19-09-2013، 12:22
داشتم به عجقم اس ميدادم
|
لحظه تحویل سال 1392 کجا بودی و چه چیزی به ذهنت رسید؟؟؟؟!!! |
|||||
19-09-2013، 12:22
داشتم به عجقم اس ميدادم
19-09-2013، 12:23
تو خونمون بودم چیز خاصی به ذهنم نرسید
29-09-2013، 16:20
تو کافی شاپ با دوستام به کسی که رو به روم بود عشقم
خونه خودمون بودم...به این فک میکردم که چجوری این 13 روزو بگذرونم که زهر مارم نشه
01-11-2013، 12:38
تو دسشویی بودم ،بد موقعی دلپیچه گرفتم . مامانم هی داد میزد پسر زود باش . لحظه سختی بود ،کلی زور زدم
03-11-2013، 15:13
خونه عزیزم.مامان مامانم.
پایه سفره.داتم به این فکر میکردم که چجوری شکلاتای عزیزمو بدزدم....
03-11-2013، 15:14
من داشتم چمدونم رو جمع میکردم بریم دبی
امام زاده سر خاک عموم که اولین عیدی بود که زیر خاکه
فقطم به عموم فک میکردم بعدشم یه راست رفتم دنبال انتن (01-11-2013، 12:38)محمد نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. پ کل سالو در حال زور زدن به سر میبری
05-01-2014، 0:03
ماتوراه بودیم داشتیم میرفتیم ارومیه که توتبریز وایستادیم واسه سال تحویل.
یجا موندیمو سفره هفت سینو پهن کردیم چون ماهرسال هفت سینمون کامله.دوتا خونواده ام بودن یکی سمت چپمون یکیم سمت راستمون.من پاشدم مامان باباموببوسم.زن داداشمم پاشد مامانشو ببوسه شوخی میکردیم.که یهو سمت راستیامون فکرکردن سال تحویل شدوبهم تبریک گفتن پاشدن رفتن. بعدش من ترقه هارودادم زنداداشم یکم شلوغ بازی دراریم.وقتی ترقه هاروترکوندیم سمت چپیامون فکرکردن سال تحویل شدو اونام رفتن. ولی یه ربع بعدش سال تحویل شد ولی حیف که اون سال تبدیل شد به نحس ترینوبدترین سال...
07-02-2014، 21:57
تف به این زندگی....به خاطر پسر عموم و عشقم هممون حالمون گرفته بود....
| |||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|