اگه دوست ندارید همشو بخونید فقط قسمتای قرمز و اون قسمت اخر که از طرف خودم هست را بخونید می فهمید چی میگم
ممنون میشم اگه بخونید واقعا مصیبت بزرگیه
پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب آیت الله العظمی سید علی خامنه ای
بسم الله ارحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
حادثه اندوه باری که به کشته شدن گروهی (بیست و چند نفر) و مجروح شدن جمعی دیگر از نونهالان و دانش آموزان عزیز میهن اسلامی منجر شد،موجب تالم و تاثر شدید اینجانب گردید.مصیبتی که جز روح و یشارت الهی چیزی توان کاستن از سنگینی آن را ندارد و صبر بر آن موجب بارش رحمت بر قلبهای داغدیده پدران و مادران و بستگانی است که در این عزا به سوگ نشسته اند.
اینجانب با قلبی محزون،صمیمانه ترین تسلیت های خود را به همه بازماندگان خصوصا اولیا و مربیان و همکلاسی های داغدیده آنان تقدیم می دارم و از خداوند رحیم می خواهم که بهترین جزای صابران و سکینه و رحمت خود را بر آنان نازل فرماید و آن عزیزان سفر کرده به ملکوت را با شهدا محشور فرماید و همه مجروحان را شفای کامل و عافیت و سلامت عنایت فرماید.
سید علی خامنه ای
پیام تسلیت ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران دکتر محمود احمدی نژاد
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خبر تأسفبار و تألم برانگیز سانحه تصادف کاروان راهیان نور استان چهارمحال و بختیاری که منجر به پرواز ملکوتی جمعی از عزیزترین دانشآموزان دختر شهرستان بروجن گردید، بر قلوب آحاد ملت ایران جراحتی عمیق بر جای نهاد.
بیتردید، این نهالهای نورسیده که در راه بازگشت از سرزمین ایثار و شهادت، جان شیرین خود را از دست دادند، اجری بزرگ در نزد حضرت حق دارند.
اینجانب، صمیمانه، مصیبت وارده را که حقیقتاً کلام در شرح آلام آن قاصر است، تسلیت عرض نموده و برای خانوادههای معزز این گلهای باغ مرضیه اطهر (س) و جامعه فرهنگی و دانشآموزی کشور، عرض رحمان و همجواری با شهیدان والامقام را از خداوند منان مسألت دارم.
پیام تسلیت شهردار تهران دکتر محمدباقر قالیباف
سانحه غم انگیز واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان دختر بروجن موجب تاسف و تاثر خاطر ملت ایران گردید.
دانش آموزان عزیزی که در بازگشت از سرزمین های راهیان نور به سوی معبود شتافته و دارفانی را رها کرده به دیار باقی سفر ابدی نمودند. به طور حتم روح پاک و فطرت این مسافران سرزمین های راهیان نور از معنویت و فضای ملکوتی و یاد شهیدان این مرز و بوم تاثیر گرفته و پس از تجدید بیعت با شهیدان و یادگاران هشت سال دفاع مقدس آماده عروج و سفر به دیار ابدی بوده است.
اینجانب این ضایعه تاسف بار و دلخراش را به همسفران زخم دیده و مجروح این عزیزان تازه درگذشته، خانواده های داغدیده و اولیا و مربیان و مردم مصیبت دیده بروجن تسلیت و تعزیت عرض نموده و از ایزد متعال برایشان غفران و رحمت واسعه الهی خواهانم و امیدوارم متولیان و متصدیان، از این سانحه دلخراش عبرت گرفته و نهایت تدابیر و راهکارهای لازم برای اردوهای دانش آموزی و تامین امنیت و آرامش خاطر دانش آموزان و والدین آنان را فراهم نمایند.
کاش آن شب را نمی آمد سحر
کاش گم در راه پیک بد خبر
ای عجب کان شب سحر اما به ما
تیره روزی آمد و شام دگر
دیده پر خون از غم هجران و او
با لب خندان چه آسان بر سفر
ای دریغ از مهربانی های او
دست پر مهر آن کلام پرشکر
غصه ها پنهان به دل بودش ولی
شاد و خرم چهره اش بر رهگذر
در ارزان زان ما بود ای دریغ
محمد باقر قالیباف
تسلیت یونیسف به خانواده دانش آموزان قربانی تصادف در بروجن
صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در ایران در پیامی کشته شدن گروهی از دانش آموزان دختر دبیرستانی در حادثه تصادف اتوبوس در جنوب ایران را تسلیت گفت.
به گزارش ایرنا، ˈمحمد منیر صفی الدینˈ نماینده یونیسف در ایران در پیام خود آورده است که ˈخبر از دست دادن این نوجوانان و جوانان در چنین حادثه غم انگیزی برای همه ما بهت آور بود.ˈ
وی در این پیام افزوده است :ˈ مراتب عمیق تسلیت خود را به والدین، خانواده ها و همکلاسی های این کودکان و نوجوانان ابراز می کنم و امیدوارم از وقوع حوادث مشابه جلوگیری شود.ˈ
پیام تسلیت رئیس مجلس شورای اسلامی دکتر علی لاریجانی
بسمالله الرحمن الرحیم
سانحه دلخراش واژگونی اتوبوس حامل جمعی از دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهرستان بروجن که بهعنوان کاروان راهیان نور و در راه بازگشت بازدید از مناطق عملیاتی بهوقوع پیوست و باعث کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از این عزیزان شد موجب تاسف و تاثر گردید.
با توجه به ابعاد این سانحه مصیبتبار ضرورت دارد دلایل وقوع این تصادف مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن اعلام شود و در صورت هرگونه قصور در این امر با عاملان آن برخورد قانونی صورت پذیرد.
اینجانب از سوی خود و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ضمن تسلیت این مصیبت به پیشگاه ملت شریف ایران و خانوادههای داغدار کشتهشدگان و طلب شفای عاجل مجروحان برای روح پاک درگذشتگان رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئله میکنم.
دستور رئیس قوه قضائیه
متن کامل دستور رئیس قوه ی قضائیه به شرح زیر است:
«رییس کل محترم دادگستری استان خوزستان؛حادثه رانندگی منجر به درگذشت 26 نفر و مجروح شدن تعدادی دیگر از آینده سازان ایران اسلامی موجب تأسف و تأثر گردید.
به این وسیله با تسلیت درگذشت این عزیزان به خانوادههای داغدار و جهت پیشگیری از این قبیل حوادث دلخراش لازم است دادگستری کل استان خوزستان نسبت به بررسی علل وقوع این حادثه جانگداز، اقدام و پیگیریهای قضایی لازم را به سرعت به عمل آورده و نتیجه به اطلاع اینجانب برسد.
بدیهی است با توجه به وقوع حوادث مشابه و آمار دور از انتظار تصادفات رانندگی که متاسفانه سالیانه منجر به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از هموطنان عزیز میشود، باید اقدامات عاجل و مناسب به منظور کاهش تصادفات از سوی مسئولان ذیربط صورت گیرد.
انشاءالله با سرعت و دقت در رسیدگی به این حادثه جانگداز از وقوع و تکرار حوادث مشابه پیشگیری شود».
انشالله بعد ظهور امام زمان
پیام تسلیت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی
انالله و اناالیه راجعون
سانحه غم انگیز واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان دختر بروجن موجب تاسف و تاثر خاطر ملت ایران گردید.این مصیبت جانسوز را به مردم خونگرم استان چهارمحال و بختیاری، جامعه فرهنگیان و به ویژه خانواده های این عزیزان تسلیت می گویم.
از درگاه خداوند متعال برای درگذشتگان رحمت واسعه و علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر مسئلت می کنم.
امیدوارم مسئولان ذیربط با انجام اقدامات لازم پیشگیرانه و برخورد مناسب با خاطیان، از وقوع و تکرار حوادث دلخراش مشابه جلوگیری کنند.
اکبر هاشمی رفسنجانی
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
پیام تسلیت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دکتر محسن رضایی
بازگشت همه به سوی اوست
در روزهای آغازین سال تحصیلی خبر تاسف بار ارتحال 26 دانش آموز دختر و دبیر محترم آنان موجب تاثر و تالم خاطر بسیاری از هموطنان در ایران اسلامی شد.
دانش آموزان عزیزی که در بازگشت از سرزمین های راهیان نور به سوی معبود شتافته و دارفانی را رها کرده به دیار باقی سفر ابدی نمودند. به طور حتم روح پاک و فطرت این مسافران سرزمین های راهیان نور از معنویت و فضای ملکوتی و یاد شهیدان این مرز و بوم تاثیر گرفته و پس از تجدید بیعت با شهیدان و یادگاران هشت سال دفاع مقدس آماده عروج و سفر به دیار ابدی بوده است.
اینجانب این ضایعه تاسف بار و دلخراش را به همسفران زخم دیده و مجروح این عزیزان تازه درگذشته، خانواده های داغدیده و اولیا و مربیان و مردم مصیبت دیده بروجن تسلیت و تعزیت عرض نموده و از ایزد متعال برایشان غفران و رحمت واسعه الهی خواهانم و امیدوارم متولیان و متصدیان، از این سانحه دلخراش عبرت گرفته و نهایت تدابیر و راهکارهای لازم برای اردوهای دانش آموزی و تامین امنیت و آرامش خاطر دانش آموزان و والدین آنان را فراهم نمایند.
محسن رضایی
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام
برای دیدن عکسای بیشتر البته اگه دوست اشتید به ادرس زیر برید
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سال نو
اینم بخونی بد نیست
ممنون میشم اگه بخونید واقعا مصیبت بزرگیه
گریه آسمان، پاکی زمین، سکوت کوه، زردی درخت، همه، نشان از غوغای درونم است.
دیروز، با ما بودند، در کنارمان خندیدند، نجوا کردند، گریه کردند، همه با هم،
این مهر بی مهر را آغاز کردیم، ساعت ها، روزها، هفته ها را سپری کردیم، اما اینک،
من مانده ام، تو مانده ای و یاد و خاطراتشان، خودشان رفته اند!
خوب می دانم به تو چه گذشته، باور نمی کنی؛ همکارانت، معلمانت، دوستانت،
همکلاسی هایت، خواهرانت، نیستند، دیگر نیستند ! به این سو و آن سو می نگرم، کجایند؟!
هانیه، آمنه، آسیه، فاطمه، پریسا، شبنم، زهرا، مریم و ... کجایند؟
گل های پرپر شده ما کجایند؟ وجودم در کنار مدیرم، و معاونم آرام می گیرد.
چگونه مدرسه ای را بدون عزیزانمان تصور کنم؟
دیگر چه کسی به بچه ها می گوید؛ بچه های پاسداران را دست کم نگیرید؟
چه کسی می گوید؛ با درستان جلب توجه کنید؟ چه کسی، شنبه به شنبه، برایمان داستان بخواند؟
چه کسی، اسامی غایبان را ثبت کند؟ چه کسی، سر صف مقاله بخواند؟
هیـــچ کــس ... !!
صبح چهارشنبه ( 26 مهرماه 91 ) بود، با چه شور و شوقی، کیف به دست، با خانواده هایشان وداع کردند، خود را در آغوش مادرانشان انداختند و با تمام وجود، بوی مادرانشان را استشمام،
و نگاه پدرانشان را بدرقه راهی کردند که دیگر بازگشتی نداشت. راهی مستقیم به بهشت، به پاکی، به زیبایی ...
چه کسی می داند؟ شاید رفتند تا با شهیدان بیعت کنند، رفتند تا نشان دهند که هنوز هم خدا گل برچین است.
اما، چرا؟ چرا گل های نوشکفته ما؟ دختران عفت، دختران عزت؟!
چه حالی داشتند، وقتی می دانستند مادر، پدر، برادر و خواهرشان را دیگر نخواهند دید؟،
همه با هم، تشهد خود را خواندند، همه با هم، آرزوهایشان را در جاده شوم دهدز ـ بروجن دفن کردند.
همه ما شب را به امید دیدن معلمان و دوستانمان گذراندیم. همه، مشتاق شنیدن خاطراتشان بودیم. اما افسوس که خورشید غم و اندوه طلوع کرد. حتی آن هم از دیدن نگاه منتظر خانواده ها شرم داشت،
نگاه هایی که حتی، قادر به تشخیص چهره مظلوم و معصوم جگرگوشه هایشان نبودند.
کدام مادر فکر می کرد که دخترش را باید از روی لباس خونینش تشخیص دهد؟
از آن پدری بگویم که آخرین درخواست کمک دختر 15 ساله اش را شنید، اما نتوانست کاری کند.
برادری که موقع تشییع جنازه خواهر دلبندش، زیر تابوت را گرفت، اما حال خود را نمی فهمید،
یا خواهری که به امید دیدن خواهرش از دانشگاه آمد، اما، تنها، جنازه سرد و بی روح او را یافت، و دختری که تنها، به امید آمدن فرشته زندگی اش؛ مادرش، خود را آماده استقبال کرده بود، اما،
جز خبر فراق، چیز دیگری نشنید. دختر تنهایی که دیگر، نه مادری دارد و نه پدری ...
پدر و مادر پیر و سالخورده ای که دیگر دخترشان؛ مایه افتخارشان را نخواهند دید.
بانویی که همیشه زندگی اش را فدای شغلش و خدمت به دانش آموزانش می کرد
و در نهایت هم در همین راه، جان به جان آفرین تسلیم نمود .
روزهای خوشی دبیرستان پاسداران عفت بروجن هم دیگر گذشت و این دبیرستان،
بدون مدیریت خانم الهیان، معاونت خانم هادی پور و دانش آموزان نمونه اش،
دیگر دبیرستان پاسداران عفت قبلی نخواهد بود. با به زیر خاک رفتن گل های پرپر و دانش آموزان گرانقدرش، روزهای شاد هم به زیر خاک رفت ...
روح آن از دست رفتگان عزیز، شاد باد ...
دیروز، با ما بودند، در کنارمان خندیدند، نجوا کردند، گریه کردند، همه با هم،
این مهر بی مهر را آغاز کردیم، ساعت ها، روزها، هفته ها را سپری کردیم، اما اینک،
من مانده ام، تو مانده ای و یاد و خاطراتشان، خودشان رفته اند!
خوب می دانم به تو چه گذشته، باور نمی کنی؛ همکارانت، معلمانت، دوستانت،
همکلاسی هایت، خواهرانت، نیستند، دیگر نیستند ! به این سو و آن سو می نگرم، کجایند؟!
هانیه، آمنه، آسیه، فاطمه، پریسا، شبنم، زهرا، مریم و ... کجایند؟
گل های پرپر شده ما کجایند؟ وجودم در کنار مدیرم، و معاونم آرام می گیرد.
چگونه مدرسه ای را بدون عزیزانمان تصور کنم؟
دیگر چه کسی به بچه ها می گوید؛ بچه های پاسداران را دست کم نگیرید؟
چه کسی می گوید؛ با درستان جلب توجه کنید؟ چه کسی، شنبه به شنبه، برایمان داستان بخواند؟
چه کسی، اسامی غایبان را ثبت کند؟ چه کسی، سر صف مقاله بخواند؟
هیـــچ کــس ... !!
صبح چهارشنبه ( 26 مهرماه 91 ) بود، با چه شور و شوقی، کیف به دست، با خانواده هایشان وداع کردند، خود را در آغوش مادرانشان انداختند و با تمام وجود، بوی مادرانشان را استشمام،
و نگاه پدرانشان را بدرقه راهی کردند که دیگر بازگشتی نداشت. راهی مستقیم به بهشت، به پاکی، به زیبایی ...
چه کسی می داند؟ شاید رفتند تا با شهیدان بیعت کنند، رفتند تا نشان دهند که هنوز هم خدا گل برچین است.
اما، چرا؟ چرا گل های نوشکفته ما؟ دختران عفت، دختران عزت؟!
چه حالی داشتند، وقتی می دانستند مادر، پدر، برادر و خواهرشان را دیگر نخواهند دید؟،
همه با هم، تشهد خود را خواندند، همه با هم، آرزوهایشان را در جاده شوم دهدز ـ بروجن دفن کردند.
همه ما شب را به امید دیدن معلمان و دوستانمان گذراندیم. همه، مشتاق شنیدن خاطراتشان بودیم. اما افسوس که خورشید غم و اندوه طلوع کرد. حتی آن هم از دیدن نگاه منتظر خانواده ها شرم داشت،
نگاه هایی که حتی، قادر به تشخیص چهره مظلوم و معصوم جگرگوشه هایشان نبودند.
کدام مادر فکر می کرد که دخترش را باید از روی لباس خونینش تشخیص دهد؟
از آن پدری بگویم که آخرین درخواست کمک دختر 15 ساله اش را شنید، اما نتوانست کاری کند.
برادری که موقع تشییع جنازه خواهر دلبندش، زیر تابوت را گرفت، اما حال خود را نمی فهمید،
یا خواهری که به امید دیدن خواهرش از دانشگاه آمد، اما، تنها، جنازه سرد و بی روح او را یافت، و دختری که تنها، به امید آمدن فرشته زندگی اش؛ مادرش، خود را آماده استقبال کرده بود، اما،
جز خبر فراق، چیز دیگری نشنید. دختر تنهایی که دیگر، نه مادری دارد و نه پدری ...
پدر و مادر پیر و سالخورده ای که دیگر دخترشان؛ مایه افتخارشان را نخواهند دید.
بانویی که همیشه زندگی اش را فدای شغلش و خدمت به دانش آموزانش می کرد
و در نهایت هم در همین راه، جان به جان آفرین تسلیم نمود .
روزهای خوشی دبیرستان پاسداران عفت بروجن هم دیگر گذشت و این دبیرستان،
بدون مدیریت خانم الهیان، معاونت خانم هادی پور و دانش آموزان نمونه اش،
دیگر دبیرستان پاسداران عفت قبلی نخواهد بود. با به زیر خاک رفتن گل های پرپر و دانش آموزان گرانقدرش، روزهای شاد هم به زیر خاک رفت ...
روح آن از دست رفتگان عزیز، شاد باد ...
پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب آیت الله العظمی سید علی خامنه ای
بسم الله ارحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
حادثه اندوه باری که به کشته شدن گروهی (بیست و چند نفر) و مجروح شدن جمعی دیگر از نونهالان و دانش آموزان عزیز میهن اسلامی منجر شد،موجب تالم و تاثر شدید اینجانب گردید.مصیبتی که جز روح و یشارت الهی چیزی توان کاستن از سنگینی آن را ندارد و صبر بر آن موجب بارش رحمت بر قلبهای داغدیده پدران و مادران و بستگانی است که در این عزا به سوگ نشسته اند.
اینجانب با قلبی محزون،صمیمانه ترین تسلیت های خود را به همه بازماندگان خصوصا اولیا و مربیان و همکلاسی های داغدیده آنان تقدیم می دارم و از خداوند رحیم می خواهم که بهترین جزای صابران و سکینه و رحمت خود را بر آنان نازل فرماید و آن عزیزان سفر کرده به ملکوت را با شهدا محشور فرماید و همه مجروحان را شفای کامل و عافیت و سلامت عنایت فرماید.
سید علی خامنه ای
پیام تسلیت ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران دکتر محمود احمدی نژاد
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خبر تأسفبار و تألم برانگیز سانحه تصادف کاروان راهیان نور استان چهارمحال و بختیاری که منجر به پرواز ملکوتی جمعی از عزیزترین دانشآموزان دختر شهرستان بروجن گردید، بر قلوب آحاد ملت ایران جراحتی عمیق بر جای نهاد.
بیتردید، این نهالهای نورسیده که در راه بازگشت از سرزمین ایثار و شهادت، جان شیرین خود را از دست دادند، اجری بزرگ در نزد حضرت حق دارند.
اینجانب، صمیمانه، مصیبت وارده را که حقیقتاً کلام در شرح آلام آن قاصر است، تسلیت عرض نموده و برای خانوادههای معزز این گلهای باغ مرضیه اطهر (س) و جامعه فرهنگی و دانشآموزی کشور، عرض رحمان و همجواری با شهیدان والامقام را از خداوند منان مسألت دارم.
پیام تسلیت شهردار تهران دکتر محمدباقر قالیباف
سانحه غم انگیز واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان دختر بروجن موجب تاسف و تاثر خاطر ملت ایران گردید.
دانش آموزان عزیزی که در بازگشت از سرزمین های راهیان نور به سوی معبود شتافته و دارفانی را رها کرده به دیار باقی سفر ابدی نمودند. به طور حتم روح پاک و فطرت این مسافران سرزمین های راهیان نور از معنویت و فضای ملکوتی و یاد شهیدان این مرز و بوم تاثیر گرفته و پس از تجدید بیعت با شهیدان و یادگاران هشت سال دفاع مقدس آماده عروج و سفر به دیار ابدی بوده است.
اینجانب این ضایعه تاسف بار و دلخراش را به همسفران زخم دیده و مجروح این عزیزان تازه درگذشته، خانواده های داغدیده و اولیا و مربیان و مردم مصیبت دیده بروجن تسلیت و تعزیت عرض نموده و از ایزد متعال برایشان غفران و رحمت واسعه الهی خواهانم و امیدوارم متولیان و متصدیان، از این سانحه دلخراش عبرت گرفته و نهایت تدابیر و راهکارهای لازم برای اردوهای دانش آموزی و تامین امنیت و آرامش خاطر دانش آموزان و والدین آنان را فراهم نمایند.
کاش آن شب را نمی آمد سحر
کاش گم در راه پیک بد خبر
ای عجب کان شب سحر اما به ما
تیره روزی آمد و شام دگر
دیده پر خون از غم هجران و او
با لب خندان چه آسان بر سفر
ای دریغ از مهربانی های او
دست پر مهر آن کلام پرشکر
غصه ها پنهان به دل بودش ولی
شاد و خرم چهره اش بر رهگذر
در ارزان زان ما بود ای دریغ
محمد باقر قالیباف
تسلیت یونیسف به خانواده دانش آموزان قربانی تصادف در بروجن
صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) در ایران در پیامی کشته شدن گروهی از دانش آموزان دختر دبیرستانی در حادثه تصادف اتوبوس در جنوب ایران را تسلیت گفت.
به گزارش ایرنا، ˈمحمد منیر صفی الدینˈ نماینده یونیسف در ایران در پیام خود آورده است که ˈخبر از دست دادن این نوجوانان و جوانان در چنین حادثه غم انگیزی برای همه ما بهت آور بود.ˈ
وی در این پیام افزوده است :ˈ مراتب عمیق تسلیت خود را به والدین، خانواده ها و همکلاسی های این کودکان و نوجوانان ابراز می کنم و امیدوارم از وقوع حوادث مشابه جلوگیری شود.ˈ
پیام تسلیت رئیس مجلس شورای اسلامی دکتر علی لاریجانی
بسمالله الرحمن الرحیم
سانحه دلخراش واژگونی اتوبوس حامل جمعی از دانشآموزان دختر دبیرستانهای شهرستان بروجن که بهعنوان کاروان راهیان نور و در راه بازگشت بازدید از مناطق عملیاتی بهوقوع پیوست و باعث کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از این عزیزان شد موجب تاسف و تاثر گردید.
با توجه به ابعاد این سانحه مصیبتبار ضرورت دارد دلایل وقوع این تصادف مورد بررسی قرار گرفته و نتایج آن اعلام شود و در صورت هرگونه قصور در این امر با عاملان آن برخورد قانونی صورت پذیرد.
اینجانب از سوی خود و نمایندگان مجلس شورای اسلامی ضمن تسلیت این مصیبت به پیشگاه ملت شریف ایران و خانوادههای داغدار کشتهشدگان و طلب شفای عاجل مجروحان برای روح پاک درگذشتگان رحمت و مغفرت و برای بازماندگان صبر و شکیبایی مسئله میکنم.
دستور رئیس قوه قضائیه
متن کامل دستور رئیس قوه ی قضائیه به شرح زیر است:
«رییس کل محترم دادگستری استان خوزستان؛حادثه رانندگی منجر به درگذشت 26 نفر و مجروح شدن تعدادی دیگر از آینده سازان ایران اسلامی موجب تأسف و تأثر گردید.
به این وسیله با تسلیت درگذشت این عزیزان به خانوادههای داغدار و جهت پیشگیری از این قبیل حوادث دلخراش لازم است دادگستری کل استان خوزستان نسبت به بررسی علل وقوع این حادثه جانگداز، اقدام و پیگیریهای قضایی لازم را به سرعت به عمل آورده و نتیجه به اطلاع اینجانب برسد.
بدیهی است با توجه به وقوع حوادث مشابه و آمار دور از انتظار تصادفات رانندگی که متاسفانه سالیانه منجر به کشته و مجروح شدن تعداد زیادی از هموطنان عزیز میشود، باید اقدامات عاجل و مناسب به منظور کاهش تصادفات از سوی مسئولان ذیربط صورت گیرد.
انشاءالله با سرعت و دقت در رسیدگی به این حادثه جانگداز از وقوع و تکرار حوادث مشابه پیشگیری شود».
انشالله بعد ظهور امام زمان
پیام تسلیت رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی
انالله و اناالیه راجعون
سانحه غم انگیز واژگونی اتوبوس حامل دانش آموزان دختر بروجن موجب تاسف و تاثر خاطر ملت ایران گردید.این مصیبت جانسوز را به مردم خونگرم استان چهارمحال و بختیاری، جامعه فرهنگیان و به ویژه خانواده های این عزیزان تسلیت می گویم.
از درگاه خداوند متعال برای درگذشتگان رحمت واسعه و علو درجات و برای بازماندگان صبر و اجر مسئلت می کنم.
امیدوارم مسئولان ذیربط با انجام اقدامات لازم پیشگیرانه و برخورد مناسب با خاطیان، از وقوع و تکرار حوادث دلخراش مشابه جلوگیری کنند.
اکبر هاشمی رفسنجانی
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام
پیام تسلیت دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام دکتر محسن رضایی
بازگشت همه به سوی اوست
در روزهای آغازین سال تحصیلی خبر تاسف بار ارتحال 26 دانش آموز دختر و دبیر محترم آنان موجب تاثر و تالم خاطر بسیاری از هموطنان در ایران اسلامی شد.
دانش آموزان عزیزی که در بازگشت از سرزمین های راهیان نور به سوی معبود شتافته و دارفانی را رها کرده به دیار باقی سفر ابدی نمودند. به طور حتم روح پاک و فطرت این مسافران سرزمین های راهیان نور از معنویت و فضای ملکوتی و یاد شهیدان این مرز و بوم تاثیر گرفته و پس از تجدید بیعت با شهیدان و یادگاران هشت سال دفاع مقدس آماده عروج و سفر به دیار ابدی بوده است.
اینجانب این ضایعه تاسف بار و دلخراش را به همسفران زخم دیده و مجروح این عزیزان تازه درگذشته، خانواده های داغدیده و اولیا و مربیان و مردم مصیبت دیده بروجن تسلیت و تعزیت عرض نموده و از ایزد متعال برایشان غفران و رحمت واسعه الهی خواهانم و امیدوارم متولیان و متصدیان، از این سانحه دلخراش عبرت گرفته و نهایت تدابیر و راهکارهای لازم برای اردوهای دانش آموزی و تامین امنیت و آرامش خاطر دانش آموزان و والدین آنان را فراهم نمایند.
محسن رضایی
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام
برای دیدن عکسای بیشتر البته اگه دوست اشتید به ادرس زیر برید
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سال نو
اینم بخونی بد نیست
ازطرف خودم
خیلی دلم پره خیلی حرفا دارم بیشتر می خوام غم دلم را بگم،حرف دلم...
نمی خوام شروع کنم به نوشتن یک قطعه ادبی،یه نوشته سرشار از ارایه،
نه می خوام یه چیز بنویسم سرشار از احساس...
بیست و هشتم مهر ساعت حدودا هشت، چند اتوبوس راهیان نور شهر بروجن به خونه هاشون بر می گشتن در بین این اتوبوس ها یه اتوبوس بود که از اون صدای جیغ و گریه ی دختران پانزده، شانزده ساله ی مدرسه ی پاسداران عفت میومد. همه ی این صداها واسه چی بود، ترس از مرگ. دخترای معصوم می دونستن اتوبوس اونا ترمز نداره.
همه ی این صداها چند دقیقه بیشتر طول نکشید. چون بعدش دیگه دختری نبود که ازش صدا بیاد اگر هم بود توان صدا کردن نداشت.
بعد از چند دقیقه چندین ماشین دور اتوبوس واژگون را گرفتند و همه برای این بچه ها دعا می کردن.
تا بالاخره اورژانس و جرثقیل رسید. اما چه جرثقیلی، جرثقیلی که نصف اونایی که زنده بودن بلند کرد ،دوباره انداخت و جانشان را گرفت به گونه ای که خانواده های این عزیزا دخترهاشون را از روی لباس و وسایل همراهشون شناسایی کردن نه از روی صورت های زیباشون. و این درحالی بود که همه این قضیه را انکار می کردن اما ما که می دونستیم.پس نباید ساکت مینشستیم ولی نشستیم. چرا؟ چون میترسیدیم.
صبح روز بعد تقریبا همه جمعیت بروجن برای خاکسپاری بیست وشش غنچه ای که نشکفته پرپر شدند حضور داشتند.
خود من هم اونجا بودم و به خدا می گفتم منو به جای اون ها می گرفتی اما چه فایده.
اسمون صدامون را شنید و گریست و چه گریستنی وقتی مادر دوست عزیزم هانیه انتظامی گفت اسمون دخترم رفت گریه کن همه بارانی را دیدیم که تا کنون به شدت ان را ندیده بودیم.
خدای من تو که اینگونه دعای این مادر را قبول کردی دخترش را سالم برمیگردوندی.
اما چه فایده که اون کسی که باید ،اصلا اعتنایی نکرد و گفت برید از مسئولش بپرسید...
مسئولش من بودم یا اون بچه ها یا مردم شهریا...
یا کی اگه اون نیست پس کیه؟
از اون روز تا حالا حدود یک سال و سه ماه گذشته ولی من هر روز اشک میریزم اخه خیلی هاشون دوستای صمیمی من بودن با این که از هم دور افتاده بودیم ولی رابطمون را حفظ می کردیم .
شب عاشورا بود به خود خدا قسم هانیه امد به خوابم تمام سعی خودش را کرد تا من تو خواب یادم نیاد که مرده و با هم لحظات خوبی را گذروندیم ولی اخرش یادم امد رفتم محکم بغلش کردم و گفتم من میدونم تو مردی. بهم گفت بالاخره فهمیدی من خیلی سعی کردم نفهمی. ناراحت شد. بعد بیدار شدم.
ولی هنوز نمیتونم فراموششون کنم خیلی وقت نیست ولی واسه من طولانی بود.
ودر پایان..
گفتن اونا شهیدن
شهیدا که هنوزهم بین ما حرمت دارن خودشون رفتن که بمیرن یعنی می خواستن که بمیرن ولی...
دوستای بی گناه من خودشون انتخاب نکرده بودن شاید انتخاب شده بودن...
تقدیم به دوستای عزیزم. گرچه نیستید ولی همیشه یادتون اینجاست
خیلی دلم پره خیلی حرفا دارم بیشتر می خوام غم دلم را بگم،حرف دلم...
نمی خوام شروع کنم به نوشتن یک قطعه ادبی،یه نوشته سرشار از ارایه،
نه می خوام یه چیز بنویسم سرشار از احساس...
بیست و هشتم مهر ساعت حدودا هشت، چند اتوبوس راهیان نور شهر بروجن به خونه هاشون بر می گشتن در بین این اتوبوس ها یه اتوبوس بود که از اون صدای جیغ و گریه ی دختران پانزده، شانزده ساله ی مدرسه ی پاسداران عفت میومد. همه ی این صداها واسه چی بود، ترس از مرگ. دخترای معصوم می دونستن اتوبوس اونا ترمز نداره.
همه ی این صداها چند دقیقه بیشتر طول نکشید. چون بعدش دیگه دختری نبود که ازش صدا بیاد اگر هم بود توان صدا کردن نداشت.
بعد از چند دقیقه چندین ماشین دور اتوبوس واژگون را گرفتند و همه برای این بچه ها دعا می کردن.
تا بالاخره اورژانس و جرثقیل رسید. اما چه جرثقیلی، جرثقیلی که نصف اونایی که زنده بودن بلند کرد ،دوباره انداخت و جانشان را گرفت به گونه ای که خانواده های این عزیزا دخترهاشون را از روی لباس و وسایل همراهشون شناسایی کردن نه از روی صورت های زیباشون. و این درحالی بود که همه این قضیه را انکار می کردن اما ما که می دونستیم.پس نباید ساکت مینشستیم ولی نشستیم. چرا؟ چون میترسیدیم.
صبح روز بعد تقریبا همه جمعیت بروجن برای خاکسپاری بیست وشش غنچه ای که نشکفته پرپر شدند حضور داشتند.
خود من هم اونجا بودم و به خدا می گفتم منو به جای اون ها می گرفتی اما چه فایده.
اسمون صدامون را شنید و گریست و چه گریستنی وقتی مادر دوست عزیزم هانیه انتظامی گفت اسمون دخترم رفت گریه کن همه بارانی را دیدیم که تا کنون به شدت ان را ندیده بودیم.
خدای من تو که اینگونه دعای این مادر را قبول کردی دخترش را سالم برمیگردوندی.
اما چه فایده که اون کسی که باید ،اصلا اعتنایی نکرد و گفت برید از مسئولش بپرسید...
مسئولش من بودم یا اون بچه ها یا مردم شهریا...
یا کی اگه اون نیست پس کیه؟
از اون روز تا حالا حدود یک سال و سه ماه گذشته ولی من هر روز اشک میریزم اخه خیلی هاشون دوستای صمیمی من بودن با این که از هم دور افتاده بودیم ولی رابطمون را حفظ می کردیم .
شب عاشورا بود به خود خدا قسم هانیه امد به خوابم تمام سعی خودش را کرد تا من تو خواب یادم نیاد که مرده و با هم لحظات خوبی را گذروندیم ولی اخرش یادم امد رفتم محکم بغلش کردم و گفتم من میدونم تو مردی. بهم گفت بالاخره فهمیدی من خیلی سعی کردم نفهمی. ناراحت شد. بعد بیدار شدم.
ولی هنوز نمیتونم فراموششون کنم خیلی وقت نیست ولی واسه من طولانی بود.
ودر پایان..
گفتن اونا شهیدن
شهیدا که هنوزهم بین ما حرمت دارن خودشون رفتن که بمیرن یعنی می خواستن که بمیرن ولی...
دوستای بی گناه من خودشون انتخاب نکرده بودن شاید انتخاب شده بودن...
تقدیم به دوستای عزیزم. گرچه نیستید ولی همیشه یادتون اینجاست
ممنون که اومدین شاید خندتون بگیره ولی این یه داغ بزرگه که هنوز نتونستیم فراموش کنیم
الان که دارم این را می نویسم هم اشک توی چشمامه
بازم ممنونم
الان که دارم این را می نویسم هم اشک توی چشمامه
بازم ممنونم