امتیاز موضوع:
  • 29 رأی - میانگین امتیازات: 4.79
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

مشاعره

یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا / یار تویی غا تویی خواجه نگه دار مرا
آگهی
(16-06-2012، 19:34)mohammad 619 نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا / یار تویی غا تویی خواجه نگه دار مرا
تكراريه يكي ديگه بگوcrying

زندگي كن و لبخند بزن به خاطر آن هايي كه با لبخندت زندگي ميكنن
از نفست آرام ميگيرند و به اميدت زنده هستند و با يادت خاطره ميسازند Sad
 سپاس شده توسط キム尺刀ム乙
یک نفر آمد صدایم کرد و رفت
درقفس بودم رهایم کرد و رفت
رها خوبه ت بده
مشاعره 229
همه پرورده ی مهرند و من آزرده قهر ... خیر در کار جهان نیست ، تو هم شر برسان
زندگــی ...
به من آموخــــت...
همیشه منتظر حمله ی ....
احتمالیه کسی باشم ..........
که به او...
محبت فراوان کــــــــــردم............
:499:
نشاط جوانی ز پیران مجوی
که آب رفته باز نیاید به جوی
مشاعره 229
 سپاس شده توسط raha8919
(16-06-2012، 19:42)emma نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
همه پرورده ی مهرند و من آزرده قهر ... خیر در کار جهان نیست ، تو هم شر برسان

بچه ها اصلا شعر قبلي رو ميخونين ؟؟؟
يكي ز شب گرفتگان چراغ بر نميكند / كسي به كوچه سار شب در سحر نميزند
زندگي كن و لبخند بزن به خاطر آن هايي كه با لبخندت زندگي ميكنن
از نفست آرام ميگيرند و به اميدت زنده هستند و با يادت خاطره ميسازند Sad
 سپاس شده توسط キム尺刀ム乙
من چه در پای تو ریزم که پسند تو بود / جان و سر را نتوان گفت که مقداری هست
زندگــی ...
به من آموخــــت...
همیشه منتظر حمله ی ....
احتمالیه کسی باشم ..........
که به او...
محبت فراوان کــــــــــردم............
:499:
من پشیمان نیستم
از من ، ای محبوب من ، با یک من دیگر
که تو او را در خیابان های سرد شب
با همین چشمان عاشق باز خواهی یافت
گفت و گو کن
و به یاد آور مرا در بوسه ی اندوهگین او
بر خطوط مهربان زیر چشمانت
دم از بازی حکم میزنی !
دم از حکم دل میزنی !
پس به زبان “قمار” برایت میگویم !
قمار زندگی را به کسی باختم که “تک” “دل” را با “خشت” برید !
باخت زیبایی بود!
یاد گرفتم به دل ، “دل” نبندم
یاد گرفتم از روی “دل” حکم نکنم
دل را باید بر زد جایش سنگ ریخت که با خشت تک بری نکنند !
تير روانه مي رود سوي نشانه مي رود / ما چه نشسته ايم پس ؟ شه ز شكار مي رسد
زندگي كن و لبخند بزن به خاطر آن هايي كه با لبخندت زندگي ميكنن
از نفست آرام ميگيرند و به اميدت زنده هستند و با يادت خاطره ميسازند Sad
دیدی که مرا هیچ کسی یاد نکرد
جز غم که هزار آفرین بر غم باد
مشاعره 229


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  ▪◆▪مشاعره با شعر نو▪◆▪
  مشاعره با اشعار خودمان
  مشاعره (نسخه دوم)

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 236 مهمان