28-02-2014، 11:45
یه روز یه ترکه تو مسابقه ی پرش از پل به داخل آب باشکم می افته تو آب وحسابی لت و پارمی شه ازش می پرسن :مگه تو طناب نداری ؟؟؟
میگه:اتفاقا20متر اضافه دارم!!!
پدر:پسرچرابین من و ننت فاصله انداختی؟؟؟
پسر:اگه فاصله انداختم ...اگه من با ننم قهرم ...یه کاری با ننم کردی... که فکرشم نمی کردم!!!
استاد:اگه گروه خونی امیر "الف"رو با گروه خونی بهادر"ب"قاتی کنیم چه گروه خونی به وجود می آید؟
دانشجو:گروه خونی"امیربهادر"
ابلهی زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی وست پیشانی اش خورد ابله که از دردبه خود می نالید باخود گفت خدا را شکر زیر درخت هندوانه نخوابیدم!
معلم:خانه ای 4طبقه دارد؛هرطبقه 20پله مابرای رسیدن به طبقه ی4چند پله باید برویم؟
شاگرد:همه ی پله هارا
اون سپاس رو بزن
میگه:اتفاقا20متر اضافه دارم!!!
پدر:پسرچرابین من و ننت فاصله انداختی؟؟؟
پسر:اگه فاصله انداختم ...اگه من با ننم قهرم ...یه کاری با ننم کردی... که فکرشم نمی کردم!!!
استاد:اگه گروه خونی امیر "الف"رو با گروه خونی بهادر"ب"قاتی کنیم چه گروه خونی به وجود می آید؟
دانشجو:گروه خونی"امیربهادر"
ابلهی زیر درخت گردو خوابیده بود که ناگهان گردویی وست پیشانی اش خورد ابله که از دردبه خود می نالید باخود گفت خدا را شکر زیر درخت هندوانه نخوابیدم!
معلم:خانه ای 4طبقه دارد؛هرطبقه 20پله مابرای رسیدن به طبقه ی4چند پله باید برویم؟
شاگرد:همه ی پله هارا
اون سپاس رو بزن