ارسالها: 1,241
موضوعها: 225
تاریخ عضویت: Dec 2011
سپاس ها 1966
سپاس شده 8674 بار در 3514 ارسال
حالت من: هیچ کدام
وقتی تنهاییم دنبال دوست می گردیم،
پیدایش که کردیم دنبال عیب هایش می گردیم،
وقتی که از دستش دادیم، در تنهایی، دنبال خاطراتش می گردیم.
مراقب قلب ها باشیم، هیچ چیز آسانتر از قلب نمی شکند.
ارسالها: 173
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 347
سپاس شده 383 بار در 210 ارسال
حالت من: هیچ کدام
05-06-2012، 11:20
(آخرین ویرایش در این ارسال: 05-06-2012، 11:22، توسط jojojo.)
گهگاهی سفری کن به حوالی دلت..
شاید از جانب ما خاطره ای منتظر لمس نگاهت باشد....
این روزها شیر هم راضیه با دمش بازی کنن ولی با دلش نه !
زندگی باور می خواهد
آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه
به تو یک سیلی زد
یک امید از ته قلب به تو گوید
که خدا هست هنوز
ارسالها: 1,241
موضوعها: 225
تاریخ عضویت: Dec 2011
سپاس ها 1966
سپاس شده 8674 بار در 3514 ارسال
حالت من: هیچ کدام
*این روزها “بــی” در دنیای من غوغا میکند!
بــیکس ، بــیمار ، بــیزار ، بــیچاره بــیتاب ، بــیدار ، بــییار ،
بــیدل ، بـیریخت،بــیصدا ، بــیجان ، بــینوا*
*بــیحس ، بــیعقل ، بــیخبر ، بـینشان ، بــیبال ، بــیوفا ، بــیکلام
،بــیجواب ، بــیشمار ، بــینفس ، بــیهوا ، بــیخود،بــیداد ، بــیروح
، بــیهدف ، بــیراه ، بــیهمزبان *
*بــیتو بــیتو بــیتو……*
ارسالها: 173
موضوعها: 1
تاریخ عضویت: Apr 2012
سپاس ها 347
سپاس شده 383 بار در 210 ارسال
حالت من: هیچ کدام
استعداد عجیبی در شکستن داری....
قلب...غرور...پیمان...
استعداد عجیبی در نشستن دارم....
به پای تو...به امید تو...در انتظار تو....
زندگی باور می خواهد
آن هم از جنس امید
که اگر سختی راه
به تو یک سیلی زد
یک امید از ته قلب به تو گوید
که خدا هست هنوز
ارسالها: 210
موضوعها: 18
تاریخ عضویت: May 2012
سپاس ها 375
سپاس شده 488 بار در 163 ارسال
حالت من: هیچ کدام
سفرکرده کجارفتی ؟! چراتنها چرابی من؟!
نگفتی سخته دلتنگی؟!
نگفتی زوده این رفتن ؟!
به دنبال چه پایانی خلاف جاده ایستادی؟!
چراتاعادتت کردم به فکر رفتن افتادی؟!
چرابایدبه تنهایی دوباره بی توبرگردم؟!
کجای قصه بدبودم؟!
کجای قصه بدکردم؟!
بنیامین=بیوفا
دلم گرفته آنقدرکه حدیث دردش باقلمی که درانگشتانم می چرخدنگاشته نمی شود. تاب فریادهم ندارم . کاش همیشه بودی !!!
اگرامکانش نیست برایم ترک دنیاکافیست . !!!
ارسالها: 356
موضوعها: 10
تاریخ عضویت: Feb 2012
سپاس ها 981
سپاس شده 486 بار در 218 ارسال
حالت من: هیچ کدام
05-06-2012، 14:32
(آخرین ویرایش در این ارسال: 07-06-2012، 17:15، توسط benyamin.)
آرامشی از جنس گذر زمان...
آن سوی فاصله قلمدانی است استوانه ای
که قلم های قط زده ام را درآنجا نگاه می دارم.
وهرگاه دلم قصد سفر می کند
به آن سوی فاصله می روم...
قلمدان را در آغوش می کشم
و مثل همیشه قلم دلتنگی را برمی دارم
تا پریشانی هایم را
نقطه به نقطه
حرف به حرف
روی کاغذ بیاورم...
نستعلیق...
کرشمه...
فرقی نمی کند
این نوشتن ها هرطور که باشند
آرامشی عجیب رابه دنبال دارند
نه فقط برای من
بلکه دیوارهای اتاقم را هم آرام می کند
دیوارهایی که هر لحظه و هر ثانیه...
با من بودن را تجربه می کنند
شاید...
او که می گفت نوشتن خوب است
دلش می خواست آرامش را به من هدیه کند
آرامشی از جنس بی قراری...
از جنس گذر زمان بی هیچ انتهایی...
بی هیچ بزرگ شدنی...
این روزها نمی دانم به کجا می روم
اما هرگاه دلم هوای خودم را می کند
مُرکب را به اندازه ی وجود خودم
به لب های خشک قلم می نوشانم...
باید همان را بنویسم که هستم
به دور از هر خیالی...
باید به جایی بروم
که با شعر هندسه ی روحانی نستعلیق را بسُرایم
هرچند شعر هم وسیله ای بیش نیست
چون خط
که فقط می تواند...
شکسته های دلم را به حیرانی برساند.
اما برای بودن ودیدن هیچ اجباری نیست
چرا که هیچ چشمی نمی تواند برای همیشه
به دور دست ها بنگرد
وهیچ کس نمی تواند
من را...
شما را...
و ما را...
مجبور به شنیدن کند.
خدایا ...کجایی؟!...یا تو ازم دلگیری و دوری میکنی یا من ترکت کردم و بیخیالت شدم ....هر چی که هست بیخیال ...
.معذرت ...العفو ... .بشتاب به من..پناهم بده یا ......!
این روزها حس میکنم کمرم زیر بار این همه مشکل و بلا و نکبت داره خم میشه ...داره که نه! خم شده ... به ظرفیتم
نگاه نكردي..... نمیتونم قد راست کنم زیر بار این همه مشکل ..خدایا من آدم این همه امتحانت نیستم ....
دلم گرفته !!!کجایی خدا شونت میخوام .....له شدم ....له شدم زیر بار این همه بلا که حتی اجازه دم زدن هم ندارم ...!
شونت بده ...آرومم کن تا بتونم ادامه بدم ...نذار ببرم ...
خدایا جوابگوی این روزایی که داره میره و من دارم پرپر میشم و کی میده ..روزایی که حسرت یک خنده مونده رو دلم ..
.روزایی که دلم آشیونه میخواد ....دلم ...نفس تازه میخواد
دلم هوا میخواد ..هوای اطرافم سنگین ..نفس که میکشم کم میارم ...دلم گرما میخواد ...!
سخته خدا باور کن سخته ..جواب روزایی که هر کس و ناکسی بهم زخم زبون زد ..سرمون پیش هر از خدا بیخبری خم کردم ....!
اصل نوشت: از اینکه ما را این همه محتاج خلق کردی خدایا ازت دلگیرم ..!چرا؟!!
ارسالها: 714
موضوعها: 240
تاریخ عضویت: May 2012
سپاس ها 1666
سپاس شده 3497 بار در 1191 ارسال
حالت من: هیچ کدام
06-06-2012، 8:38
(آخرین ویرایش در این ارسال: 06-06-2012، 8:38، توسط ♥گل یخ ♥.)
با بغض نوشتم که دگر خواب ندارم
غصه شده همراه منو راه ندارم
آن دوست که بود محرم رازم
دشمن شد و بعد از آن دگر راز ندارم
در پیچش و تاب این زمانه
غصه نه کمو بسیار دیدم
ظاهر که همه دوست بودند
باطن همه را گرگ دیدم
زین پس نخرم غصه به جانم
من درد کشیدم نگرانم
دانی که چه گفتم تو شنیدی
غصه تویی و تو را برانم
ارسالها: 1,241
موضوعها: 225
تاریخ عضویت: Dec 2011
سپاس ها 1966
سپاس شده 8674 بار در 3514 ارسال
حالت من: هیچ کدام
*♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡
* *
*میدونی”بهشت” کجاست ؟ *
*یه فضـای ِ چند وجب در چند وجب ! *
*بین ِ بازوهای ِ کسی که دوسـتش داری…*
* *
♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡❤♡