اول از دمام شروع میکنم
دَمام، سازیست که درتقسیمبندی سازها جزو سازهای کوبهای است با نوسان پوست به صدا در میآید و در دسته سازهای کوبهای استوانهای شکل قرار میگیرد. دمام بیشتر در جنوب ایران بویژه در برازجان و بوشهر رایج است.
منشاء و تاریخچه
آنچه از تصویر نگاریهای گذشته مشهود است حداقل در ۴۰۰۰ سال پیش در میانرودان و مصر طبلهایی یافت میشده که بعضی ازآن تاکنون به یادگار ماندهاست. در طول تاریخ مردم طبلها را وسیلهای جادویی و قابل ستایش میشمردند و آن را به منظور دفع بدبختی و شومی و یا به هنگام فراخوان ارواح پاک مینواختند. طبلها برای اعلام خبر امور نظامی هم به کار رفتهاند، همانگونه که برای آواز و پایکوبی نیز مورد استفاده فراوان داشتند. دمام نیز از این امور در طول تاریخ مستثنی نبودهاست. طناب پیچی دمام به شکل Y بوده که شبیه به سازهای کوبهای آفریقا و هندی میباشد. ظاهراً نام این ساز را از صدای آن تقلید کردهاند. از جمله سازهای کوبهای جنوب ایران خصوصاً بوشهر دمام است.دمام در مراسم آیینی گوناگون در جنوب ایران کاربرد داشتهاست که از آن جمله میتوان به سنج و دمام، زار، نیمههای دریایی، دم دم سحری و سبالو اشاره کرد .
اجزاء سازنده
دمام از بخشهای زیر تشکیل شدهاست:
پیپ، به بدنه استوانهای شکل دمام بدون پوست بند و چمبره اطلاق میشود. پیپهای یک تکه چوبی را کلاً به «پیپ گُرمی» میشناسند. پیپ گُرم، قطعهای از تنه یک درخت است که درون آن را خالی مینمودند و روی آن را صیقل داده و برای استحکام و زیبایی روی آن را روغن ورنیس میزدند.
چمبره (چمپره)، حلقهای است از جنس میلههای باریک فلزی و یا نیهای خاص به نام بمبو، نی باز و یا خیزران که آن را مدور میسازند. برای اینکه این نی قابل انعطاف باشد، آن را در آب میگذارند تا نرم شود، سپس آن را مدور کرده با بند دو سر آن را میبندند و اصطلاحاً آن را «لکهپیچی» میکنند. این عمل که به معنی پیچاندن تکههای پارچه و یا الیاف به دور چمبره میباشد، آنقدر ادامه مییابد تا قطر نی و یا میله به حدود سه سانتیمتر برسد. هر دمام چهار چمبره دارد، که دو تا دو تا هم اندازهاند. چمبرهای که ابتدا بر روی پوست قرار میگیرد باید کوچکتر باشد. چمبرهها در کل باید اندکی از دهانه دمام بزرگتر باشند. چمبرهها در کل به منظور نگهداری پوستها در نظر گرفته میشوند تا بتوان توسط بندی که در آن میگذرانند پوست دمام را کشید و دمامها را کوک کرد.
پوست، برای ساخت دمام معمولاً از پوست بز پس از دباغی و زایل کردن موها استفاده میشود، هرچند گاهی در گذشته از پوست آهو نیز استفاده شدهاست.
بند، برای ساخت دمام از بندهای الیافی استفاده میشود. این الیاف معمولاً از محصول درختهای خرما و یا نارگیل است که از انواع آن میتوان بند گش یا کمبال را نام برد. این نوع بند را نیز از کشورهای آفریقایی و یا شهر بمبئی میآوردند.
وسایل دمامسازی
وسایل لازم برای ساخت دمام:
سوزن بزرگ (سوزن جوال دوز)
سمبه، ماکری و یا گوه، این وسیله تکه چوبی هرمی شکل است که مابین چمبره وپیپ دمام قرار میدهندتا بند به آسانی از آن عبور کند.
چوب حزام، چوب حزام دارای اندازهای بین سی تا چهل سانتیمتر است و آن معمولاً از چوبهای محکم مثل کنار میسازند.
[b]نحوه ساخت دمام
ابتدا پوست را میگندانند، البته بعضاً برای برطرف کردن موها، آنرا تیغ میزنند .شیوه سنتی گندانیدن پوست در بوشهر به این شکل است که پوست را در خاکستر داغ میانداختندتا چربیهای زائد از آن جدا شود و پس از گندانیدن، پوست را به دریا میبردند تا ضمن شستشوی آن با آب شور دریا موها نیز به راحتی از آن جدا شود..آنگاه پوست عاری از مو و چربی را به روی دمام میکشیدند.(برای یک دمام دو پوست برای دو سر آن لازم است).سپس چمبره کوچکتر را روی پوست قرار میدهند، اضافات پوست را روی آن برمی گردانند، طوری که چمبره دوم روی پوست برگرداننده شده روی چمبره اول قرار گیرد، سپس پوست را دوباره به جهت اول بر میگردانند، حال دو چمبره در لابلای پوستها محو شدهاند.پوست دوم نیز عیناً به همین شکل عمل میشود سپس نوبت به قاب بندی دمام میرسد و آن به آین دلیل است که چمبرهها پس از خشک شدن به بالا برنگردند و پوستها شکل خود را از دست ندهند.قاب بندی در واقع بستن پوستها به طور افقی بر روی چمبرهها است. این کار توسط بند نازکی بنام "ستلی" انجام میشود.قاب بندی عملی موقتی است که پس از خشک شدن پوستها باید بندهای ستلی را از روی پوستها برداشت. بعد از قاب بندی دمام نوبت به بند اندازی دمام میشود . در این مرحله سوزن بزرگی را که با خود بند دمام را میکشد از بین چمبره و دمام عبور میدهند برای سهولت کار سمبه را با فشار مابین پیپ و چمبرهها قرار میدهند تا بند به آسانی عبور کند. روی هر پوست دمام معمولاً هفت و یا هشت سوراخ برای گذراندن بند تعبیه میشود.
بعد از اینکه بندها را عبور دادند، نوبت به بند کشی میرسد .برای این کار دمام را برای چند روزی در جایی که باد خشک بوزد قرار میدهند. در قدیم این دمامها را در راه پلههای طبقات فوقانی منازل قرار میدادند(سر پله). در این مرحله دمامها نباید در معرض آفتاب قرار گیرد و برای خشک شدن پوست دقت میشود تا این کار فقط توسط باد انجام پذیرد.سپس دمام را بند کشی میکنند، البته دمام نو باید تا چند بار پس از استفاده دوباره بند کشی شود تا کاملاً پوست آن جا بیفتد .
طریقه بند کشی:
ابتدا دو نفر در طرفین دمام نشسته، توسط چوب حزام، بندهای رد شده را یکی پس از دیگری از ابتدا شروع به کشیدن میکنند. این مرحله را کشیدن و یا" تیتTEYT کردن "،" سنات کردنSENAT "، و یا "سمت" کردن گویند. حزام کردن که گاهی ازام نیز گفته میشود، هنگامی است که بند را به دور دمام به روشی خاص میبندند.برای این کار انتهای بند را با قسمت قبل که اززیر چمبره گذشته گره میزنند .سپس دو به دو بندها را که به شکل ۷یا ۸ میباشد به هم نزدیک میکنند.این کار به منظور هر چه سفت تر شدن (تیت کردن ) بندها است که در نهایت خود به کشیده شدن بیشتر پوست و زیرتر شدن صدای دمام میانجامد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.hozehonari.ir/UserFiles/1/user/Image/1.Picture/14_Product/145_Article/PPA_Damam_2_900502.jpg
ساز بعدی=
حلقه انگشتی یا زنجیرانگشتی یازنگ انگشتی
سازی هست مکمل، که برای تولید ریتم در موسیقی ایران باستان -موسیقی عربی کاردبرد داشته. بر سر انگشتان حلقه هایی می بندند و با حرکات دست و انگشتان تولید صدا میکنند این ساز صدایی زیر و مانند زنگ دارد.
مجید خلج در حال نواختن حلقه انگشتی
مجید خلج در خاطرات خود میگوید :"سال ها پیش نمایشگاهی از مینیاتورهای ایرانی مربوط به دوره ی قاجار برخورد کردم...در آن تابلو خانمی با یک زنگ سرانگشتی به انگشتش در حال نواختن و احتمالاً رقصیدن، به تصویر کشیده شده بود....وجود زنگ سرانگشتی در آن مینیاتور کاملاً بیانگر این مساله بود که این ساز در فرهنگ موسیقی ما وجود داشته است و این سوال را برای من به وجود آورد که چرا این ساز از موسیقی ما حذف شده؟..... در موسیقی کشورهای عربی یا کشورهای دیگر این ساز نواخته می شود ولی به شکلی دیگر.....تفاوت استفاده از این ساز در موسیقی کشورهای دیگر از نظر تکنیک است ...این ساز در اندازه های مختلف وجود دارد و تکنیک های رایج آن بیشتر برای ایجاد ریتم های عربی طراحی شده است."
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b7/Majid_khalaj.jpg/220px-Majid_khalaj.jpg
ساز بعدی=
دف
دَفّ، یکی از سازهای کوبهای در موسیقی ایرانی است که شامل حلقهای چوبی است که پوست نازکی بر آن کشیدهاند و با ضربههای انگشت مینوازند.
این ساز از سازهای ضربی ایرانی شبیه به دایره ولی بزرگتر از آن و با صدای بمتر است. چنانکه از کتابهای موسیقی و نوشتهها و اشعار بر میآید، در دوره اسلامی ایران، این ساز برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار میرفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار میبردند. در کتابهای لغت در معنی دف یا دایره مینویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقهها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو میکشیدند.
در قدیم دف یا دایره کوچک را که چنبر آن از روی و برنج ساخته میشد خمک یا خمبک میگفتند. به دست زدن با وزن و به اصطلاح بشکن زدن هم خمک یا خمبک میگفتند.[نیازمند ارجاع دقیق]
دفهایی هم بوده که بر چنبر آن زنگ تعبیه میکردند و مینواختند. زنگهای دف را جلاجل میگفتند. در دوره اسلامی به کسانی که دف یا دایره مینواختند جلاجلزن میگفتند.
در ایران کهن جلاجل وسیلهای بیضی شکل و بزرگ بود که زنگهایی بر آن میبستند و در جنگها به کار میبردند و ظاهراً صدای مهیبی داشته است.
دف را که بر آن زنگوله تعبیه میکنند دف زنگی میگویند.
پس از آنکه تمبک مجلسی شد به تدریج جای دف را گرفت و از رونق دف کاست و دف را بیشتر در شهرهای کوچک و قصبات در مجالس عیش و سرور به کار میبردند به ویژه در کردستان و آذربایجان بسیار متداول بود و نوازندگان ماهر داشت. در سالهای اخیر دف نوازی در بیشتر شهرهای ایران رایجتر شده است و هنر آموزان به آموختن آن روی آوردهاند.[سیامک عزیززاده] از نوازندگانی است که ضمن رعایت نکات اصیل در دف نوازی، مقامها را بطور کامل در کتاب[ آموزش دف از مبتدی تا عالی ] نت نویسی کرده است. این کتاب نخستین اثر خلاق آموزش دف در قالب قطعات میباشد. [هومن توتونچیان و امیر مقرب صمدی] از نوازندگان و معملین دف هستند که با شناخت روش آموزش موسیقی به کودکان و رعایت اصول دف نوازی، روش آموزش دف نوازی به کودکان را در کتاب [ راز دف: آموزش ریتم و دف نوازی به کودکان ] نت نویسی کردهاند. این کتاب نخستین اثر آموزش دف به کودکان بصورت مصور میباشد. از نوازندگان صاحب سبک آن میتوان بیژن کامکار و مسعود حبیبی را نام برد که استاد کامکار نقش به سزایی را در شخصیت دادن به این ساز در موسیقی اصیل ایرانی ایفا کرده است و استاد حبیبی با ابداع شیوه مدرنی در نوازندگی این ساز آن را بصورت کاملاً اصولی و تکنیکی مانند دیگر سازها در آورده است.
نوازندگان دف:
بیژن کامکار،عماد توحیدی، مسعود حبیبی، مهدی غلامی، احمد خاک طینت،پژمان حدادی،مهرداد کریم خاوری،مجید آهنگر،محمد گودرزی، سیامک عزیززاده، مهدی سنگی کرمانشاهی ، سیامک جامعی مؤیدی ، حسین رضایی نیا و نبیل یوسف شریداوی.
صداگرفتن از دف در استودیو کاری بسیار دشوار است که تنها جمع کمی از نوازندگان از جمله بیژن کامکار ، نبیل یوسف شریداوی ، مجید آهنگر و حسین رضایی نیا موفق به انجام این مهم گشته اند. صدای دلنشین و خلسه آور دف استاد بیژن کامکار در گل صد برگ و آتش در نیستان و همچنین نوای محکم و گویای این ساز در آلبوم نبیل یوسف شریداوی و داود آزاد از جمله نمونه های بسیار موفق ضبط در استودیو می باشند.
ساختمان دف
کلاف اصلی دف، بدنهای استوانهشکل و کوتاه از جنس چوب است که در یک طرف آن استوانه، پوست حیوانات یا پلاستیک کشیدهشدهاست (بهترین نوع دف، با پوست حیوانات و در فصل بهار ساخته میشود). ابتدا و انتهای قاب اصلی با برش زاویهدار (اصطلاحاً برش فارسی) به هم چسبیده میشوند و ضخامت یک سمت از کلاف با تراشیدن چوب کمتر شده و پوست با سریش روی این لبه میچسبد و با گلمیخ محکم میشود.[۱]
ساختمان دف را میتوان به اجزای زیر تقسیم کرد:
کلاف اصلی
پوست
حلقهها
گلمیخها
کمانه
کمانه حلقهای چوبی است با عرض ۵ الی ۶٫۵ سانتی متر (تفاوت در اندازه به دلیل تفاوت در اندازه دستان نوازندگان این ساز است و اینکه این ساز برای دستان خانمها نیز مناسب باشد) با دایرهای به قطر ۵۰ الی ۵۵ سانتی متر که کمتر به اندازههای کوچکتر یا بزرگتر دیده میشود. ضخامت چوب از طرف پوست، به ۲ الی ۳ میلیمتر و از طرف پشت به ۱٫۵ سانتی متر میرسد. در صورتی که کمانه به شکل دایره ساخته شده و از تقارن کامل برخوردار باشد و پوست از طرفین یکسان کشیده شود، ساز صدای بسیار مطلوبی خواهد داشت. روی قسمت پشت چوب، یک فرو رفتگی ایجاد میگردد که محل استقرار انگشت شست میباشد و اصطلاحاً آنرا شستی می گویند.
انواع کمانه
کمانه دو گونه است.
کمانه یک کمه
از چوبی با قطر ۱٫۵ سانتی متر تهیه میگردد. دو سر چوب را طوری به یکدیگر متصل میکنند که به شکل دایره شود. این نوع کمانه، کم تر بر اثر فشار چوب کج میشود و از نظر وزن، نسبت به نوع دیگر، سبک تر است.
کمانه دو کمه
از دو چوب با قطری در حدود نیم سانتی متر که روی هم پرس شدهاند ساخته میشود. این نوع کمانه سنگین تر میباشد اما در برابر فشار پوست، مقاوم تر است.
پوست
پوست مصنوعی
پوست مصنوعی نسبت به پوستهای طبیعی خواصی دارد که از جمله آن میتوان به
داشتن کوک ثابت
قابلیت کوک با نت برای هر دف معین
یک دستی ضخامت سطح پوست دف
یک دستی کشش و یک دستی مواد سازنده در کل پوست
عدم جذب رطوبت در نتیجه عدم تغییر حالت بر اثر آن
عدم تغییر کوک در حال اجرا
تاب برنداشتن کمانه به دلیل کشش یک سان پوست
صدای استاندارد شده همانند سازهای ارکستر و سمفونی
تجزیه نشدن توسط باکتریها و میکروبها
نداشتن بوی نا مطبوع
عدم ایجاد بیماری و حساست
عدم افت ارزش ساز به دلیل عدم افت کیفیت پوست آن
پر طرفدار تر از سازهایی با پوست طبیعی
پوست طبیعی
برای ساختن دف با پوست طبیعی، از پوست حیواناتی همانند گوسفند، بز، آهو و میش استفاده میگردد. پوست مناسب پوستی است که کهنه باشد. برای امتحان، اگر به پوستی آب بزنیم و از آن بوی نامطبوع ساطع نشود، پوست کهنه است.
پوست باید به خوبی دباغی شده باشد، یعنی ضخامت تمام نقاط آن یکسان باشد. برای دباغی پوست نباید از موادی همانند آهک که در صنایع چرم سازی به کار میرود، استفاده شود. بلکه باید در آب خوابانده شود و به مرور زمان موها را از پوست جدا نمود. آهک و مواد شیمیایی که در چرم سازی به کار میرود، چربی پوست را از بین میبرند و در صدای آن تاثیر بدی میگذارند.
پوست دف را نباید خیلی گرم کرد چون احتمال پاره شدن پوست وجود دارد. در ضمن، ممکن است در اثر کشیدگی زیاد پوست، کمانه کج شود. گرم کردن پوست، باعث خشک شدن چربی پوست شده و ساز را بد صدا میکند. حتی الامکان نباید به پوست دف آب زد چرا که در دراز مدت، بر کیفیت صدای آن اثر گذار است.
اگر پوست دف در اثر گرمی هوا یا آفتاب بسیار کشیده شود، میتوان آنرا از طرف پوست روی زمین صاف یا موزاییک شده گذار تا رطوبت زمین را آهسته آهسته به خود جذب کند.
پوست را نباید روی آتش گرم کرد. برای گرم کردن پوست باید از هوای خشک، آفتاب یا تشک برقی استفاده کرد. اگر هیچ کدام از موارد در دسترس نبود، ناگزیر از هیتر برقی یا آتش استفاده میشود. لازم به ذکر است که در این روش، احتمال وقوع شوک حرارتی، پاره شدن پوست، خشک شدن چربی پوست و در نهایت پاره شدن پوست را به همراه دارد. برای جلوگیری از این مورد، باید دف را به فاصله مناسبی از آتش گرفت. باید دف را دایماً بر روی حرارت بچرخانیم تا پوست بتدریج منقبض شود. با دست دما را کنترل میکنیم و اگر در جایی دمای پوست از حد مطبوع بیشتر باشد، دف را به صورت رفت و برگشتی (بادبزنی) حرکت میدهیم تا آن جایی که دف انقباض لازم را کسب کند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c9/Pair_of_dafs.jpg/220px-Pair_of_dafs.jpg
دَمام، سازیست که درتقسیمبندی سازها جزو سازهای کوبهای است با نوسان پوست به صدا در میآید و در دسته سازهای کوبهای استوانهای شکل قرار میگیرد. دمام بیشتر در جنوب ایران بویژه در برازجان و بوشهر رایج است.
منشاء و تاریخچه
آنچه از تصویر نگاریهای گذشته مشهود است حداقل در ۴۰۰۰ سال پیش در میانرودان و مصر طبلهایی یافت میشده که بعضی ازآن تاکنون به یادگار ماندهاست. در طول تاریخ مردم طبلها را وسیلهای جادویی و قابل ستایش میشمردند و آن را به منظور دفع بدبختی و شومی و یا به هنگام فراخوان ارواح پاک مینواختند. طبلها برای اعلام خبر امور نظامی هم به کار رفتهاند، همانگونه که برای آواز و پایکوبی نیز مورد استفاده فراوان داشتند. دمام نیز از این امور در طول تاریخ مستثنی نبودهاست. طناب پیچی دمام به شکل Y بوده که شبیه به سازهای کوبهای آفریقا و هندی میباشد. ظاهراً نام این ساز را از صدای آن تقلید کردهاند. از جمله سازهای کوبهای جنوب ایران خصوصاً بوشهر دمام است.دمام در مراسم آیینی گوناگون در جنوب ایران کاربرد داشتهاست که از آن جمله میتوان به سنج و دمام، زار، نیمههای دریایی، دم دم سحری و سبالو اشاره کرد .
اجزاء سازنده
دمام از بخشهای زیر تشکیل شدهاست:
پیپ، به بدنه استوانهای شکل دمام بدون پوست بند و چمبره اطلاق میشود. پیپهای یک تکه چوبی را کلاً به «پیپ گُرمی» میشناسند. پیپ گُرم، قطعهای از تنه یک درخت است که درون آن را خالی مینمودند و روی آن را صیقل داده و برای استحکام و زیبایی روی آن را روغن ورنیس میزدند.
چمبره (چمپره)، حلقهای است از جنس میلههای باریک فلزی و یا نیهای خاص به نام بمبو، نی باز و یا خیزران که آن را مدور میسازند. برای اینکه این نی قابل انعطاف باشد، آن را در آب میگذارند تا نرم شود، سپس آن را مدور کرده با بند دو سر آن را میبندند و اصطلاحاً آن را «لکهپیچی» میکنند. این عمل که به معنی پیچاندن تکههای پارچه و یا الیاف به دور چمبره میباشد، آنقدر ادامه مییابد تا قطر نی و یا میله به حدود سه سانتیمتر برسد. هر دمام چهار چمبره دارد، که دو تا دو تا هم اندازهاند. چمبرهای که ابتدا بر روی پوست قرار میگیرد باید کوچکتر باشد. چمبرهها در کل باید اندکی از دهانه دمام بزرگتر باشند. چمبرهها در کل به منظور نگهداری پوستها در نظر گرفته میشوند تا بتوان توسط بندی که در آن میگذرانند پوست دمام را کشید و دمامها را کوک کرد.
پوست، برای ساخت دمام معمولاً از پوست بز پس از دباغی و زایل کردن موها استفاده میشود، هرچند گاهی در گذشته از پوست آهو نیز استفاده شدهاست.
بند، برای ساخت دمام از بندهای الیافی استفاده میشود. این الیاف معمولاً از محصول درختهای خرما و یا نارگیل است که از انواع آن میتوان بند گش یا کمبال را نام برد. این نوع بند را نیز از کشورهای آفریقایی و یا شهر بمبئی میآوردند.
وسایل دمامسازی
وسایل لازم برای ساخت دمام:
سوزن بزرگ (سوزن جوال دوز)
سمبه، ماکری و یا گوه، این وسیله تکه چوبی هرمی شکل است که مابین چمبره وپیپ دمام قرار میدهندتا بند به آسانی از آن عبور کند.
چوب حزام، چوب حزام دارای اندازهای بین سی تا چهل سانتیمتر است و آن معمولاً از چوبهای محکم مثل کنار میسازند.
[b]نحوه ساخت دمام
ابتدا پوست را میگندانند، البته بعضاً برای برطرف کردن موها، آنرا تیغ میزنند .شیوه سنتی گندانیدن پوست در بوشهر به این شکل است که پوست را در خاکستر داغ میانداختندتا چربیهای زائد از آن جدا شود و پس از گندانیدن، پوست را به دریا میبردند تا ضمن شستشوی آن با آب شور دریا موها نیز به راحتی از آن جدا شود..آنگاه پوست عاری از مو و چربی را به روی دمام میکشیدند.(برای یک دمام دو پوست برای دو سر آن لازم است).سپس چمبره کوچکتر را روی پوست قرار میدهند، اضافات پوست را روی آن برمی گردانند، طوری که چمبره دوم روی پوست برگرداننده شده روی چمبره اول قرار گیرد، سپس پوست را دوباره به جهت اول بر میگردانند، حال دو چمبره در لابلای پوستها محو شدهاند.پوست دوم نیز عیناً به همین شکل عمل میشود سپس نوبت به قاب بندی دمام میرسد و آن به آین دلیل است که چمبرهها پس از خشک شدن به بالا برنگردند و پوستها شکل خود را از دست ندهند.قاب بندی در واقع بستن پوستها به طور افقی بر روی چمبرهها است. این کار توسط بند نازکی بنام "ستلی" انجام میشود.قاب بندی عملی موقتی است که پس از خشک شدن پوستها باید بندهای ستلی را از روی پوستها برداشت. بعد از قاب بندی دمام نوبت به بند اندازی دمام میشود . در این مرحله سوزن بزرگی را که با خود بند دمام را میکشد از بین چمبره و دمام عبور میدهند برای سهولت کار سمبه را با فشار مابین پیپ و چمبرهها قرار میدهند تا بند به آسانی عبور کند. روی هر پوست دمام معمولاً هفت و یا هشت سوراخ برای گذراندن بند تعبیه میشود.
بعد از اینکه بندها را عبور دادند، نوبت به بند کشی میرسد .برای این کار دمام را برای چند روزی در جایی که باد خشک بوزد قرار میدهند. در قدیم این دمامها را در راه پلههای طبقات فوقانی منازل قرار میدادند(سر پله). در این مرحله دمامها نباید در معرض آفتاب قرار گیرد و برای خشک شدن پوست دقت میشود تا این کار فقط توسط باد انجام پذیرد.سپس دمام را بند کشی میکنند، البته دمام نو باید تا چند بار پس از استفاده دوباره بند کشی شود تا کاملاً پوست آن جا بیفتد .
طریقه بند کشی:
ابتدا دو نفر در طرفین دمام نشسته، توسط چوب حزام، بندهای رد شده را یکی پس از دیگری از ابتدا شروع به کشیدن میکنند. این مرحله را کشیدن و یا" تیتTEYT کردن "،" سنات کردنSENAT "، و یا "سمت" کردن گویند. حزام کردن که گاهی ازام نیز گفته میشود، هنگامی است که بند را به دور دمام به روشی خاص میبندند.برای این کار انتهای بند را با قسمت قبل که اززیر چمبره گذشته گره میزنند .سپس دو به دو بندها را که به شکل ۷یا ۸ میباشد به هم نزدیک میکنند.این کار به منظور هر چه سفت تر شدن (تیت کردن ) بندها است که در نهایت خود به کشیده شدن بیشتر پوست و زیرتر شدن صدای دمام میانجامد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://www.hozehonari.ir/UserFiles/1/user/Image/1.Picture/14_Product/145_Article/PPA_Damam_2_900502.jpg
ساز بعدی=
حلقه انگشتی یا زنجیرانگشتی یازنگ انگشتی
سازی هست مکمل، که برای تولید ریتم در موسیقی ایران باستان -موسیقی عربی کاردبرد داشته. بر سر انگشتان حلقه هایی می بندند و با حرکات دست و انگشتان تولید صدا میکنند این ساز صدایی زیر و مانند زنگ دارد.
مجید خلج در حال نواختن حلقه انگشتی
مجید خلج در خاطرات خود میگوید :"سال ها پیش نمایشگاهی از مینیاتورهای ایرانی مربوط به دوره ی قاجار برخورد کردم...در آن تابلو خانمی با یک زنگ سرانگشتی به انگشتش در حال نواختن و احتمالاً رقصیدن، به تصویر کشیده شده بود....وجود زنگ سرانگشتی در آن مینیاتور کاملاً بیانگر این مساله بود که این ساز در فرهنگ موسیقی ما وجود داشته است و این سوال را برای من به وجود آورد که چرا این ساز از موسیقی ما حذف شده؟..... در موسیقی کشورهای عربی یا کشورهای دیگر این ساز نواخته می شود ولی به شکلی دیگر.....تفاوت استفاده از این ساز در موسیقی کشورهای دیگر از نظر تکنیک است ...این ساز در اندازه های مختلف وجود دارد و تکنیک های رایج آن بیشتر برای ایجاد ریتم های عربی طراحی شده است."
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/b/b7/Majid_khalaj.jpg/220px-Majid_khalaj.jpg
ساز بعدی=
دف
دَفّ، یکی از سازهای کوبهای در موسیقی ایرانی است که شامل حلقهای چوبی است که پوست نازکی بر آن کشیدهاند و با ضربههای انگشت مینوازند.
این ساز از سازهای ضربی ایرانی شبیه به دایره ولی بزرگتر از آن و با صدای بمتر است. چنانکه از کتابهای موسیقی و نوشتهها و اشعار بر میآید، در دوره اسلامی ایران، این ساز برای پشتیبانی از ساز و حفظ وزن به کار میرفته و رکن اصلی مجالس عیش و طرب و محافل اهل ذوق و عرفان بوده که قوالان هم با خواندن سرود و ترانه آن را به کار میبردند. در کتابهای لغت در معنی دف یا دایره مینویسند: آن چنبری است از چوب که بر روی آن پوست کشند و بر چنبر آن حلقهها آویزند. در قدیم برای آنکه طنین بهتری داشته باشد روی دف پوست آهو میکشیدند.
در قدیم دف یا دایره کوچک را که چنبر آن از روی و برنج ساخته میشد خمک یا خمبک میگفتند. به دست زدن با وزن و به اصطلاح بشکن زدن هم خمک یا خمبک میگفتند.[نیازمند ارجاع دقیق]
دفهایی هم بوده که بر چنبر آن زنگ تعبیه میکردند و مینواختند. زنگهای دف را جلاجل میگفتند. در دوره اسلامی به کسانی که دف یا دایره مینواختند جلاجلزن میگفتند.
در ایران کهن جلاجل وسیلهای بیضی شکل و بزرگ بود که زنگهایی بر آن میبستند و در جنگها به کار میبردند و ظاهراً صدای مهیبی داشته است.
دف را که بر آن زنگوله تعبیه میکنند دف زنگی میگویند.
پس از آنکه تمبک مجلسی شد به تدریج جای دف را گرفت و از رونق دف کاست و دف را بیشتر در شهرهای کوچک و قصبات در مجالس عیش و سرور به کار میبردند به ویژه در کردستان و آذربایجان بسیار متداول بود و نوازندگان ماهر داشت. در سالهای اخیر دف نوازی در بیشتر شهرهای ایران رایجتر شده است و هنر آموزان به آموختن آن روی آوردهاند.[سیامک عزیززاده] از نوازندگانی است که ضمن رعایت نکات اصیل در دف نوازی، مقامها را بطور کامل در کتاب[ آموزش دف از مبتدی تا عالی ] نت نویسی کرده است. این کتاب نخستین اثر خلاق آموزش دف در قالب قطعات میباشد. [هومن توتونچیان و امیر مقرب صمدی] از نوازندگان و معملین دف هستند که با شناخت روش آموزش موسیقی به کودکان و رعایت اصول دف نوازی، روش آموزش دف نوازی به کودکان را در کتاب [ راز دف: آموزش ریتم و دف نوازی به کودکان ] نت نویسی کردهاند. این کتاب نخستین اثر آموزش دف به کودکان بصورت مصور میباشد. از نوازندگان صاحب سبک آن میتوان بیژن کامکار و مسعود حبیبی را نام برد که استاد کامکار نقش به سزایی را در شخصیت دادن به این ساز در موسیقی اصیل ایرانی ایفا کرده است و استاد حبیبی با ابداع شیوه مدرنی در نوازندگی این ساز آن را بصورت کاملاً اصولی و تکنیکی مانند دیگر سازها در آورده است.
نوازندگان دف:
بیژن کامکار،عماد توحیدی، مسعود حبیبی، مهدی غلامی، احمد خاک طینت،پژمان حدادی،مهرداد کریم خاوری،مجید آهنگر،محمد گودرزی، سیامک عزیززاده، مهدی سنگی کرمانشاهی ، سیامک جامعی مؤیدی ، حسین رضایی نیا و نبیل یوسف شریداوی.
صداگرفتن از دف در استودیو کاری بسیار دشوار است که تنها جمع کمی از نوازندگان از جمله بیژن کامکار ، نبیل یوسف شریداوی ، مجید آهنگر و حسین رضایی نیا موفق به انجام این مهم گشته اند. صدای دلنشین و خلسه آور دف استاد بیژن کامکار در گل صد برگ و آتش در نیستان و همچنین نوای محکم و گویای این ساز در آلبوم نبیل یوسف شریداوی و داود آزاد از جمله نمونه های بسیار موفق ضبط در استودیو می باشند.
ساختمان دف
کلاف اصلی دف، بدنهای استوانهشکل و کوتاه از جنس چوب است که در یک طرف آن استوانه، پوست حیوانات یا پلاستیک کشیدهشدهاست (بهترین نوع دف، با پوست حیوانات و در فصل بهار ساخته میشود). ابتدا و انتهای قاب اصلی با برش زاویهدار (اصطلاحاً برش فارسی) به هم چسبیده میشوند و ضخامت یک سمت از کلاف با تراشیدن چوب کمتر شده و پوست با سریش روی این لبه میچسبد و با گلمیخ محکم میشود.[۱]
ساختمان دف را میتوان به اجزای زیر تقسیم کرد:
کلاف اصلی
پوست
حلقهها
گلمیخها
کمانه
کمانه حلقهای چوبی است با عرض ۵ الی ۶٫۵ سانتی متر (تفاوت در اندازه به دلیل تفاوت در اندازه دستان نوازندگان این ساز است و اینکه این ساز برای دستان خانمها نیز مناسب باشد) با دایرهای به قطر ۵۰ الی ۵۵ سانتی متر که کمتر به اندازههای کوچکتر یا بزرگتر دیده میشود. ضخامت چوب از طرف پوست، به ۲ الی ۳ میلیمتر و از طرف پشت به ۱٫۵ سانتی متر میرسد. در صورتی که کمانه به شکل دایره ساخته شده و از تقارن کامل برخوردار باشد و پوست از طرفین یکسان کشیده شود، ساز صدای بسیار مطلوبی خواهد داشت. روی قسمت پشت چوب، یک فرو رفتگی ایجاد میگردد که محل استقرار انگشت شست میباشد و اصطلاحاً آنرا شستی می گویند.
انواع کمانه
کمانه دو گونه است.
کمانه یک کمه
از چوبی با قطر ۱٫۵ سانتی متر تهیه میگردد. دو سر چوب را طوری به یکدیگر متصل میکنند که به شکل دایره شود. این نوع کمانه، کم تر بر اثر فشار چوب کج میشود و از نظر وزن، نسبت به نوع دیگر، سبک تر است.
کمانه دو کمه
از دو چوب با قطری در حدود نیم سانتی متر که روی هم پرس شدهاند ساخته میشود. این نوع کمانه سنگین تر میباشد اما در برابر فشار پوست، مقاوم تر است.
پوست
پوست مصنوعی
پوست مصنوعی نسبت به پوستهای طبیعی خواصی دارد که از جمله آن میتوان به
داشتن کوک ثابت
قابلیت کوک با نت برای هر دف معین
یک دستی ضخامت سطح پوست دف
یک دستی کشش و یک دستی مواد سازنده در کل پوست
عدم جذب رطوبت در نتیجه عدم تغییر حالت بر اثر آن
عدم تغییر کوک در حال اجرا
تاب برنداشتن کمانه به دلیل کشش یک سان پوست
صدای استاندارد شده همانند سازهای ارکستر و سمفونی
تجزیه نشدن توسط باکتریها و میکروبها
نداشتن بوی نا مطبوع
عدم ایجاد بیماری و حساست
عدم افت ارزش ساز به دلیل عدم افت کیفیت پوست آن
پر طرفدار تر از سازهایی با پوست طبیعی
پوست طبیعی
برای ساختن دف با پوست طبیعی، از پوست حیواناتی همانند گوسفند، بز، آهو و میش استفاده میگردد. پوست مناسب پوستی است که کهنه باشد. برای امتحان، اگر به پوستی آب بزنیم و از آن بوی نامطبوع ساطع نشود، پوست کهنه است.
پوست باید به خوبی دباغی شده باشد، یعنی ضخامت تمام نقاط آن یکسان باشد. برای دباغی پوست نباید از موادی همانند آهک که در صنایع چرم سازی به کار میرود، استفاده شود. بلکه باید در آب خوابانده شود و به مرور زمان موها را از پوست جدا نمود. آهک و مواد شیمیایی که در چرم سازی به کار میرود، چربی پوست را از بین میبرند و در صدای آن تاثیر بدی میگذارند.
پوست دف را نباید خیلی گرم کرد چون احتمال پاره شدن پوست وجود دارد. در ضمن، ممکن است در اثر کشیدگی زیاد پوست، کمانه کج شود. گرم کردن پوست، باعث خشک شدن چربی پوست شده و ساز را بد صدا میکند. حتی الامکان نباید به پوست دف آب زد چرا که در دراز مدت، بر کیفیت صدای آن اثر گذار است.
اگر پوست دف در اثر گرمی هوا یا آفتاب بسیار کشیده شود، میتوان آنرا از طرف پوست روی زمین صاف یا موزاییک شده گذار تا رطوبت زمین را آهسته آهسته به خود جذب کند.
پوست را نباید روی آتش گرم کرد. برای گرم کردن پوست باید از هوای خشک، آفتاب یا تشک برقی استفاده کرد. اگر هیچ کدام از موارد در دسترس نبود، ناگزیر از هیتر برقی یا آتش استفاده میشود. لازم به ذکر است که در این روش، احتمال وقوع شوک حرارتی، پاره شدن پوست، خشک شدن چربی پوست و در نهایت پاره شدن پوست را به همراه دارد. برای جلوگیری از این مورد، باید دف را به فاصله مناسبی از آتش گرفت. باید دف را دایماً بر روی حرارت بچرخانیم تا پوست بتدریج منقبض شود. با دست دما را کنترل میکنیم و اگر در جایی دمای پوست از حد مطبوع بیشتر باشد، دف را به صورت رفت و برگشتی (بادبزنی) حرکت میدهیم تا آن جایی که دف انقباض لازم را کسب کند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
http://upload.wikimedia.org/wikipedia/commons/thumb/c/c9/Pair_of_dafs.jpg/220px-Pair_of_dafs.jpg