya2]

وقتی گفتی "دوستت دارم"

من گریه کردم...

مهربانم نپرس چرا!

حجم جمله ات کمی سنگین بود

برای دل کوچکم...!