25-02-2014، 14:51
عروسی
چند روز پیش از عروسی، عروس و داماد و خویشان بسیار نزدیك به خرید وسایل عروسی می روند. از سوی داماد لباس عروسی (كیف و كفش،چند قواره پارچه،طلا و لوازم آرایش…) و از سوی دختر لباس دامادی و هدایای دیگر ( كفش، پیراهن …) خریداری می شود. دو سه روز پیش از عروسی از سوی خویشان عروس جهیزیه را به خانهای که باید عروس و داماد با هم در آن زندگی كنند می برند و خانه را خود تزيين و آماده می كنند.
هم چنین در این روز همراه با بر پا كردن جشن كوچكی، با نخی كه از سوی خانواده دختر فرستاده شده رختخواب عروسی به یاری خانواده پسر دوخته می شود. گرد همایی برای مراسم عروسی را انجمن گویند.
در یزد مراسم زیبای حنابندان نیز رواج دارد و دست و پای دختر و پسر را با نقش های زیبا می آرایند.
عقد و عروسی زرتشتیان در یك روز انجام می گیرد. روز عروسی،عروس و داماد وخویشان نزدیك پیش از شامگاه برای انجام مراسم عقد در نیایشگاه حاضر می شوند. دراین مراسم در پیشاپیش عروس و داماد،كتاب اوستا، دو لاله ی روشن،آیینه،نقل سفید، انار و تخم مرغ به وسیله اقوام نزدیك به معبد برده می شود. عروس و داماد در جای ویژه ای كه در جلوی سفره عقد است مینشینند.
سفره ی پیمان یا گواه یا عقد
سفره ی عقد یا گواه بر روی زمین گسترده می شود. این سفره از ترمه یا مخمل و ابریشم است و از سوی مادر عروس نسل به نسل نگه داری شده است . سفره باید رو به خاور یا برآمدن خورشید گسترده شود و بر روی آن این چیزها دیده می شود:
گل سرخ. سینی از هفت سبزه. دو کله قند. کاسه ی عسل. سکه ی طلا. شاخ یا کاسه نبات. منقل برای اسفند. برنج. سبزی خشک. نمک. رازیانه. چای. کندر. خشخاش. انار. سیب. نانی محلی که بر آن مبارک باد نوشته اند. اوستا. آینه ی بخت. لاله( شمعدان)
در یزد بر سفره خوانچه نیز می گذارند. خوانچه مانند تپه ای بلند از نقل های درشت بیدمشک است که به هم پیوسته اند و بسیار زیباست.
عروس و داماد روبروی هم می نشینند. بر فراز سرشان توری از حریر سپید نگه می دارند و دو کله قند را به هم می سایند تا مراسم بله برون یا بله گفتن عروس به پایان رسد و می خوانند:
مسابم و مسابم!
_ چی چی مسابی؟
_ مهر و محبت مسابم!
_ برای کی مسابی؟
_ برای عروس و دوماد!
داماد لباس سفید چین دار و عروس ساری چین دار سفید می پوشد. در هند بر گردن آن ها گلوبندی از گل آویزان می کنند و بر پیشانی آن ها خالی سرخ رنگ می گذارند. نخست عروس بر تخت می نشیند و سپس داماد را دوستان وخویشان به نزد او می آورند و به هنگام عروسی در دهان یکدیگر با انگشت عسل می گذارند.
بنا بر دینکرد به هنگام عروسی و برای آگاهی همگان طبل و شیپور می نوازند. این مراسم را شاه جان گویند.
روبروی عروس و داماد موبد و كنارشان خانوادههای نزدیك مینشینند. آنگاه مراسم عقد در حضور دو شاهد كه یكی از خانواده دختر و دیگری از خانواده پسر می باشد انجام می گیرد. سپس موبد شروع به خواندن بخش هایی از اوستا نموده و اندرز زناشويي می دهد. بعد از طرفین میپرسد كه آیا به ازدواج با هم خوشنود هستند یا نه. پس از شنیدن جواب بله از هردو، نوشتن ازدواج در دفتر رسمی رزتشتیان انجام میگیرد و عروس و داماد وشاهدان آنرا گواهی میكنند . پس از پایان مراسم عقد،تخم مرغی كه در سر سفره عقد بوده به وسیله (دهموبد) به پشت بام پرتاب می شود. با اینكار دهموبد حقوقی را كه پدر نسبت به دختر خود داشته با قیچی بریده به این تخم مرغ مصالحه كرده از خانه بیرون می اندازد باین هدف كه پدر دیگر حقی به دختر ندارد.
سپس ده موبد در حالی كه گلاب و آيينه در دست دارد جلو مهمانان آمده همراه با نگاه داشتن آيينه روبروی آنان به آن ها گلاب می دهد و یك نفر دیگر كه پشت سر ده موبد حركت می كند به مهمانان شیرینی می دهد. آنگاه دهموبد سینی بزرگ پر از لورك یا آجیل را برداشته به تقسیم آن بین مهمانان كه بیشتر سهم خود را به خانه می برند میپردازد.پس از انجام مراسم عقد، موبد،عروس و داماد را در معبد دور آتش مقدس می گرداند. آنگاه عروس و داماد به مجلس جشن عروسی می روند و پس از پایان مراسم جشن، عروس و داماد به وسیله خویشان نزدیك به خانه داماد برده می شوند. در این مجلس موسیقی زنده نواخته می شود و مهمانان با ترانه های بومی به رقص و پایکوبی می پردازند. انار و هندوانه و شیرینی می خورند.
غذا بیشتر گوسفند بریان کرده، مرصع پلو و شیرین پلو می باشد. مراسم بین سه تا هفت روز به درازا می کشد.
گاه نیز با آوردن لوطی ها و مطرب ها به اجرای گونه ای نمایش های رو حوضی می پردازند. حوض میان خانه پر از سیب و انار و هندوانه است و بر تختی روی حوض، مردمان به تماشای نمایش کمدی و شادی می پردازند. در چند عروسی دیدم که زنی با بستن چند قاشق به انگشتان پای خود، که بر هرکدام صورتی را نقاشی کرده بودند، بر پشت نیم پرده ای خوابیده و نمایش شاد عروسکی را اجرا می کرد.
در مراسمی دیگر دو شخصیت نمایش، یکی در نقش عروس و دیگری در نقش داماد برای هم می خواندند:
- آی دخترک ترگلک ورگلک خوش قد و بالا
عقدت می کنم، عقد مدارا
- تو که عقدم می کنی، عقد مدارا
منم آهو می شم، می رم به صحرا
- تو که آهو می شی، می ری به صحرا
منم علف می شم سر در می آرم
- تو که علف می شی سر در می آری
منم بزی می شم علفو می چینم
- تو که بزی می شی علفو می چینی
منم قصاب می شم جونتو می گیرم
- تو که قصاب می شی خونمو می گیری
منم شیشه می شم ، خونتو می گیرم
- تو که شیشه می شی خونمو می گیری
منم دستمال می شم رو شیشه می شینم
- تو که دستمال می شی رو شیشه می شینی
منم موش می شم، دستمالو می چینم
- تو که موش می شی دستمالو می چینی
منم گربه می شم موش رو می گیرم
- تو که گربه می شی موش رو می گیری
منم عروس می شم حجله می شینم
- تو که عروس می شی حجله می شینی
منم دوماد می شم، پهلوت می شینم
بادا بادا مبارک بادا
چند روز پیش از عروسی، عروس و داماد و خویشان بسیار نزدیك به خرید وسایل عروسی می روند. از سوی داماد لباس عروسی (كیف و كفش،چند قواره پارچه،طلا و لوازم آرایش…) و از سوی دختر لباس دامادی و هدایای دیگر ( كفش، پیراهن …) خریداری می شود. دو سه روز پیش از عروسی از سوی خویشان عروس جهیزیه را به خانهای که باید عروس و داماد با هم در آن زندگی كنند می برند و خانه را خود تزيين و آماده می كنند.
هم چنین در این روز همراه با بر پا كردن جشن كوچكی، با نخی كه از سوی خانواده دختر فرستاده شده رختخواب عروسی به یاری خانواده پسر دوخته می شود. گرد همایی برای مراسم عروسی را انجمن گویند.
در یزد مراسم زیبای حنابندان نیز رواج دارد و دست و پای دختر و پسر را با نقش های زیبا می آرایند.
عقد و عروسی زرتشتیان در یك روز انجام می گیرد. روز عروسی،عروس و داماد وخویشان نزدیك پیش از شامگاه برای انجام مراسم عقد در نیایشگاه حاضر می شوند. دراین مراسم در پیشاپیش عروس و داماد،كتاب اوستا، دو لاله ی روشن،آیینه،نقل سفید، انار و تخم مرغ به وسیله اقوام نزدیك به معبد برده می شود. عروس و داماد در جای ویژه ای كه در جلوی سفره عقد است مینشینند.
سفره ی پیمان یا گواه یا عقد
سفره ی عقد یا گواه بر روی زمین گسترده می شود. این سفره از ترمه یا مخمل و ابریشم است و از سوی مادر عروس نسل به نسل نگه داری شده است . سفره باید رو به خاور یا برآمدن خورشید گسترده شود و بر روی آن این چیزها دیده می شود:
گل سرخ. سینی از هفت سبزه. دو کله قند. کاسه ی عسل. سکه ی طلا. شاخ یا کاسه نبات. منقل برای اسفند. برنج. سبزی خشک. نمک. رازیانه. چای. کندر. خشخاش. انار. سیب. نانی محلی که بر آن مبارک باد نوشته اند. اوستا. آینه ی بخت. لاله( شمعدان)
در یزد بر سفره خوانچه نیز می گذارند. خوانچه مانند تپه ای بلند از نقل های درشت بیدمشک است که به هم پیوسته اند و بسیار زیباست.
عروس و داماد روبروی هم می نشینند. بر فراز سرشان توری از حریر سپید نگه می دارند و دو کله قند را به هم می سایند تا مراسم بله برون یا بله گفتن عروس به پایان رسد و می خوانند:
مسابم و مسابم!
_ چی چی مسابی؟
_ مهر و محبت مسابم!
_ برای کی مسابی؟
_ برای عروس و دوماد!
داماد لباس سفید چین دار و عروس ساری چین دار سفید می پوشد. در هند بر گردن آن ها گلوبندی از گل آویزان می کنند و بر پیشانی آن ها خالی سرخ رنگ می گذارند. نخست عروس بر تخت می نشیند و سپس داماد را دوستان وخویشان به نزد او می آورند و به هنگام عروسی در دهان یکدیگر با انگشت عسل می گذارند.
بنا بر دینکرد به هنگام عروسی و برای آگاهی همگان طبل و شیپور می نوازند. این مراسم را شاه جان گویند.
روبروی عروس و داماد موبد و كنارشان خانوادههای نزدیك مینشینند. آنگاه مراسم عقد در حضور دو شاهد كه یكی از خانواده دختر و دیگری از خانواده پسر می باشد انجام می گیرد. سپس موبد شروع به خواندن بخش هایی از اوستا نموده و اندرز زناشويي می دهد. بعد از طرفین میپرسد كه آیا به ازدواج با هم خوشنود هستند یا نه. پس از شنیدن جواب بله از هردو، نوشتن ازدواج در دفتر رسمی رزتشتیان انجام میگیرد و عروس و داماد وشاهدان آنرا گواهی میكنند . پس از پایان مراسم عقد،تخم مرغی كه در سر سفره عقد بوده به وسیله (دهموبد) به پشت بام پرتاب می شود. با اینكار دهموبد حقوقی را كه پدر نسبت به دختر خود داشته با قیچی بریده به این تخم مرغ مصالحه كرده از خانه بیرون می اندازد باین هدف كه پدر دیگر حقی به دختر ندارد.
سپس ده موبد در حالی كه گلاب و آيينه در دست دارد جلو مهمانان آمده همراه با نگاه داشتن آيينه روبروی آنان به آن ها گلاب می دهد و یك نفر دیگر كه پشت سر ده موبد حركت می كند به مهمانان شیرینی می دهد. آنگاه دهموبد سینی بزرگ پر از لورك یا آجیل را برداشته به تقسیم آن بین مهمانان كه بیشتر سهم خود را به خانه می برند میپردازد.پس از انجام مراسم عقد، موبد،عروس و داماد را در معبد دور آتش مقدس می گرداند. آنگاه عروس و داماد به مجلس جشن عروسی می روند و پس از پایان مراسم جشن، عروس و داماد به وسیله خویشان نزدیك به خانه داماد برده می شوند. در این مجلس موسیقی زنده نواخته می شود و مهمانان با ترانه های بومی به رقص و پایکوبی می پردازند. انار و هندوانه و شیرینی می خورند.
غذا بیشتر گوسفند بریان کرده، مرصع پلو و شیرین پلو می باشد. مراسم بین سه تا هفت روز به درازا می کشد.
گاه نیز با آوردن لوطی ها و مطرب ها به اجرای گونه ای نمایش های رو حوضی می پردازند. حوض میان خانه پر از سیب و انار و هندوانه است و بر تختی روی حوض، مردمان به تماشای نمایش کمدی و شادی می پردازند. در چند عروسی دیدم که زنی با بستن چند قاشق به انگشتان پای خود، که بر هرکدام صورتی را نقاشی کرده بودند، بر پشت نیم پرده ای خوابیده و نمایش شاد عروسکی را اجرا می کرد.
در مراسمی دیگر دو شخصیت نمایش، یکی در نقش عروس و دیگری در نقش داماد برای هم می خواندند:
- آی دخترک ترگلک ورگلک خوش قد و بالا
عقدت می کنم، عقد مدارا
- تو که عقدم می کنی، عقد مدارا
منم آهو می شم، می رم به صحرا
- تو که آهو می شی، می ری به صحرا
منم علف می شم سر در می آرم
- تو که علف می شی سر در می آری
منم بزی می شم علفو می چینم
- تو که بزی می شی علفو می چینی
منم قصاب می شم جونتو می گیرم
- تو که قصاب می شی خونمو می گیری
منم شیشه می شم ، خونتو می گیرم
- تو که شیشه می شی خونمو می گیری
منم دستمال می شم رو شیشه می شینم
- تو که دستمال می شی رو شیشه می شینی
منم موش می شم، دستمالو می چینم
- تو که موش می شی دستمالو می چینی
منم گربه می شم موش رو می گیرم
- تو که گربه می شی موش رو می گیری
منم عروس می شم حجله می شینم
- تو که عروس می شی حجله می شینی
منم دوماد می شم، پهلوت می شینم
بادا بادا مبارک بادا