19-11-2013، 19:51
هروی و اخوینی دو طبیب قرون چهارم و پنجم هجری قمری می باشند که از نظر تشخص و تعین طب و ادب ملی کشور ما سهمی به سزا دارند. این دو که با هم قریب الزمان هستند، اولین اطبائی هستند که پس از قرون چند که از غلبه تازیان بر ایران می گذشته، در حقیقت از بنیان گذاران شکست سکوت شده، دو کتاب ارزنده در طب و داروسازی به رشته تحریر درآورده اند.1. موفق الدین ابومنصور علی الهروینام وی علی و کنیه اش ابومنصور و ملقب به موفق الدین می باشد. از شرح حال و زندگی وی اطلاع زیادی در دست نیست. کتاب وی "الابنیه عن حقایق الادویه" یا "روضه الانس و منفعه النفس" از جمله قدیمی ترین کتب خطی طبی به زبان پارسی است. از این کتاب یک نسخه خطی منحصر به فرد در کتابخانه وین وجود دارد که به خط علی بن احمد طوسی اسدی شاعر معروف ایرانی که در سال447 هجری استنساخ شده، وجود دارد.آغاز کتاب، تالیف، نام و ترتیب آن اینگونه است:چنین گفت حکیم ابومنصور موفق بن علی الهروی که من کتابهای حکیمان پیش و عالمان محدث همه بجستم و هرچه گفته بودند به تامل نگاه کردم اندر ادویه و اغذیه مفرد و غیرش نیز و کردار هر دارو و منفعت ها و مضراتش اندر چهار درجه ...به طور خلاصه موفق الدین هروی در کتاب 584 قلم موادی که در تداوی به کار می رفته آورده و خواص طبی، طبع و مزاج آنها را ذکر کرده و تذکر داده است و شیوه و طریقه پزشکان هندی را انتخاب کرده است.2. ابوبکر ربیع بن احمد الاخوینی البخارائینامش ربیع و پدرش احمد و کنیه اش ابوبکر می باشد. وی از اهالی بخارا است. "هدایه المتعلمین" اثر ارزشمند او یکی دیگر از نسخ خطی و قدمی در باب طب به زبان پارسی است.چنانچه از کتاب او مستفاد می شود وی تمام عمر را به طبابت اشتغال داشته و در دوران خود طبیبی معروف بوده است.تاریخ تولد وی معلوم نیست، اما از مطلبی که وی در کتاب متذکر گردیده، خود را شاگرد یکی از شاگردان رازی می داند. به این معنی که وی شاگرد ابوالقاسم مقانعی که نام وی طاهربن محمدبن ابراهیم و شاگرد محمدبن زکریا بود، است و در کتاب نیز مکرر نام محمد زکریای رازی را به نام "استاذ" و "استاذما" آورده، به این لحاظ معلوم می گردد که وی شاگرد رازی بوده است. وفاتش در حدود سال 373 هجری قمری است. نام کتاب "هدایه المتعلمین فی الطب" و "کتاب هدایه"، در بعضی نسخ "هدایه اخوینی" و "کناش اخوینی" و "کتاب الهدایه فی الطب" آمده ولی نامی که بیشتر مشهور است "کتاب هدایه" است.اخوینی در کتابش مدت طبابت خود را 20 سال و در جای دیگر 30 سال ذکر کرده ا ست و از این بابت معلوم می شود که به مانند رازی طبیبی کلینیکی بوده است.در این کتاب اخوینی از عقاید پزشکان قبل از خود به مانند بقراط و جالینوس و حنین فرزند اسحق و ثابت بن قره و عیسی بن صهار بخت و ابن سرابیون و یحیی بن ماسویه و رازی و امثال آنها اسم برده و پس از آن نظرات خود را در طب و گیاه ها و داروهای طبی به مناسبت مدت طبابت متذکر گردیده و تجارب و مشاهدات طبی خود را بیان داشته، به علاوه در بیمارانی که توفیق درمان و بهبود آنان را نیافته به صراحت مطلب را متذکر شده است.الاخوینی در این کتاب به بیان عقاید و نظرات پزشکان سلف، مخصوصا رازی پرداخته و نام بیماران و عدم توفیق در درمان بعضی از بیمار ها و دقت و موشکافی در شرح بیماری ها و داروها و گیاه ها و امثال آنها عینا تبعیت از رازی کرده است و این مطلب می رساند که در سیر تالیف کتب طبی از زمان طبری و رازی به مرحله نسبتا تکامل رسیده که کتاب در قرن چهارم و پس از آن مورد مطالعه و استفاده طالبان طب بوده، چنانکه نظامی عروضی سمرقندی در مقالت چهارم به آن اشاره و آن را به مانند منصوری رازی و ذخیره ثابت بن قره و اغراض سیداسمعیل گرگانی آورده که مطالعه و خواندن آن را برای پزشکان لازم دانسته و به اصطلاح از کتب درسی و مطالعه ای بوده است.این کتاب مجموعا شامل 200 باب به شرح زیر است:قسمت اول مشتمل بر 51 باب که در باب عناصر و امزجه و اخلاط چهارگانه و اعضاء مفرده و مرکبه بدن آدمی در تمام جهازات بدن از نوک سر تا پا و شرح نیروها (قوی)، افعال، ارواح، اطعمه، اشربه، شیرها،جوشانیده ها، حرکت و سکون، ریاضت، خواب و بیداری، استفراغ و امتلاء و امثال آنها و به عبارت دیگر یک دوره کلیات طب و تشریح و وظائف الاعضاء و بهداشت می باشد.قسمت دوم در یک صد و سی باب و مشتمل بر ابواب زیر است: علل و اعراض و درمان بیماری های بدن آدمی از مو تا ناخن چه طبی و چه جراحی و درمان انواع قروح و جراحات و سموم است. به عباره دیگر یک دوره علم الامراض می باشد.قسمت سوم کتاب مشتمل بر نوزده باب است که در باب تب ها از قبیل تب یوم و تب دق و تب محرقه و تب غب و علامات خوش خیم و بدخیم و آبله و سرخک و تب ربع و تب بلغمی و تب های وبائی و علامات نضح و بحران و حفظ الصحه و شناسایی انواع نبض ها می باشد.