ارسالها: 553
موضوعها: 157
تاریخ عضویت: Dec 2011
سپاس ها 2093
سپاس شده 1698 بار در 622 ارسال
حالت من: هیچ کدام
معنی گل واژه های زندگیم تو هستی
معنی هستی و وجودم تو هستی
معنی عطر نفسهام تو هستی
معنی هر لحظه بودنم تو هستی
معنی نفس کشیدنم تو هستی، تو.....
ارسالها: 1,702
موضوعها: 134
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 4005
سپاس شده 8319 بار در 3503 ارسال
حالت من: هیچ کدام
چقدر سرد است!
وقتی…
می خواهمت و نیستی
زندگــی ...
به من آموخــــت...
همیشه منتظر حمله ی ....
احتمالیه کسی باشم ..........
که به او...
محبت فراوان کــــــــــردم............:499:
ارسالها: 1,702
موضوعها: 134
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 4005
سپاس شده 8319 بار در 3503 ارسال
حالت من: هیچ کدام
من چقدر دلتنگم
و چقدر تشنه ی لبخند کسی
که باران را می شناسد
و دریا را می فهمد
…و می داند
……سنگ ، سنگ است
و نباید پرتاب کرد…
زندگــی ...
به من آموخــــت...
همیشه منتظر حمله ی ....
احتمالیه کسی باشم ..........
که به او...
محبت فراوان کــــــــــردم............:499:
ارسالها: 1,702
موضوعها: 134
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 4005
سپاس شده 8319 بار در 3503 ارسال
حالت من: هیچ کدام
در آغوشم که میگیری
آنقدر آرام میشوم
که فراموش میکنم
باید نفس بکشم
زندگــی ...
به من آموخــــت...
همیشه منتظر حمله ی ....
احتمالیه کسی باشم ..........
که به او...
محبت فراوان کــــــــــردم............:499:
ارسالها: 1,702
موضوعها: 134
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 4005
سپاس شده 8319 بار در 3503 ارسال
حالت من: هیچ کدام
عیبی ندارد،باز هم خودت را بزن به آن راه!
خودت را که به آن راه می زنی..
می خواهم تمام راه های دنیا خراب شود
زندگــی ...
به من آموخــــت...
همیشه منتظر حمله ی ....
احتمالیه کسی باشم ..........
که به او...
محبت فراوان کــــــــــردم............:499:
ارسالها: 2,158
موضوعها: 89
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 12094
سپاس شده 17465 بار در 8411 ارسال
حالت من: هیچ کدام
04-07-2012، 19:27
(آخرین ویرایش در این ارسال: 04-07-2012، 19:30، توسط pink devil.)
شب رفتنت عزیزم..
هرگز ازیادم نمیره...واسه هرکسی که میگم قصشو اتیش میگیره
دل من یه دریا خون بود...چشم تو یه دنیا تردید...آخرین لحظه نگاهت غصه داشت ولی خندید...
شب رفتنت یه ماهی تو خشکی رفت و جون داد...اون شب زلزله خیلی دل هارو تکون داد...
تو چرا از اینجا رفتی؟؟توکه مثله قصه هایی!!چرا رفتی؟؟
شب رفتنت نوشتی شدی قربونی تقدیر...نقره ی اشکای من شد دور گردنت یه زنجیر...
شب رفتنت گلدونامون خالی بودن قحطی سفیدیا بود همه انگار مشکی بودن...
شب رفتنت ادما واسم همه لالایی خوندن...
یکی گفت که تو غریبی...یکی گفت منو تنها گذاشتی...
شب رفتنت بارون از گریم کم اورد...
این همه ادم چرا من؟؟؟پس با من چه فرقی داشتن؟؟
شب رفتنت پاشیدن همه اشکام تویه کوچه....
شب رفتنت دلم رفت پیش چشمایی که خیسن پیش شاعرایی که دائم از مسافر مینویسن....
خــط زدنِ مَـــن ، پـایــآنِ من نبـــود !!!
آغـــاز بی لیاقتـــیِ تـو بــود!