امتیاز موضوع:
  • 95 رأی - میانگین امتیازات: 4.36
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥

تشنه ام تشنه ی عشقت اما در این میانه کسی نیست که بگوید تو پیاله های ابت را کجا میگزاری

دلم میخواد ببینمت بازم بخندی تو نگام
آخه فقط تو میدونی از زنده بودن چی میخوام

دلم بهم میگفت تورو میشه یه جور دیگه خواست
آخه فقط قلب توئه که با من اینقدر سر به راست

از تو دلگیرم که نیستی کنارم .. من دارم می‌میرم تو کجایی من باز بی قرارم
میدونی جز تو کسی رو ندارم .. باورم نمیشه اینقدر آسون رفتی از کنارم
|BACK AGAIN|
 سپاس شده توسط melodi+
آگهی
کاش بدونـــــــی ...

هروقت بهت میگم تنهام بذار

دقیقا باید پیشم بمونی

و

بــــــغـــــلــــــــ ــــ ـــ ـم کنــی ـ ـ ــ!
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 83
چه بگویم در جمان چه باشم که از درون من فقط عشق جست و زبانم راه دیگر رفت
|BACK AGAIN|


هوا ابریست ... دلم گرفته ...

قلم بدست گرفتم بنویسم که صدایی پرسید : از چه می نویسی ؟؟

پاسخش را دادم : از تکرار که در حال نفوذ در بین روزهاست .

گفت : مینویسی که چه شود ؟؟ که درد دلت تازه شود ؟؟!!

گفتم کیستی ؟؟ آشنایی میدانم ... حست غریب نیست ، لمست میکنم ...

گفت آری بیگانه نیستم ،هرازگاهی مهمانت میشوم و تو به سرعت قلم بدست

میگری برای نوشتن... ؛ او حرف میزد و من بی اعتنا به حرفهایش مینوشتم

هر لحظه صدایش دورتر میشد و دلم آرامتر میگرفت ...

دیگر کاغذم سفید نبود ... صدایش را نمیشنیدم ... آرام بودم ...

آری او غم بود که به واژه درامد و دل آرام گرفت ...

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 83
 سپاس شده توسط sp_go ، melodi+
خسته ام و بی رمغ ای لاله ی صحرایی پس کی می ایی
بردار بردار دگر بردار بردار بدارم زن از روی پل فردیس!
|BACK AGAIN|
 سپاس شده توسط melodi+
لبهایــــم را بر لبهـــــایت میگذارم

تا تمام کلمــــ ه هاي ممنوعــــ ه را

بي آنکــــ ه گفته شــوند

بي آنکـــــ ه شنيده شــوند

لمس کنـــیــم ...
A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 83
 سپاس شده توسط sp_go
رفتی و تنهام گذاشتی

توی قلبم پا گذاشتی تو که گفتی من می مونم

چرا رفتی و نموندی حالا که تنهای تنهام

واسه دله خودم می نویسم می نویسم تو کجایی

کی میایی کی میایی تو که رفتی من اینجا تنهام

دیگه طاقتی ندارم دیگه سخته بی تو موندن

بی تو هیچ معنای نداره


♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 83
 سپاس شده توسط melodi+
گیرم… پایی نمی دهد تا پر واکنم به سویت

کو بال آن که خود را باز افکنم به کویت

ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت

تا کی به سر بگردم در راه جستجویت

کز اشک شوق دادم یک عمر شستشویت

شادی نمی گشاید ای دل دری به رویت
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!
 سپاس شده توسط melodi+
خسرو شکیبایی می گفت:
بعضی وقت ها یکی طوری می سوزونتت

که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن،

بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنه

که هزار نفر نمیتونن روشنت کنن.

زمانه ایست که خیلی چیزها آنطوری که بود یا باید باشد نیست.

A Friend is nothing but a known enemy
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 83
شاپرکها گفتن ما مسافریم و میریم

تو گفتی من عاشقم و میمانم

من گفتم من دیوانه ام

تو گفتی نه تا اخر میمانیم با هم

گفتم حتی اگر جانت رود

گفتی اری حتی اگر جانم رود

من ماندم در بستر گم گشتنه عشقت

تو شادماندی ز بودنه دنیایت

من بفکر روزهای گذشته

و تو به فک آینده ی که ز تو روشنه

حال پس کو ‌‌‌ٍ کجا گم گشت

آن عاشق بودنت و حرفهایت

♥...:: بغــــــــــض قلــــــــــــم ::...♥ 83


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 16 مهمان