19-12-2013، 9:10
آیا حجاب عامل افسردگی است؟!
حجاب به عنوان عامل بازدارنده انسان از خود آرایی های غیرمنطقی و بی حد و مرز یكی از دستورات ین مبین اسلام است
كه حكم آن پس از اتمام كلیه ی احكام اعتقادی و بنیادی دین در مدینه بر
پیامبر گرامی اسلام نازل شد. نزول حكم حجاب پس از ریشه دار شدن اعتقادات
نمود تكاملی بود این فرمان است . اگر پایه ها و بنیادهای اعتقادی بر سنگ
بنای محكمی نهاد شده باشد، درك و به كار بردن حجاب بسیار راحت و سریع صورت
خواهد گرفت.
حجاب موجب بهداشت روانی جامعه میباشد. اساسا سلامت جامعه بر روی اعتماد متقابل بین دو پیكری اجتماعی استوار
است. پوشش زنان باعث می شود كه جوانان اجتماع نسبت به زن و احساسات درونی
او اعتماد كرده و او را شایسته تشكیل كانون به ظاهر كوچك اما گسترده ی
خانواده بدانند. از سوی دیگر دختران و زنان جامعه با پوشش صحیح ، خویشتن را
از آماج نگاه های هرزه حفظ كرده و آرامش و آسایش روانی برای آن ها به وجود
خواهد آمد. گزارش هایی كه از بی بندو باری های موجود در غرب و آثار سوء
روانی حاصل از آن به گوش می رسد تاییدگر همین نكته است كه پوشش توصیه شده
از سوی اسلام ضامن آرامش روانی، فردی و اجتماعی است. دین و حجاب به عنوان
یك حكم دینی در آرامش روانی افراد پی برد، زیرا بی بند و باری و عدم
تقییدات ارزشی از سوی زنان یكی از عوامل مهم سوء رفتار نسبت به آنان است. و
چه زیبا حضرت علی علیه السلام با آشنایی كامل با این آثار شوم ناشی از
عدم پوشش برای حفظ روانی افراد و جامعه، خطاب به امام حسن علیه السلام می
فرماید: در پرده ی حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زیرا كه سخت
گیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است. در واقع حضرت برای ایجاد
سلامت روانی زنان و حفظ آن ها از افسردگی اضطراب و كابوس ها كه ناشی از سوء
رفتارهای پاره ای از مردان نسبت به آنان است توسعه به پیشگیری فرموده و
حجاب را به عنوان عامل مهم كنترل روانی جامعه مطرح می فرماید. این جامعه
نگری و توجه به تمامی زاویای یك مسئله از یك انسان برجسته آسمانی چون علی
بن ابیطالب علیه السلام امری اعجاب انگیز نیست كه او فراتر از زمان و مرزها
می اندیشد و نسخه هایی كه او برای بشر می پیچید هرگز بدون جواب نبوده و در
آینده چشم دنیا دستان بلند اندیشه او را خواهد بوسید.
چه
زیبا حضرت علی علیه السلام با آشنایی كامل با این آثار شوم ناشی از عدم
پوشش برای حفظ روانی افراد و جامعه، خطاب به امام حسن علیه السلام می
فرماید:در پرده ی حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زیرا كه سخت
گیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است بنابراین
حجاب و پوشش زنان نه تنها عامل افسردگی نیست بلكه پیام آور آرامش روانی هم
برای خود زنان محجبه و هم در نگاه كلان برای جامعه اسلامی خواهد بود و
درمان یا بهتر بگوییم پیشگیری از بیشتری از بسیاری از بیماریهای هولناك
جنسی قرن بیستم و بیست و یكم در سایه چنین نظام دینی و راهكارهایی خواهد
بود. شاید رویكرد جدید دختران جوان امروز به حجاب نشانه خستگی روحی آنان از
بی بندو باری موجود در جامعه و هتك حرمتها باشد. چنان چه در روزنامه ها می
خوانیم كه علت عمده خودكشی بسیاری از دختران دركشورهای غربی حكایت از
آزردگی آنان از این همه سوء رفتار ناشی از بی بندو باری ها و نبودن هیچ
گونه حریمی بین زن و مرد و شكسته شدن تمامی مرزهای امنیتی حتی از سوی
پدرانشان دارد.
اینجاست كه سخن حضرت امیر علیه السلام در مورد كنترل و تحدید ارتباطات و ضرورت پوشش برای زنان نمود و جلوه بیشتری می یابد.
یكی
از فواید مهم حجاب در بُعد خانوادگی، اختصاص یافتن التذاذهای جنسی، به
محیط خانواده و در كادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذكور، باعث پیوند و
اتصال قویتر زن و شوهر، و در نتیجه استحكام بیشتر كانون خانواده میگردد؛
و برعكس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده است. یكی از نویسندگان،
تأثیر برهنگی را در اضمحلال و خشكیدن درخت تنومند خانواده، این گونه بیان
كرده است:
حجاب به عنوان عامل بازدارنده انسان از خود آرایی های غیرمنطقی و بی حد و مرز
یكی از دستورات ین مبین اسلام است كه حكم آن پس از اتمام كلیه ی احكام
اعتقادی و بنیادی دین در مدینه بر پیامبر گرامی اسلام نازل شد . نزول حكم
حجاب پس از ریشه دار شدن اعتقادات نمود تكاملی بود این فرمان است در
جامعهای كه برهنگی بر آن حاكم است، هر زن و مردی، همواره در حال مقایسه
است؛ مقایسهی آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشهی خانوده را میسوزاند
این است كه این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر
دامن میزند. زنی كه بیست یا سی سال در كنار شوهر خود زندگی كرده و با
مشكلات زندگی جنگیده و در غم و شادی او شریك بوده است، پیداست كه اندك اندك
بهار چهرهاش شكفتگی خود را از دست میدهد و روی در خزان میگذارد. در
چنین حالی كه سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداری همسر خویش است، ناگهان زن
جوانتری از راه میرسد و در كوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب
خود، به همسر او فرصت مقایسهای میدهد؛ و این مقدمهای میشود برای
ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زَنی كه جوانی خود را نیز بر باد
داده است.
همهی خواهران جوان لابد میدانند كه هیچ جوانی نیست كه
به میانسالی و پیری نرسد و لابد میدانند كه اگر امروز آنان جوان و با
طراوتاند در فردای بیطراوتی آنان، باز هم جوانانی هستند كه بتوانند برای
خانوادهی فردای آنها، همان خطری را ایجاد كنند كه خود آنان امروز برای
خانوادهها ایجاد میكنند.
حجاب به عنوان عامل بازدارنده انسان از خود آرایی های غیرمنطقی و بی حد و مرز یكی از دستورات ین مبین اسلام است
كه حكم آن پس از اتمام كلیه ی احكام اعتقادی و بنیادی دین در مدینه بر
پیامبر گرامی اسلام نازل شد. نزول حكم حجاب پس از ریشه دار شدن اعتقادات
نمود تكاملی بود این فرمان است . اگر پایه ها و بنیادهای اعتقادی بر سنگ
بنای محكمی نهاد شده باشد، درك و به كار بردن حجاب بسیار راحت و سریع صورت
خواهد گرفت.
حجاب موجب بهداشت روانی جامعه میباشد. اساسا سلامت جامعه بر روی اعتماد متقابل بین دو پیكری اجتماعی استوار
است. پوشش زنان باعث می شود كه جوانان اجتماع نسبت به زن و احساسات درونی
او اعتماد كرده و او را شایسته تشكیل كانون به ظاهر كوچك اما گسترده ی
خانواده بدانند. از سوی دیگر دختران و زنان جامعه با پوشش صحیح ، خویشتن را
از آماج نگاه های هرزه حفظ كرده و آرامش و آسایش روانی برای آن ها به وجود
خواهد آمد. گزارش هایی كه از بی بندو باری های موجود در غرب و آثار سوء
روانی حاصل از آن به گوش می رسد تاییدگر همین نكته است كه پوشش توصیه شده
از سوی اسلام ضامن آرامش روانی، فردی و اجتماعی است. دین و حجاب به عنوان
یك حكم دینی در آرامش روانی افراد پی برد، زیرا بی بند و باری و عدم
تقییدات ارزشی از سوی زنان یكی از عوامل مهم سوء رفتار نسبت به آنان است. و
چه زیبا حضرت علی علیه السلام با آشنایی كامل با این آثار شوم ناشی از
عدم پوشش برای حفظ روانی افراد و جامعه، خطاب به امام حسن علیه السلام می
فرماید: در پرده ی حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زیرا كه سخت
گیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است. در واقع حضرت برای ایجاد
سلامت روانی زنان و حفظ آن ها از افسردگی اضطراب و كابوس ها كه ناشی از سوء
رفتارهای پاره ای از مردان نسبت به آنان است توسعه به پیشگیری فرموده و
حجاب را به عنوان عامل مهم كنترل روانی جامعه مطرح می فرماید. این جامعه
نگری و توجه به تمامی زاویای یك مسئله از یك انسان برجسته آسمانی چون علی
بن ابیطالب علیه السلام امری اعجاب انگیز نیست كه او فراتر از زمان و مرزها
می اندیشد و نسخه هایی كه او برای بشر می پیچید هرگز بدون جواب نبوده و در
آینده چشم دنیا دستان بلند اندیشه او را خواهد بوسید.
چه
زیبا حضرت علی علیه السلام با آشنایی كامل با این آثار شوم ناشی از عدم
پوشش برای حفظ روانی افراد و جامعه، خطاب به امام حسن علیه السلام می
فرماید:در پرده ی حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زیرا كه سخت
گیری در پوشش، عامل سلامت و استواری آنان است بنابراین
حجاب و پوشش زنان نه تنها عامل افسردگی نیست بلكه پیام آور آرامش روانی هم
برای خود زنان محجبه و هم در نگاه كلان برای جامعه اسلامی خواهد بود و
درمان یا بهتر بگوییم پیشگیری از بیشتری از بسیاری از بیماریهای هولناك
جنسی قرن بیستم و بیست و یكم در سایه چنین نظام دینی و راهكارهایی خواهد
بود. شاید رویكرد جدید دختران جوان امروز به حجاب نشانه خستگی روحی آنان از
بی بندو باری موجود در جامعه و هتك حرمتها باشد. چنان چه در روزنامه ها می
خوانیم كه علت عمده خودكشی بسیاری از دختران دركشورهای غربی حكایت از
آزردگی آنان از این همه سوء رفتار ناشی از بی بندو باری ها و نبودن هیچ
گونه حریمی بین زن و مرد و شكسته شدن تمامی مرزهای امنیتی حتی از سوی
پدرانشان دارد.
اینجاست كه سخن حضرت امیر علیه السلام در مورد كنترل و تحدید ارتباطات و ضرورت پوشش برای زنان نمود و جلوه بیشتری می یابد.
یكی
از فواید مهم حجاب در بُعد خانوادگی، اختصاص یافتن التذاذهای جنسی، به
محیط خانواده و در كادر ازدواج مشروع است. اختصاص مذكور، باعث پیوند و
اتصال قویتر زن و شوهر، و در نتیجه استحكام بیشتر كانون خانواده میگردد؛
و برعكس، فقدان حجاب باعث انهدام نهاد خانواده است. یكی از نویسندگان،
تأثیر برهنگی را در اضمحلال و خشكیدن درخت تنومند خانواده، این گونه بیان
كرده است:
حجاب به عنوان عامل بازدارنده انسان از خود آرایی های غیرمنطقی و بی حد و مرز
یكی از دستورات ین مبین اسلام است كه حكم آن پس از اتمام كلیه ی احكام
اعتقادی و بنیادی دین در مدینه بر پیامبر گرامی اسلام نازل شد . نزول حكم
حجاب پس از ریشه دار شدن اعتقادات نمود تكاملی بود این فرمان است در
جامعهای كه برهنگی بر آن حاكم است، هر زن و مردی، همواره در حال مقایسه
است؛ مقایسهی آنچه دارد با آنچه ندارد؛ و آنچه ریشهی خانوده را میسوزاند
این است كه این مقایسه آتش هوس را در زن و شوهر و مخصوصاً در وجود شوهر
دامن میزند. زنی كه بیست یا سی سال در كنار شوهر خود زندگی كرده و با
مشكلات زندگی جنگیده و در غم و شادی او شریك بوده است، پیداست كه اندك اندك
بهار چهرهاش شكفتگی خود را از دست میدهد و روی در خزان میگذارد. در
چنین حالی كه سخت محتاج عشق و مهربانی و وفاداری همسر خویش است، ناگهان زن
جوانتری از راه میرسد و در كوچه و بازار، اداره و مدرسه، با پوشش نامناسب
خود، به همسر او فرصت مقایسهای میدهد؛ و این مقدمهای میشود برای
ویرانی اساس خانواده و بر باد رفتن امید زَنی كه جوانی خود را نیز بر باد
داده است.
همهی خواهران جوان لابد میدانند كه هیچ جوانی نیست كه
به میانسالی و پیری نرسد و لابد میدانند كه اگر امروز آنان جوان و با
طراوتاند در فردای بیطراوتی آنان، باز هم جوانانی هستند كه بتوانند برای
خانوادهی فردای آنها، همان خطری را ایجاد كنند كه خود آنان امروز برای
خانوادهها ایجاد میكنند.