امتیاز موضوع:
  • 19 رأی - میانگین امتیازات: 4
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

<×♣بُغــ~ــضِ قَلـَ♥ــم نــُ×ــسخه ِ ✘ ωــہ × 3 ✘ ♣ ×>

تـنـهـایـی یـعـنـی . . .


عـاشـقـشـی . . .


ولـی حـق نـداری بـهـش نـزدیـک بـشـی !


چـون اون دیـگـه تـنـهـا نـیـسـت . .
زندگی کوتاه است ؛ تازمانیکه دندان دارید لبخند بزنید !!




آگهی
گریه نکن پدر
همین " نان حلال " که در دست داری
می ارزد به تمام سفره های رنگین حرامی که بعضی ها دارند
این روزها نان حلال در آوردن عرضه میخواهد.....
که تو داری پدرم
دستت را میبوسم که نان حلال بر سر سفره ی با برکتت دیدم.....
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
<×♣بُغــ~ــضِ قَلـَ♥ــم نــُ×ــسخه ِ ✘ ωــہ × 3 ✘ ♣ ×> 92

لـحظه ای هـَست بعد ِ بــوسه
همــآن وقـتی که لب ها از هم جـُدا شـده اند،
و روحَت مـَشغول مزه مزه کــردن ِ طعمـی اَست که چـشیده
لحــظه ای هَست بــعد بوسه
که پـــیکرها کــمی از هـم فـآصله مــی گیرند
و چِشــم ها ، جـآیگزین لــَب ها مــی شوند

آن چَشم در چَشم شـُدن
آن در هــم آمیختـگی عشــق و شــَرم
آن نـــگاه به گمـانم جـــــ ـــآن ِ رابــطه است.
هـــــی غـــــریبه!

روی کـــــسی دســـــت گـــــذاشتی

کـــــه هـــــمه ی دنـــــیای مـــــنه!

بـــــی وجـــــدان،

انـــــقد راحـــــت عـــــزیزم صـــــداش نــــــکن!
هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ هَـ سـ تَـҐ

هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے گَـ Ґ

هَـ ـر ڪـ آرـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے ڪُـ نَـҐ

بـ ـﮧِ פֿُـ و בَҐ مَـ ر بـ وطـ ـﮧِ

هه حوصله داری ها
<×♣بُغــ~ــضِ قَلـَ♥ــم نــُ×ــسخه ِ ✘ ωــہ × 3 ✘ ♣ ×> 92
حواست هست خدا؟

صدای هق هق گریه هام...

از گلویی میاد که تو گفتی

از رگش به من نزدیک تری!
هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ هَـ سـ تَـҐ

هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے گَـ Ґ

هَـ ـر ڪـ آرـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے ڪُـ نَـҐ

بـ ـﮧِ פֿُـ و בَҐ مَـ ر بـ وطـ ـﮧِ

حواست هست خدا؟

هر وقت صدای شکستن خودمو شنیدم...

گفتم باشه،

منم خدایی دارم.
هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ هَـ سـ تَـҐ

هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے گَـ Ґ

هَـ ـر ڪـ آرـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے ڪُـ نَـҐ

بـ ـﮧِ פֿُـ و בَҐ مَـ ر بـ وطـ ـﮧِ

دلتنگی.....حاضر
غم....حاضر
فاصله......حاضر
عشق....غایب
بلندتر میخوانم عشق؟؟؟غایب
بازهم نیامده.!!غیبت هایش از حد مجاز چندیست که گذشته اخراجش میکنم
هم خودش و هم خاطراتش را!!...
کر می کردم تنهایی یعنی

من... سکوت...

پنجره های خاک گرفته...

اتاق خالی از تو...



نمیدانستم سنگینیش بیشتر می شود

در ازدحام آدم ها!
هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ هَـ سـ تَـҐ

هَـ ـر چـ ـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے گَـ Ґ

هَـ ـر ڪـ آرـے ڪـ ـﮧِ مـ ـے ڪُـ نَـҐ

بـ ـﮧِ פֿُـ و בَҐ مَـ ر بـ وطـ ـﮧِ

Huh
ای نارفیق.. به کدامین گناه ناکرده.. تازیانه می زنی بر اعتمادم زیر پایم را زود خالی کردی . سلام پر مهرت را باور کنم.یا پاشیدن زهر خیانتت را؟؟؟<×♣بُغــ~ــضِ قَلـَ♥ــم نــُ×ــسخه ِ ✘ ωــہ × 3 ✘ ♣ ×> 92؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 5 مهمان