22-06-2012، 13:52
(آخرین ویرایش در این ارسال: 22-06-2012، 13:52، توسط Roza.rad93.)
بازم تنها شدم و غصه از راه رسید
بازم این روزگار
تنهایی منو دید و از من برید
بازم چشای من ابری شده
اخه طاقتم مثل قدیما نیست کم شده
ای خدا شدم مثل اون عکس قدیمی
که داره میپوسه
و چیزی ازش نمی بینی
آخه خیلی وقته
که کسی منو با عشق نبوسیده
خیلی وقته
که کسی منو به آغوش نکشیده
تک و تنها شدم تو تنهایی آم
هاج و واج موندم
که من از این دنیا چی میخوام
خزون دل رسید و کسی نگفت عاشقتم
کسی نگفت دیوونه گریه نکن ، من یارتم
حالا فقط
این دله سنگ صبوره تنهایی آی منه
انقدر تنها شدم
که صبوری هم به من تعنه میزنه
رو دلم پر از زخمای کهنه است
اخه دلم یه عمره که شکست ست
اخه هر کی که از راه میرسه
جای اینکه رو دلم مرهم بزاره
تنهایم رو به روی من میاره
دلکم دیگه بس کن پنجره رو باز کن
بازم داره بارون می باره
بزاره بارون رو دردای من بباره
اخه بارون حتی اگه مرهم نباشه
لااقل رو زخمای کهنه ام نمک نمی پاشه
بازم تنها شدم و غصه از راه رسید
بازم این روزگار
تنهایی منو دید و از من برید
بازم چشای من ابری شده
اخه طاقتم مثل قدیما نیست کم شده
ای خدا شدم مثل اون عکس قدیمی
که داره میپوسه
و چیزی ازش نمی بینی
آخه خیلی وقته
که کسی منو با عشق نبوسیده
خیلی وقته
که کسی منو به آغوش نکشیده
تک و تنها شدم تو تنهایی آم
هاج و واج موندم
که من از این دنیا چی میخوام
خزون دل رسید و کسی نگفت عاشقتم
کسی نگفت دیوونه گریه نکن ، من یارتم
حالا فقط
این دله سنگ صبوره تنهایی آی منه
انقدر تنها شدم
که صبوری هم به من تعنه میزنه
رو دلم پر از زخمای کهنه است
اخه دلم یه عمره که شکست ست
اخه هر کی که از راه میرسه
جای اینکه رو دلم مرهم بزاره
تنهایم رو به روی من میاره
دلکم دیگه بس کن پنجره رو باز کن
بازم داره بارون می باره
بزاره بارون رو دردای من بباره
اخه بارون حتی اگه مرهم نباشه
لااقل رو زخمای کهنه ام نمک نمی پاشه
بازم این روزگار
تنهایی منو دید و از من برید
بازم چشای من ابری شده
اخه طاقتم مثل قدیما نیست کم شده
ای خدا شدم مثل اون عکس قدیمی
که داره میپوسه
و چیزی ازش نمی بینی
آخه خیلی وقته
که کسی منو با عشق نبوسیده
خیلی وقته
که کسی منو به آغوش نکشیده
تک و تنها شدم تو تنهایی آم
هاج و واج موندم
که من از این دنیا چی میخوام
خزون دل رسید و کسی نگفت عاشقتم
کسی نگفت دیوونه گریه نکن ، من یارتم
حالا فقط
این دله سنگ صبوره تنهایی آی منه
انقدر تنها شدم
که صبوری هم به من تعنه میزنه
رو دلم پر از زخمای کهنه است
اخه دلم یه عمره که شکست ست
اخه هر کی که از راه میرسه
جای اینکه رو دلم مرهم بزاره
تنهایم رو به روی من میاره
دلکم دیگه بس کن پنجره رو باز کن
بازم داره بارون می باره
بزاره بارون رو دردای من بباره
اخه بارون حتی اگه مرهم نباشه
لااقل رو زخمای کهنه ام نمک نمی پاشه
بازم تنها شدم و غصه از راه رسید
بازم این روزگار
تنهایی منو دید و از من برید
بازم چشای من ابری شده
اخه طاقتم مثل قدیما نیست کم شده
ای خدا شدم مثل اون عکس قدیمی
که داره میپوسه
و چیزی ازش نمی بینی
آخه خیلی وقته
که کسی منو با عشق نبوسیده
خیلی وقته
که کسی منو به آغوش نکشیده
تک و تنها شدم تو تنهایی آم
هاج و واج موندم
که من از این دنیا چی میخوام
خزون دل رسید و کسی نگفت عاشقتم
کسی نگفت دیوونه گریه نکن ، من یارتم
حالا فقط
این دله سنگ صبوره تنهایی آی منه
انقدر تنها شدم
که صبوری هم به من تعنه میزنه
رو دلم پر از زخمای کهنه است
اخه دلم یه عمره که شکست ست
اخه هر کی که از راه میرسه
جای اینکه رو دلم مرهم بزاره
تنهایم رو به روی من میاره
دلکم دیگه بس کن پنجره رو باز کن
بازم داره بارون می باره
بزاره بارون رو دردای من بباره
اخه بارون حتی اگه مرهم نباشه
لااقل رو زخمای کهنه ام نمک نمی پاشه