امتیاز موضوع:
  • 1 رأی - میانگین امتیازات: 5
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

این شعرتورو یادچی می اندازد؟

#1
باز باران
با ترانه
با گهرهای فراوان
ميخورد بر بام خانه
من به پشت شيشه تنها
ايستاده در گذرها
رودها را افتاده
شاد و خرم
يک دو سه گنجشک پر گو
باز هر دم
می پرند اين سو و ان سو
می خورد بر شيشه و در
مشت و سيلی
آسمان امروز ديگر نيست نيلی
يادم آرد روز باران
گردش يک روز ديرين
خوب و شيرين
توی جنگلهای گيلان
کودکی ده ساله بودم
شاد و خرم نرم و نازک
چست و چابک
از پرنده از چرنده از خزنده
بود جنگل گرم و زنده
اسمان آبی چو دريا
يک دو ابر اينجا و آنجا
چون دل من روز روشن
بوی جنگل تازه و تر
همچو می مستی دهنده
بر درختان ميزدی پر
هر کجا زیبا پرنده
برکه ها آرام و آبی
برگ و گل هر جا نمایان
چتر نیلوفر درخشان
آفتابی
سنگها از آب جسته
از خزه پوشیده تن را
بس وزغ آن جا نشسته
دمبدم در شور و غوغا
رودخانه
با دو صد زیبا ترانه
زیر پاهای درختان
چرخ میزد همچو مستان
چشمه ها چون شیشه های آفتابی
نرم و خوش در جوش و لرزه
توی انها سنگ ریزه
سرخ و سبزو زرد و آبی
با دو پای کودکانه میدویدم همچو آهو
میپریدم از سر جو
دور میگشتم ز خانه
میپراندم سنگ ریزه
تا دهد بر اب لرزه
بهر چاه و بهر چاله
میشکستم کردخاله
میکشانیدم به پایین
شاخه های بید مشکی
دست من میگشت رنگین
از تمشک سرخ و مشکی
میشنیدم از پرنده
داستانهای نهانی
از لب باد وزنده
رازهای زندگانی
هر چه میدیدم آنجا
بود دلکش بود زیبا
شاد بودم میسرودم
روز ای روز دلارا
داده ات خورشید رخشان
این چنین رخسار زیبا
ورنه بودی زشت و بی جان
با همه سبزی و خوبی
گو چه میبودند جز پاهای چوبی
گر نبودی مهر رخشان
روز ای روز دلارا
گر دلارایی است از خورشید باشد
اندک اندک رفته رفته ابرهاگشتند چیره
آسمان گردید تیره
بسته شد رخساره خورشید رخشان
ریخت باران ریخت باران
جنگل از باد گریزان
چرخها میزد چو دریا
دانه های گرد باران
پهن میگشتند هر جا
برق چون شمشیر بران
پاره میکرد ابرها را
تندر دیوانه غران
مشت میزد ابرها را
روی برکه مرغ آبی
از میانه از کناره با شتابی
چرخ میزد بی شماره
گیسوی سیمین ما را
شانه میزد دست باران
بادها با فوت خوانا
می نمودندش پریشان
سبزه در زیر درختان
رفته رفته گشت دریا
توی این دریای جوشان
جنگل وارونه پیدا
به چه زیبا بود جنگل
بس ترانه بس فسانه
بس فسانه بس ترانه
بس گوارا بود باران
می شنیدم اندر این گوهر فشانی
رازهای جاودانی پندهای اسمانی
بشنو از من کودک من
پیش چشم مرد فردا
زندگی خواه تیره خواه روشن
هست زیبا هست زیبا هست زیبا
ازکودک فال فروشی پرسیدم چه می کنی؟گفت از حماقت انسان ها تکه نانی به دست می اورم ان ها از منی که درامروز خود مانده ام فردایشان را می خواهند!!
پاسخ
 سپاس شده توسط saye641 ، shawkila ، gh@z@le♥ ، ㄎムÐ Ǥノ尺レ ، karona ، سانا50 ، !!sheatoonak!! ، zahra160 ، بولوم ، Ƒαкє ѕмιƖє ، فرانه
آگهی
#2
کلاس چهارم که بودم داخل کتاب فارسی بود.
یادش بخیر
پاسخ
#3
شعر باز باران . . . . . |:
  Do ɴoт dαre тo ѕтop мe jυѕт ιɴ cαѕe ѕoмeoɴe ѕтopped мe این شعرتورو یادچی می اندازد؟ 1
پاسخ
#4
من خودم یاد گیلان و مدرسه میفتم
ازکودک فال فروشی پرسیدم چه می کنی؟گفت از حماقت انسان ها تکه نانی به دست می اورم ان ها از منی که درامروز خود مانده ام فردایشان را می خواهند!!
پاسخ
#5
یاد کلاس چهارم
یاد مدرسم
یاد سرویسه با حالم
Heartone direction my loveHeart
پاسخ
#6
تق تق تق بر در زد بابا از بیرون امد...........
یا
مغزش را چون بادام بشکن زود دام دام دام ........ یادش به خیر
کنارم گذاشتی که تلخم کنی نیستی ببینی شرابی شدم ناب........
پاسخ
#7
مدرسه
کلاس چهارم
نگفتمت نرو گلایل این زمین به قدر یک کفن کفاف ریشه نمی دهد
نگفتمت که جز بوی چرک چاک سینه های خالی از قلب در فضا نمیدمد
نگفتمت که این جماعت جریده با خط و رد وحشی نگاهت غریبه اند
نگفتمت که جای بوسه......کریه بر دهان سرخ آتشت می نهند


 
این شعرتورو یادچی می اندازد؟ 1


با مــــــن "تــــــیریپ سنـــــگین بر نــدار ...
مــن خودم ✘ WnestoN✘ عقــــابی ام !!
اونقــــدر ســـگَم !!!
کـــــه با خودم کنـــــار نـــمیـــام ..×
پـــَرِت به پَرم بگیـــره پرپری ...!
آخـــــه کی بهــــت گفته تــــــــک پری ...؟!
تو لعـــــنتی فقط دم پــــــری ~





پاسخ
#8
کلاس چهارم.هیی
پاسخ
#9
مرسی ازنظرات
ازکودک فال فروشی پرسیدم چه می کنی؟گفت از حماقت انسان ها تکه نانی به دست می اورم ان ها از منی که درامروز خود مانده ام فردایشان را می خواهند!!
پاسخ
#10
یاد یه پسر تنها تو جنگل:cool:Heart
پاسخ


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
  پسری که مانند مار ها پوست می اندازد! +عکس

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 4 مهمان