امتیاز موضوع:
  • 95 رأی - میانگین امتیازات: 4.36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

دیدی رو پاکت سیگار مینویسن:
دخانیات ، عامل اصلی سرطان و برای سلامتی زیان اور است؟
.
.
.
کاش یکی هم روی کارت پستالهای عاشقونه ی ما مینوشت:
عشق ، عامل اصلی تنهایی و برای قلب ضرر دارد!!
ای روزگار

اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام و عشق میگذاشتم،
اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع میکردم،
اگر معمار بودم قصری از عشق میساختم،
اگر سارق بودم فقط عشق را میدزدیدم،
اگر بیمار بودم فقط شربت عشق مینوشیدم،
اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام میدادم،
اگر خلبان بودم در آسمان عشق پرواز میکردم،
اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها میگفتم با عشق نرمش کنید،
اگر خواننده بودم فقط از عشق میخواندم،
و اگر...


 سپاس شده توسط AmItiSe
آگهی
برای کسی که عاشق نیست

آسونترین کار " دل شکستنه "

ولی برای کسی که عاشقه

آسونترین کار " بخشیدن کسیه که دلشو شکسته ... "

اگر مدیر بودم یکی از شرایط ثبت نام و عشق میگذاشتم،
اگر دبیر ریاضی بودم عشق را با عشق جمع میکردم،
اگر معمار بودم قصری از عشق میساختم،
اگر سارق بودم فقط عشق را میدزدیدم،
اگر بیمار بودم فقط شربت عشق مینوشیدم،
اگر درجه دار بودم فقط به عشق سلام میدادم،
اگر خلبان بودم در آسمان عشق پرواز میکردم،
اگر دبیر ورزش بودم به بچه ها میگفتم با عشق نرمش کنید،
اگر خواننده بودم فقط از عشق میخواندم،
و اگر...


 سپاس شده توسط Armina ، AmItiSe ، serpico


تو مرا می فهمی، من تو را می خوانم و همین ساده ترین قصه ی یک انسان است.

تو مرا می خوانی من تو را ناب ترین شعر زمان می دانم و تو هم میدانی تا ابد در دل من می مانی!!

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 105

چه شبهایی با رویای تو خوابیدم

نفهمیدی

چه شبهایی که اسم تو رو لبهام بود

نمیشنیدی

چه شبهایی که اشکامو به تنهایی نشون دادم



از عمق فاصله آروم واسه تو دست تکون دادم



چه شبهایی با شب گردی

شبو تا صبح می بردم

نبودی ماه جون می داد

نبودی بی تو میمردم

چه شبهایی دعا کردم یه کم

این فاصله کم شه



یه بار دیگه نگاه من تو رویاهات مجسم شه





توی این خونه یخ می بست تن سرد سکوت من



چه قدر جای تو خالی بود

چه شبهای بدی بودن



گذشتن عمرو بردن

حالا من موندم و حسرت



چه قدر بی رحمه این دنیا



به این تقدیر بد لعنت...............
. ҉ مـے روے !!!

.::هَـوایـتـ نـیـسـت::.

و بـہـ هـمـیـטּ راحـتـے .:: احـسـاسـات ِ مـטּ خَـفـه ::. مـے شَـونـב...

.::آبـے کـہــ روز آخـر پـشتـ سـرتـ ::. ریـخـتـمـ ؟!

.::آبـروے בلـمـ ::. بـوב... ҉
 سپاس شده توسط Hamidreza jefri HHH ، خانوم گل
Big GrinBig GrinBig Grin
چه باحال
شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی

آوای تو می خواندم از لایتناهی

آوای تو می آردم از شوق به پرواز

شب ها که سکوت است و سکوت است و سیاهی

امواج نوای تو به من می رسد از دور

دریایی و من تشنه ی مهر تو چو ماهی

وین شعله که با هر نفسم می جهد از جان

خوش می دهد از گرمی این شوق گواهی

دیدار تو گر صبح ابد هم دهدم دست

من سرخوشم از لذت این چشم به راهی

ای که عشق تو را دارم و دارای جهانم

همواره تویی هرچه تو گویی و تو خواهی
کلاغ ها گرچه سیاه اند و آوازشان خوش نیست

اما آنقدر با وفایند

که شاخه های خشک درختانرا

در فصل سرد زمستان تنها نمی گذارند
ثانیه های تنهایی چیزی برای سخن ندارد

جز اشک و انتظار و فراق

.
 سپاس شده توسط ...Sara SHZ... ، melodi+
ای کاش معشوقه ز عشق طلب جان میکرد


تا هر بی سر و پایی نشود یار کسی !!!!
 سپاس شده توسط zaynab ، melodi+
من

می‌خواهم پیش از تو بمیرم

تو فکر می‌کنی کسی که بعداً می‌میرد

کسی را که قبلاً رفته است، پیدا می‌کند؟

من این‌طور فکر نمی‌کنم.

بهتر است مرا بسوزانی

مرا در بخاری اتاقت بگذاری

در یک کوزه.

کوزه شیشه‌ای باشد

شفاف، شیشه سفید

بنابراین می‌توانی آن تو مرا ببینی...

فداکاری‌ام را می‌بینی:

از این‌که بخشی از زمین باشم، چشم می‌پوشم

از این‌که گل باشم و بتوانم با تو باشم

چشم می‌پوشم.

دارم پودر می‌شوم

تا با تو زندگی کنم

بعداً، وقتی تو هم مردی

به شیشه من خواهی آمد

و ما با همدیگر زندگی می‌کنیم

خاکستر تو در خاکستر من،

تا این‌که نوعروسی بی‌مبالات

یا نوه‌ای بی‌وفا

ما را از آن‌جا بیرون بیندازد

اما ما

تا آن موقع

در هم می‌آمیزیم

آن‌قدر که

حتی در آشغالی که ما را در آن می‌ریزند

ذرات ما پهلو به پهلوی هم خواهند افتاد

با هم دست در خاک فرو خواهیم کرد.

و یک روز، اگر یک گل وحشی

از این تکه از خاک تغذیه کند و شکوفه دهد

بالای تنش، مشخصاً

دو گل خواهد بود:

یکی تو هستی

یکی منم.

من

هنوز به مرگ فکر نمی‌کنم

بچه‌ای به دنیا خواهم آورد.

زندگی از من طغیان می‌کند

خونم دارد به جوش می‌آید.

من زندگی خواهم کرد، اما زمانی طولانی، خیلی طولانی

اما با تو.

مرگ هم مرا نمی‌ترساند

اما شیوه خاکسپاری‌مان

ناخوشایند است

تا وقتی که بمیرم

فکر می‌کنم بهتر خواهد شد.

امیدی هست که همین روزها از زندان بیرون بیایی؟

صدایی در من می‌گوید:

شـــــــــــــــاید.
 سپاس شده توسط pink devil ، aCrimoniouSs ، sp_go ، Armina
وای از نیمـــــه شبــــــی كــه ؛

بیــــــــدار شـــــوم ؛

تـــــو را بخواهـــــم ؛

و پاکـــــت سیــگارم ؛

خالــــــی باشــــــــــــــد ...........!!


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 15 مهمان