ஜ۩۩ஜتالار دختروونه ஜ۩۩ஜ

[Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ]

حوصلم پوووکید من میرم بای همگی

عهــــــــــ
کُجــــــــــــــــآ؟؟؟

سر قبرم کجا دارم که برم هان؟
جز یع اتاق کوچیک با یع تخت صورتی؟

خوبه مال تو صورتیه باز
مال من که نارنجیه چی بگم
احمد رضا چی کرده
مهراوه

[Adl!g+]

کوجا رفتین شما ها؟

[Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ]

اینجــــــــــام خراب شد اهـــ

[ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ]

هی ها^_^

رژی-ـــ-


---
نیایش بابات زن دوم دارع...اسمش عاطفه اس...سر همون من یع مدت با بابات قهر بیدم....
بعدا رژی گفت احمد گفته برع تو پاسارگاد عضو بشه.اونجا رژی یکی رو دیده که نوشته احمد رضاع عشقم نفسم و اینا....بعدا رژی بع من گفت من به بابات گفتم بابات گف تو هم یه عالمه شوهر داری!!!

خولاصع احمد منو به خاطر عاطفع از لیست دوستاش بر داشت ولی من بر نداشتم رژی سر اون قهر کرد و همه چی به هم ریخ....

چراع کع نمیشع^ـــ^

[._NeGiX_.]

مرسی بلاخره یه جا پیدا شد اون کرما نباشن

[Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ]

هی ها^_^

رژی-ـــ-


---
نیایش بابات زن دوم دارع...اسمش عاطفه اس...سر همون من یع مدت با بابات قهر بیدم....
بعدا رژی گفت احمد گفته برع تو پاسارگاد عضو بشه.اونجا رژی یکی رو دیده که نوشته احمد رضاع عشقم نفسم و اینا....بعدا رژی بع من گفت من به بابات گفتم بابات گف تو هم یه عالمه شوهر داری!!!

خولاصع احمد منو به خاطر عاطفع از لیست دوستاش بر داشت ولی من بر نداشتم رژی سر اون قهر کرد و همه چی به هم ریخ....

چراع کع نمیشع^ـــ^

خوبــــــــــ از خودم میپرسیدی بت عاطفرو میگفتم باو

[Adl!g+]

حوصلم پوووکید من میرم بای همگی

عهــــــــــ
کُجــــــــــــــــآ؟؟؟

سر قبرم کجا دارم که برم هان؟
جز یع اتاق کوچیک با یع تخت صورتی؟

خوبه مال تو صورتیه باز
مال من که نارنجیه چی بگم
احمد رضا چی کرده
مهراوه

من جایی رو ندارم جز پتویی که از گریه هایم خیس شده است
گریه هایی که مال اینجا بوده است
بچه هایی که هر روز خدافسی کردنو
من موندمو یع تخت و یع پتو صورتی
ولی فرداش دوباره اومدن
دیگر اینجا برایم بی اهمیت شده
دیگر بع دعوا ها کاری نداذم
وحیف این همه اشک که صرف یع دنیای مجازی شد

[Ƥαяℓσนʂ ϱiяℓ]

مرسی بلاخره یه جا پیدا شد اون کرما نباشن

خواهش میکنم :|



دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.flashkhor.com/forum/showthread.php?tid=80195

[Adl!g+]

هی ها^_^

رژی-ـــ-


---
نیایش بابات زن دوم دارع...اسمش عاطفه اس...سر همون من یع مدت با بابات قهر بیدم....
بعدا رژی گفت احمد گفته برع تو پاسارگاد عضو بشه.اونجا رژی یکی رو دیده که نوشته احمد رضاع عشقم نفسم و اینا....بعدا رژی بع من گفت من به بابات گفتم بابات گف تو هم یه عالمه شوهر داری!!!

خولاصع احمد منو به خاطر عاطفع از لیست دوستاش بر داشت ولی من بر نداشتم رژی سر اون قهر کرد و همه چی به هم ریخ....

چراع کع نمیشع^ـــ^

ای بابا

[ღ ற£ђЯᏙVЄђ ღ]

نیاز نیس من از اول حالم از عاطفع به هم میخورد-ــ-