29-10-2013، 21:51
شاید…
شاید روزی بیایی
که حال من هم خوب شود
هوا خوب شود
باران خوب شود
و تو…
خوب من شوی
و من …
خوب شوم…
شاید روزی بیایی
که حال من هم خوب شود
هوا خوب شود
باران خوب شود
و تو…
خوب من شوی
و من …
خوب شوم…
|
<×♣بُغــ~ــضِ قَلـَ♥ــم نــُ×ــسخه ِ ✘ ωــہ × 3 ✘ ♣ ×> |
||||||||||||||||||||||||||||||||
29-10-2013، 21:51
شاید…
شاید روزی بیایی که حال من هم خوب شود هوا خوب شود باران خوب شود و تو… خوب من شوی و من … خوب شوم…
30-10-2013، 12:23
خداوند برای غلبه بر دشواری های زندگی 3روش در اختیار انسان قرار داده
که عبارتند از: امید،خواب،خنده
مـــــاســـه هــا
فراموش کار ترین رفیقان راهند ! پا به پایت می آیند ،آنقدر که گاهی سماجتشان در همراهی حوصله ات را سر می برد ، اما کافی است تا اندک بادی بوزد یا خرده موجی برخیزد ، تا برای همیشه از حافظه ضعیفشان رد پایت پاک شود ! مــــــا از نســــل مـاسـه نیـــــــستیم . . . ! ♥♥ از نســــل صــدفیــــم . . . ♥♥ صدفهایی که به پاس اقامتی یک روزه تا دنیا دنیاست صدای دریا را برای هر گوش شنوایی زمزمه می کنند . گاهی باید شست
تمام حس و ذهن و فکررا
گاهی بایدشست تمام خاطره هارا
درست آن قسمتی که باحماقت وبی فکری توام بوده
درست آن قمستی که اشتباه کردی
مینشینم پای خاطره هایم
مرورمیکنمشان خط به خط
روزبه روز
بعد همگی را یکباره ازذهنم پرتشان میکنم بیرون
بعضی ها ارزش ماندن درخاطرها را هم ندارند...
از عجایب سیگار همین بس که آتشش آرامت میکند در برابر کسی که دلت را آتش زده . . . ! پسری درخیابان دختری رادید شیفته اش شد چند ساعتی باهم قدم زدند که ناگهان بنز گرون قیمتی جلوشون ترمز زد دخترگفت خوش
گذشت ولی نمی تونم تاابد پیاده راه برم وسوارماشین شد،راننده گفت خانم لطفاپیاده شید من راننده اقا هستم… پ.ن : حرام باد .. دوست داشتن کسی که عاشقی سرگرمی اوست ..،!
روی زمینی زندگی می کنیم که خودش رو ” جو ” گرفته! دیگه تکلیف آدماش معلومه….!
.
.
.
شخصی به بودا گفت “من خوشبختی می خواهم”
بودا پاسخ داد : نخست “من” را حذف کن که حکایت از نفس دارد ؛ سپس “میخواهم” را حذف کن که حکایت از میل و خواسته دارد… اکنون آنچه که با تو باقی می ماند خوشبختی است ! دوستت دارم هایت
بوی ماندگی گرفته اند دست دوم به نظرمی رسند دیگردلم را نمی لرزانند من ازتو انتقام نمیگیرم
تورابه دست فراموشی میسپارم دنیا خودش دادم را میستاند اینجا دارمکافات است فراموش نکن یک زن نمی شکند !
هزار تکه می شود وقتی در عمق صبوری دروغ مردی را به جا رختی تظاهر می آویزد و آنقدر اتو می کشد تا شکل راستی شود اما بانو ... لباس بد قواره همیشه به تن زار میزند ... و معجزه هیچ خیاطی هم کافی نیست . و تو ! " مرد رویای یک زن " چگونه از سازی هزار تکه شوق شنیدن آوایی خوش داری ؟ .....
30-10-2013، 19:09
به جای پاک کردن اشکهایتان
آنهایی که باعث گریه تان میشوند را پاک کنید...
31-10-2013، 11:05
ﺮﺩ ﻣـﻦ.!!!
ﺗﮑـﯿـﻪ ﮔـاﻫــﻤــ ﺑــﺎﺵ.. ﻣـﯿﺨــﻮﺍﻫـﻤــ ﺳــﻨـﮕــﯿـﻨـﯽ ﻧـﮕﺎﻩ ﻣـﺮﺩﻣـ ﺣــﺴـﻮﺩ ﺍﯾـﻦ ﺷــﻬـﺮ ﺭﺍ ﺗـــﻮ ﻫــم ﺣــﺲ ﮐـﻨﯽ ... ﺍﯾـﻦ ﻫــﺎ ﻧـﻤـﯿــﺘـﻮﺍﻧـﻨﺪ ﺑﺒﯿﻨﻨـﺪﮐـﻪ ﻣﺎ ﺗـﺎ ﺍﯾـﻦ ﺍﻧـﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﻫﻤــ مﯽ ﺁﯾیـﻢ…
31-10-2013، 11:17
عاشقم
عاشق اون زیبایی منحسر به فرد چشمانت وقتی چشمانت را نمیبینم روزهایم پر از درد است الان چند سال است چشمانت را از من گرفتی "و من هم چند سال است زیر خاک هستم "
31-10-2013، 12:09
میدانی
دلتنگی و تنهایی عین آتش زیر خاکستر است گاهی فکرمیکنی تمام شده اما یک دفعه همه ات را آتش میزند
با زنــــــدگی قهر نکـــــــن!
دنیــــــا منت هیـــــــچ کَسو نمی کشــــــه
اگه هیچ کس نیس، خدا که هَس
خدای عاشقانِ خسته، دل شکسته!
تو میدانی
چقدر سخت است ساده بودنو ساده ماندن
در دنیای آدمکها، نقشها، نقابها، ادعاها
و چه جرم بزرگیست سادگی!
که اینگونه تنِ نحیفِ عشق به درد میآید…
تو را قسم به اشکهای لرزانِ آن دلِ ساده ، که ساده شکست
تو را قسم به نگاهِ نگرانِ چشمهای منتظر به راه
تو را قسم به سادگیِ آن “اسمِ سه حرفی”
تو را به “عشق”، به “اشک”، تو را به “خدا” قسم
هوایِ سادگانِ عاشقات را داشته باشخریدارم
تمام تنهاییهایت را تمام غمها و دردهایت را تمام اندوهت را میخرم آنها را به قیمت تمام احساسم که خرج میکنم و به پایت میریزم تا آنجا که حالت خوش شود چون نسیم بهاری چون باران پاییزی اکنون حال خوشت را خریدارم به قمیت تمام احساست که چه زیبا میکند دنیایم را وقتی قهوه ات تلخ باشد
درکنج تنهایی وبادلتنگی آن را بنوشی میخواهی فالت چه شود عشق و وصال معشوق؟ خیر همین میشود دیگر دلتنگی و دلتنگی و دلتنگی تنهایی و تنهایی و تنهایی تلخی و تلخی و تلخی تودردناک ترین خاطره زندگیم که باشی
بازهم خیالی نیست همه آن روزهارا تمام آن خاطره هاراجمع میکنم ودرته صندوقچه قلبم بایگانیشان میکنم بدون شماره کردن تاهیچوقت پیدایشان نکنم
31-10-2013، 12:58
معلم برای سفید بودن برگه نقاشی امتنبیهم کرد،
اما من خدایی را کشیده بودم که "همه" می گفتند: دیدنی نیست...
31-10-2013، 20:16
گفتند
بـــــاد آورده را بـــاد مـــی بـــرد، امــــا تـــو کـــه بـــا پــای خـــودت آمــده بــودی ..
| ||||||||||||||||||||||||||||||||
|
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه) | |||||||
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید | ||
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید | ||
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
|
یا |
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.
|