12-11-2013، 16:13
شهر «سانفرانسیسکو» تبدیل به «گاتهام» شهر «بت من» خواهد شد؛ و این به خاطر آرزوی یک پسر ۹ ساله است. «مایلز» که از سرطان خون رنج میبرد، آرزو دارد یک «ابرقهرمان» و به طور مشخص «یک بت کید» یا «پسر خفاشی» باشد.
به گزارش کافه سینما، ای بی سی نیوز نوشت، سازمان «آرزو کن»، بنیادی است که آرزوی کودکان مبتلا به بیماریهای مهلک و سخت را در ایالات متحده برآورده میکند. آنها به این طریق میخواهند امید به زندگی و پیشرفت روند درمان در این کودکان بیمار افزایش دهند.
این موسسه قصد دارد تا در تاریخ ۱۵ نوامبر (۲۴ آبان) تمام روز را به آرزوی مایلز تحقق ببخشد. برنامه این است: صبح روز ۱۵ نوامبر اخبار تلویزیون برنامههای عادی خود را قطع میکند و پلیس از مردم میخواهد که اگر از «بت کید» خبری دارند اطلاع دارند. چون آنها به کمک این ابرقهرمان برای حل یک پرونده جنایی و دستگیر کردن و تحویل دادن آدم بدها به قانون نیاز دارند.
«مایلز» در ابتدا باید خانمی را که در بین ترامواهای شهری در خیابان «هاید» گیر افتاده نجات دهد و بعد سارقی را که قصد دزدی از مغازههای مرکز شهر دارد، دستگیر کند.
بعد از این که «بت کید» نهارش را در رستوران «برگر بار» میخورد، پیامی از طرف رئیس به دستش میرسد که به او میگوید به بیرون از مغازه نگاهی بیندازد. اینجا او با عده زیادی از مردم که جمع شدهاند تا از ابرقهرمانشان کمک بخواهند مواجه میشود.
بعد از آن یکی از افراد شرور شهر شخصی را میدزدد و «مایلز» باید او را نجات دهد.
آخرین جایی که «بت کید» در آن توقف میکند، ساختمان شهرداری است. در آنجا شهردار و رئیس پلیس سانفرانسیسکو از او تشکر میکنند و در حالی که کلید طلایی شهر را به او میدهند، جمعیت با شور و اشتیاق «مایلز» را تشویق میکنند.
«جن ویلسون» مدیر بازاریابی و توسعه «آرزو کن» میگوید: وقتی «مایلز» میخواهد یک ابرقهرمان باشد، پس ما هم باید جمعیت زیادی برایش فراهم کنیم تا واقعاً چنین حسی به او دست بدهد. باید با دیدن علاقه و شور مردم فکر کند که یک ابرقهرمان واقعي است. او ادامه میدهد: برای انجام این کار با افراد داوطلب زیادی صحبت کردیم. صدها نفر از عکاسان، فیلمبرداران، بازیگران، چهرهپردازان، آتش نشانها، رانندگان تاکسی و خلاصه افراد زیادی که با روی باز از این پیشنهاد ما استقبال کردند و قبول کردند تا در این کار نقشی داشته باشند.
روز ۱۵ نوامبر مردم میتوانند با فیلمبرداری و عکس گرفتن در شهر، این داستان و ماجرای هیجانانگیز را دنبال کنند. شبکههای اجتماعی هم کمک خواهد کرد که در حین اجرای این برنامه، شخصیتها و داستانهای فرعی جدیدی نیز به وجود بیاید. پدر و مادر «مایلز» میدانند قرار است چه اتفاقی در این روز بیفتد. اما برای این پسر ۹ ساله، همهچیز شگفتانگیز و غیرقابل انتظار خواهد بود.