01-12-2011، 19:20
بله، بالاخره انتظار به پايان رسيد. پر آوازهترين بازي سال، شايد قرن بالاخره منتشر شد! بازي L.A Noireمنتشر شد!!!!
بعد از مدتها بازي L.A Noire که توسط تيم باندي و راک استار درحال ساخت بود منتشر شد. تقريبا که نه، همه با اين بازي آشنا هستند چون نه تنها اين بازي در عرصه بازي سازي تحولي نوين بود، بلکه در عرصه فيلم سازي و انيميشن سازي نيز تحولاتي ايجاد کرد.
داستان اصلي بازي روايت زندگي يک پليس آمريکايي است که دوست دارد در اين خدمت به جامعه، مشهور و سر شناس هم بشود.
محيط بازي Open-World است و شهري که بازي در آن اتفاق ميافتد همان طور که از اسم بازي معلوم است لوس آنجلس است. محيط بازي کاملا شبيه لوس آنجلس دهه چهل بوده، جو سنگين و تاريک، زمان شکوفايي هاليوود است، هميشه صف سينماها شلوغ ، مردم به دنبال راه يابي به داخل دنياي هستند براي دست يافتن به شهرت.
خوب حالا به بررسي جزيات بازي ميپردازيم، همه با اين بازي آشنا هستين اما ميخواهم کامل با اين بازي آشنا شويد و با لذت بيشتري آن را انجام دهيد.
پروندههاي خونين:
کول فلپس افسر پليس شهر لوس آنجلس است، که بعد از بازگشت از جنگ جهاني به کشورش، تصميم دارد به عنوان يک پليس به کشورش خدمت کند.
بيسيم ماشين به صدا در مي آيد اداره پليس مرکز قتلي را اعلام ميکند، فلپس و همکاراش در ماشين نزديک به صحنه جنايت هستند، مکان خود را علم کرده و به سمت محل حادثه ميروند. دو کاراگاه در محل حاضر هستند، فلپس به سمت آنها ميرود تا سوال کند اما کاراگاه بيشرمانه جواب فلپس را داده و به او ميگويد تو محل حادثه هيچي نيست جز خون روي در ساختمونه ته کوچه.
فلپس نااميد نشده و با هم کارش تصميم مي گيرند که دوباره منطقه را به گردند. محل حادثه را بررسي مي کنند و فلپس ناگهان انعکاس اسلحه را در شيشه پنجره ساختماني ميبيند. از اينجا است که حسّ کاراگاهي کول فلپس براي همه آشکار مي شود.
اولين پرونده تمام شده، فلپس دو پرونده ديگر را پشت سر ميگذرد که به شهرت او در اداره پليس مي افزايد.
همه جا امن و امان و فلپس در حال قدم زدن در خيابان است که ناگهان صداي شليک چند گلوله را مي شنود، با سرعت شروع به دويدن ميکند به محل حادثه ميرسد مردي نگون بخت روي زمين افتاده، خونين. در اين حين ديگر پليسهاي منطقه هم از راه مي رسند، يکي از آنها همتاي جدا نشدني فلپس است، او به فلپس پيشنهاد ميکند که محل را براي يافتن سر نخ بگردد، فلپس شروع به جستجو ميکند و سرنخهايي را پيدا ميکند. بعد از جستجو و بازپرسي از شاهدان ماجرا، فلپس در مييابد که مجرم يک جواهر فروش است. فلپس و همکاراش خود را به جواهر فروش رسانده و او را دستگير ميکنند. بعد از اينکه فلپس و همکاراش به اداره آگاهي برميگردند، رئيس پليس فلپس را تشويق ميکند و از او ميخواهد که کار خوب خود را با بازجويي از مجرم به پايان برساند. فلپس از اين بازجويي سر بلند بيرون ميآيد و اولين گام بزرگ را براي پيشرفت بر ميدارد. رئيس پليس او را تحسين کرده و به او ميگويد تو لايق بيشتر از يک لباس افسريه ساده هستي و به همين خاطر تو را براي ترفيع درجه به مرکز معرفي ميکنم. فلپس بعد از اين گفت و گوي به اداره پليس ترافيک شهر به عنوانه کارآگاه انتقال مييابد و اصل بازي از اين نقطه شروع ميشود!
اين قسمتي از اوايل دست بازي بود. بقيه داستان بازي حول پروندهاي مختلف و جذاب ميگذرد. البته فلش بکهايي هم وجود دارد که يک خط معمايي هم براي بيننده به وجود مياورد. راستي گفتم بيننده!!
جالب اين جاست بدانيد که اي بازي داراي سناريويي 2500 صفحه اي است که رکرد Heavy Rain را با 2000 صفحه سناريو شکست.
صدا، دوربين، اکشن:
بازي L.A Noire داراي گيم پلي بسيار رواني است، تقريبا خالي از ايراد است بازي کن به راحتي ميتواند با آن اخت بگيرد. از لفظ بيننده براي اين استفاده کردم که بازي L.A Noire داراي کات سينهاي بسياري است، ميتوان گفت بيشتر بازي اصلا کات سين و دمو است اما با اين حال اصلا حوصله بيننده سر نميرود و همينطور ميخ کوب به تلوزيون يا مانيتور ميماند. راک استار همانطور که قول داده بود، توانست که بازي-فيلم عالي از آب در بياورد و بازي سازي را متحول کند.
سيستم تير اندازي بازي بسيار روان است. از بازي رستاخيز سرخ پوست مرده هدف بازيها به صورت نقطه در آماده که با اين سيستم ميتوان بهتر هدف گيري و شليک کرد. چرکش اسلحه روان است، سرعت پر کردن اسلحه نيز مناسب و سريع است. در کلّ بازي کن هنگام تير اندازيها اصلا مشکل نخواهد داشت و هميشه دشمنان را ميتواند از پا در آورد.
تنها اشکال بازي رانندگي آن است که براي اينکه سازنده خواسته که به صورت فيلمهاي تعقيب و گريزي در بياورد بسيار آن را به صورت ارکيد در آورده و اصلا حسّ رانندگي به بعضي کن دست نميدهد.
يکي از جالبترين و هيجان انگيزترين قسمتها تعقيب و گريز پياده بازي است، اين تعقيب و گريزها از کوچههاي خلوت گرفته تا پشت بومهاي ساختمانها اتفاق ميافتد، در بعضي از اين تعقيب و گريزها ميتوانيد از اسلحه استفاده کرده و مجرم را وادار به ايست کنيد. در بعضي شرايط هم مجرم به روي شما اسلحه کشيده و شليک ميکند که در اين صورت مي توانيد او را مورد اصابت گلوله قرار داده و به جهنّم بفرستيد.
در طول مأموريتها و پرونده ها مأموريتهاي جانبيي هم تعريف و ساخت شده که به عنوان street crime نام گذاري شده.
حل به جذابترين قسمت بازي يعني جستجو ها، باز پرسيها و اعتراف گرفتنهاي بازي ميرسيم! سيستم جستجو در بازي همانند بازيهاي قديمي است که در دوران کودکي انجام ميداديم. هنگامي کا در صحنه جرم هستيد موسيقي پخش ميشود که نشانگر وجود سر نخهايي در آن مکان است، با نزديک شدن به سر نخهاي مهم ريتم موسيقي بالا رفته و شما متوجه ميشويد که اطراف را خوب نگاه کنيد. همچنين ويبراتور کنترلر هم هنگامي که نزديک اجسامي ميشويد که قابل بر داشتن و بررسي است يک شک کوچک ميدهد. هنگامي که از منطقه مورد نظر دور ميشويد موسيقي قطع ميشود، و با بازگشت به آنجا دوباره پخش ميشود. بعد از يافتن تمام سرنخهاي موجود در محل موسيقي با يک ريتم ملايم به پايان رسيده و خيال شما را راحت ميکند که کار شما در اينجا به پايان رسيده. قول ميدهم که از جستجو لذت ميبريد.
ديگر قابليت جذاب بازي بازپرسيهاي آن است، در محلهاي حادثه با شاهدان، بعد از جنايت با اقوام قرباني و در آخر با خود مجرم ميتوانيد انجام دهيد اينجاست که تکنولوژي موشن کپچر به کمکِ شما ميآيد. هنگام سوال و جواب حالت صورت شخص کاملا به شما کمک ميکند که بفهميد او راست ميگويد، دروغ ميگويد يا اينکه ميخواد ذهن شما را از ماجرا دور کند. بد از تمام شدن حرفهي سخص سه آپشن براي شما وجود دارد که عبارتند از راست، شک و دروغ. با توجه به حالت صورت طرف، شما گزينه مورد نظر را انتخاب کرده و منتظر عکسالعمل او ميمانيد، اگر درست باشد يک موسيقي آروم پخش ميشود که نشان دهنده درست بودن تصميم است، هنگامي که شما به مظنون ميگوئيد که دروغ ميگويد بايد دليلي بياوريد که نشان دهد او دروغ ميگويد، زماني هم که فرد ميخواهد ذنه شما را منحرف کند، شما با تندي جواب او را ميدهيد و تهديدش ميکنيد، در اين صورت طرف مقابل تصميم ميگيرد که راست قضيه را بيان کند. گفتم دليل براي دروغهاي مجرم! اين دليلها را شما از روي شواهد يا اعترافات اشخاص حاضر در صحنه جرم ثابت ميکنيد. فلپس يک دفتر يادشت دارد که همه اينها را در آن ياد داشت ميکند و براي به پايان رساندن پرونده از اين سر نخها و اعترافات کمک ميگيرد. اين نکته هم قابل ذکر است که اشتباه در بازجويي يا درست نگشتن مکان حادثه و پيدا نکردن يک سري از سر نخها داستان را دست خوش تغيير کرده و مسير آن را عوض ميکند که در بعضي از پروندهها باعث سخت به پايان رسيدن آن ميشود. البته جاي نگراني نيست! بازي طوري طراحي شده که اگر جايي اشتباه کنيد حتما راه حل ديگري نيز وجود دارد که پرونده را به پايان برسانيد. بعد از به پايان رساندن هر پرونده شما جايزه اي ميگيريد. اين جايزه اين قبليت را به شما ميدهد که در بازجوييها يک آپشن را حذف کنيد يا در محل حادثه جاي يکي از سرنخها را معلوم کنيد.
در منو بازي قسمتي وجود دارد به نام لاگ که تمام گفت و گويهاي موجود در بازي را ضبط مي کند. شما ميتوانيد براي ياد آوري جملات که شنيديد آن را باز کرده و بخوانيد و از آن براي پيش برده کار خود در بازجوييها استفاده کنيد.
امتيازاتي براي شما در نظر گرفته شده که با توجه به چگونگي تمام کردن پرونده ها، بازجويي ها، جستو جوها و مأموريتهاي جانبي بازي به شما داده ميشود که با افزايش ميزان آنها رتبه فلپس بالا رفته و درجات مختلفي از اداره پليس کسب ميکند.
نقشه بازي بسيار جامع است، تمام اماکن و خيابانهاي شهر لوس انجلس را نمايش ميدهد و کاملاً عين واقعيت در دهه چهل است.
جادهاي به دهه ي 40:
خوب، رسيديم به گرافيک و جلوه هاي بصري بازي. چيزي که همه را شگفت زده کرده. يکي از بزرگترين نقاط قوت بازي. راک استار براي اين بازي تکنولوژي جديدي را به وجود آورد، موشن کپچر، تکنولوژي که در آن دوربين فوق حساس و حرفهاي دور تا دور شخصيتي قرار ميگيرد و از او فيلم برداري ميکنند و با رايانه تصاوير را به انيميشن تبديل ميکنند. واقعا شاه کار است، هيچ حرفي براي گفتن باقي نگذاشته. اين تکنولوژي کاملا حسّ صورت بازيگر را به شخصيت داخل بازي منتقل ميکند، تمام حرکات صورت او را نمايش ميدهد و شما را متحير ميکند.
بافتهاي داخل بازي بسيار با کيفيت اند، به کوچکترين جزئيات هم دقت شده. مثلا هنگام رانندگي انعکاس نور شهر و خيابانها پشت آينه بغل ماشين که از جنس استيل است ميافتاد. يا اينکه انعکاس نور در شيشه عينک شخصيتيها معلوم است. جاي گلولهها عاليست، خرابيها مناسب است و آسيب ديدن ماشينها و محيط بينظير است. ميتوانيد امتحان کنيد، با يک ماشين تير به ديواري بماليد، ميبينيد که رنگ ماشين به ديوار مانده! جوزيات کارت شناسايي افراد مو به مو معلوم است با کيفيت. ميبينيد حيرت آور است!!!
بجز چهرهها که عاليست، مکانهاي معروف شهر لوس انجلس آن زمان هم بينظير طراحي شده. دقيقا مطابق آن زمان. راک استار براي اينکه بازيکن را کاملا وارد جّو لوس آنجلس دهه چهل کند تيمي تشکيل داد تا به تحقيق بر روي اماکن آن زمان بپردازند. اين تحقيقات بسيار مثمر ثمر بود، بطوري که جاي قرار گيري بيشتر ساختمانها اماکن، و جاهاي ديدني و مشهور شهر دقيقا در جاي واقعيه خود است. هاليوود با عکسها و به جا ماندههاي دهه چهل اش مو نميزند. اگر شک داريد کافيس که در گوگل اسم مکان مورد نظر را سرچ کرده و با نسخه داخل بازياش مقايسه کنيد.
جّو بازي تاريک است و سنگين. شبها نور چراغها زيبا و جذاب طراحي شده، صحنههاي جرم طبيعي است و حسّ جنايت و خفقان را کاملا به بازي کن وارد ميکند.
صداي ساکسيفون، صداي گلوله:
تفاوت اصلي بازي L.A Noire با ديگر بازيهاي سبک دهه چهل اين است که در اين بازي آهنگها و صدا برداري کاملا مطابق با آهنگها و صدا بردري فيلمهاي دهه چهل است. آهنگهاي بعضي همه لايسنس شده آهنگهاي قديمي است، و صدا برداري داراي سبک خاصي است. صداي راوي همراه با خش است، انگار که با همان دستگاهاي قديمي صدا برداري شده. صداي شخصيتها بسيار با کيفيت و پر از احساس است. صدا بردري بعضي با بهترين و قويتري دستگاههاي صدا برداري ضبط شده. صداي شليک گلولهها کاملا مطابق با صداي شليک آنها با نمونههاي واقعي است. صداي برخورد ماشين ها، خورد شدن شيشه ها، زد و خردها همه و همه بسيار عالي تنظيم و ضبط شده اند. اينها همه بخاطر اين است که سازندگان قصد ايجاد حسّ ديدن فيلم را به بازي کن داشته اند تا حسّ بازي کردن.
سازندگان اين بازي از اول پروژه ساخت اين بازي قصد ساخت يک بازي-فيلم را داشتند تا دنياي سينما را با اين کار به چالش بکشند و ثابت کنند که در بازي سازي دست انسان باز تر از فيلم سازي است و روزي ميرسد که دگر مردم فيلم نميبينند بلکه خود به جاي آن بازي ميکنند. بازي L.A Noire ريسکي بزرگ براي شرکت راک استار بود اما راک استار همانند ديگر ريسکهايش اين بار نيز موفق شد و توانست امتيازات بسياري خوبي را اذعان خود کند. همه جامع گيمري از اين بازي استقبال بينظيري را به عمل آوردند چون واقعا ارزش آن را داشت.
من به شما پيشنهاد ميکنم که حتما اين بازي را تهيه کرده و بازي کنيد. در غير اين صورت بازي اي را از دست داده ايد که در آينده بازيسازي تحولي بزرگ ايجاد کرد.
اميدوارم که لذت برده باشيد و ممنون از شما که وقت براي خواندن اين متن گذاشتيد.
اینم چند تا عکس از بازی
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سپاس
بعد از مدتها بازي L.A Noire که توسط تيم باندي و راک استار درحال ساخت بود منتشر شد. تقريبا که نه، همه با اين بازي آشنا هستند چون نه تنها اين بازي در عرصه بازي سازي تحولي نوين بود، بلکه در عرصه فيلم سازي و انيميشن سازي نيز تحولاتي ايجاد کرد.
داستان اصلي بازي روايت زندگي يک پليس آمريکايي است که دوست دارد در اين خدمت به جامعه، مشهور و سر شناس هم بشود.
محيط بازي Open-World است و شهري که بازي در آن اتفاق ميافتد همان طور که از اسم بازي معلوم است لوس آنجلس است. محيط بازي کاملا شبيه لوس آنجلس دهه چهل بوده، جو سنگين و تاريک، زمان شکوفايي هاليوود است، هميشه صف سينماها شلوغ ، مردم به دنبال راه يابي به داخل دنياي هستند براي دست يافتن به شهرت.
خوب حالا به بررسي جزيات بازي ميپردازيم، همه با اين بازي آشنا هستين اما ميخواهم کامل با اين بازي آشنا شويد و با لذت بيشتري آن را انجام دهيد.
پروندههاي خونين:
کول فلپس افسر پليس شهر لوس آنجلس است، که بعد از بازگشت از جنگ جهاني به کشورش، تصميم دارد به عنوان يک پليس به کشورش خدمت کند.
بيسيم ماشين به صدا در مي آيد اداره پليس مرکز قتلي را اعلام ميکند، فلپس و همکاراش در ماشين نزديک به صحنه جنايت هستند، مکان خود را علم کرده و به سمت محل حادثه ميروند. دو کاراگاه در محل حاضر هستند، فلپس به سمت آنها ميرود تا سوال کند اما کاراگاه بيشرمانه جواب فلپس را داده و به او ميگويد تو محل حادثه هيچي نيست جز خون روي در ساختمونه ته کوچه.
فلپس نااميد نشده و با هم کارش تصميم مي گيرند که دوباره منطقه را به گردند. محل حادثه را بررسي مي کنند و فلپس ناگهان انعکاس اسلحه را در شيشه پنجره ساختماني ميبيند. از اينجا است که حسّ کاراگاهي کول فلپس براي همه آشکار مي شود.
اولين پرونده تمام شده، فلپس دو پرونده ديگر را پشت سر ميگذرد که به شهرت او در اداره پليس مي افزايد.
همه جا امن و امان و فلپس در حال قدم زدن در خيابان است که ناگهان صداي شليک چند گلوله را مي شنود، با سرعت شروع به دويدن ميکند به محل حادثه ميرسد مردي نگون بخت روي زمين افتاده، خونين. در اين حين ديگر پليسهاي منطقه هم از راه مي رسند، يکي از آنها همتاي جدا نشدني فلپس است، او به فلپس پيشنهاد ميکند که محل را براي يافتن سر نخ بگردد، فلپس شروع به جستجو ميکند و سرنخهايي را پيدا ميکند. بعد از جستجو و بازپرسي از شاهدان ماجرا، فلپس در مييابد که مجرم يک جواهر فروش است. فلپس و همکاراش خود را به جواهر فروش رسانده و او را دستگير ميکنند. بعد از اينکه فلپس و همکاراش به اداره آگاهي برميگردند، رئيس پليس فلپس را تشويق ميکند و از او ميخواهد که کار خوب خود را با بازجويي از مجرم به پايان برساند. فلپس از اين بازجويي سر بلند بيرون ميآيد و اولين گام بزرگ را براي پيشرفت بر ميدارد. رئيس پليس او را تحسين کرده و به او ميگويد تو لايق بيشتر از يک لباس افسريه ساده هستي و به همين خاطر تو را براي ترفيع درجه به مرکز معرفي ميکنم. فلپس بعد از اين گفت و گوي به اداره پليس ترافيک شهر به عنوانه کارآگاه انتقال مييابد و اصل بازي از اين نقطه شروع ميشود!
اين قسمتي از اوايل دست بازي بود. بقيه داستان بازي حول پروندهاي مختلف و جذاب ميگذرد. البته فلش بکهايي هم وجود دارد که يک خط معمايي هم براي بيننده به وجود مياورد. راستي گفتم بيننده!!
جالب اين جاست بدانيد که اي بازي داراي سناريويي 2500 صفحه اي است که رکرد Heavy Rain را با 2000 صفحه سناريو شکست.
صدا، دوربين، اکشن:
بازي L.A Noire داراي گيم پلي بسيار رواني است، تقريبا خالي از ايراد است بازي کن به راحتي ميتواند با آن اخت بگيرد. از لفظ بيننده براي اين استفاده کردم که بازي L.A Noire داراي کات سينهاي بسياري است، ميتوان گفت بيشتر بازي اصلا کات سين و دمو است اما با اين حال اصلا حوصله بيننده سر نميرود و همينطور ميخ کوب به تلوزيون يا مانيتور ميماند. راک استار همانطور که قول داده بود، توانست که بازي-فيلم عالي از آب در بياورد و بازي سازي را متحول کند.
سيستم تير اندازي بازي بسيار روان است. از بازي رستاخيز سرخ پوست مرده هدف بازيها به صورت نقطه در آماده که با اين سيستم ميتوان بهتر هدف گيري و شليک کرد. چرکش اسلحه روان است، سرعت پر کردن اسلحه نيز مناسب و سريع است. در کلّ بازي کن هنگام تير اندازيها اصلا مشکل نخواهد داشت و هميشه دشمنان را ميتواند از پا در آورد.
تنها اشکال بازي رانندگي آن است که براي اينکه سازنده خواسته که به صورت فيلمهاي تعقيب و گريزي در بياورد بسيار آن را به صورت ارکيد در آورده و اصلا حسّ رانندگي به بعضي کن دست نميدهد.
يکي از جالبترين و هيجان انگيزترين قسمتها تعقيب و گريز پياده بازي است، اين تعقيب و گريزها از کوچههاي خلوت گرفته تا پشت بومهاي ساختمانها اتفاق ميافتد، در بعضي از اين تعقيب و گريزها ميتوانيد از اسلحه استفاده کرده و مجرم را وادار به ايست کنيد. در بعضي شرايط هم مجرم به روي شما اسلحه کشيده و شليک ميکند که در اين صورت مي توانيد او را مورد اصابت گلوله قرار داده و به جهنّم بفرستيد.
در طول مأموريتها و پرونده ها مأموريتهاي جانبيي هم تعريف و ساخت شده که به عنوان street crime نام گذاري شده.
حل به جذابترين قسمت بازي يعني جستجو ها، باز پرسيها و اعتراف گرفتنهاي بازي ميرسيم! سيستم جستجو در بازي همانند بازيهاي قديمي است که در دوران کودکي انجام ميداديم. هنگامي کا در صحنه جرم هستيد موسيقي پخش ميشود که نشانگر وجود سر نخهايي در آن مکان است، با نزديک شدن به سر نخهاي مهم ريتم موسيقي بالا رفته و شما متوجه ميشويد که اطراف را خوب نگاه کنيد. همچنين ويبراتور کنترلر هم هنگامي که نزديک اجسامي ميشويد که قابل بر داشتن و بررسي است يک شک کوچک ميدهد. هنگامي که از منطقه مورد نظر دور ميشويد موسيقي قطع ميشود، و با بازگشت به آنجا دوباره پخش ميشود. بعد از يافتن تمام سرنخهاي موجود در محل موسيقي با يک ريتم ملايم به پايان رسيده و خيال شما را راحت ميکند که کار شما در اينجا به پايان رسيده. قول ميدهم که از جستجو لذت ميبريد.
ديگر قابليت جذاب بازي بازپرسيهاي آن است، در محلهاي حادثه با شاهدان، بعد از جنايت با اقوام قرباني و در آخر با خود مجرم ميتوانيد انجام دهيد اينجاست که تکنولوژي موشن کپچر به کمکِ شما ميآيد. هنگام سوال و جواب حالت صورت شخص کاملا به شما کمک ميکند که بفهميد او راست ميگويد، دروغ ميگويد يا اينکه ميخواد ذهن شما را از ماجرا دور کند. بد از تمام شدن حرفهي سخص سه آپشن براي شما وجود دارد که عبارتند از راست، شک و دروغ. با توجه به حالت صورت طرف، شما گزينه مورد نظر را انتخاب کرده و منتظر عکسالعمل او ميمانيد، اگر درست باشد يک موسيقي آروم پخش ميشود که نشان دهنده درست بودن تصميم است، هنگامي که شما به مظنون ميگوئيد که دروغ ميگويد بايد دليلي بياوريد که نشان دهد او دروغ ميگويد، زماني هم که فرد ميخواهد ذنه شما را منحرف کند، شما با تندي جواب او را ميدهيد و تهديدش ميکنيد، در اين صورت طرف مقابل تصميم ميگيرد که راست قضيه را بيان کند. گفتم دليل براي دروغهاي مجرم! اين دليلها را شما از روي شواهد يا اعترافات اشخاص حاضر در صحنه جرم ثابت ميکنيد. فلپس يک دفتر يادشت دارد که همه اينها را در آن ياد داشت ميکند و براي به پايان رساندن پرونده از اين سر نخها و اعترافات کمک ميگيرد. اين نکته هم قابل ذکر است که اشتباه در بازجويي يا درست نگشتن مکان حادثه و پيدا نکردن يک سري از سر نخها داستان را دست خوش تغيير کرده و مسير آن را عوض ميکند که در بعضي از پروندهها باعث سخت به پايان رسيدن آن ميشود. البته جاي نگراني نيست! بازي طوري طراحي شده که اگر جايي اشتباه کنيد حتما راه حل ديگري نيز وجود دارد که پرونده را به پايان برسانيد. بعد از به پايان رساندن هر پرونده شما جايزه اي ميگيريد. اين جايزه اين قبليت را به شما ميدهد که در بازجوييها يک آپشن را حذف کنيد يا در محل حادثه جاي يکي از سرنخها را معلوم کنيد.
در منو بازي قسمتي وجود دارد به نام لاگ که تمام گفت و گويهاي موجود در بازي را ضبط مي کند. شما ميتوانيد براي ياد آوري جملات که شنيديد آن را باز کرده و بخوانيد و از آن براي پيش برده کار خود در بازجوييها استفاده کنيد.
امتيازاتي براي شما در نظر گرفته شده که با توجه به چگونگي تمام کردن پرونده ها، بازجويي ها، جستو جوها و مأموريتهاي جانبي بازي به شما داده ميشود که با افزايش ميزان آنها رتبه فلپس بالا رفته و درجات مختلفي از اداره پليس کسب ميکند.
نقشه بازي بسيار جامع است، تمام اماکن و خيابانهاي شهر لوس انجلس را نمايش ميدهد و کاملاً عين واقعيت در دهه چهل است.
جادهاي به دهه ي 40:
خوب، رسيديم به گرافيک و جلوه هاي بصري بازي. چيزي که همه را شگفت زده کرده. يکي از بزرگترين نقاط قوت بازي. راک استار براي اين بازي تکنولوژي جديدي را به وجود آورد، موشن کپچر، تکنولوژي که در آن دوربين فوق حساس و حرفهاي دور تا دور شخصيتي قرار ميگيرد و از او فيلم برداري ميکنند و با رايانه تصاوير را به انيميشن تبديل ميکنند. واقعا شاه کار است، هيچ حرفي براي گفتن باقي نگذاشته. اين تکنولوژي کاملا حسّ صورت بازيگر را به شخصيت داخل بازي منتقل ميکند، تمام حرکات صورت او را نمايش ميدهد و شما را متحير ميکند.
بافتهاي داخل بازي بسيار با کيفيت اند، به کوچکترين جزئيات هم دقت شده. مثلا هنگام رانندگي انعکاس نور شهر و خيابانها پشت آينه بغل ماشين که از جنس استيل است ميافتاد. يا اينکه انعکاس نور در شيشه عينک شخصيتيها معلوم است. جاي گلولهها عاليست، خرابيها مناسب است و آسيب ديدن ماشينها و محيط بينظير است. ميتوانيد امتحان کنيد، با يک ماشين تير به ديواري بماليد، ميبينيد که رنگ ماشين به ديوار مانده! جوزيات کارت شناسايي افراد مو به مو معلوم است با کيفيت. ميبينيد حيرت آور است!!!
بجز چهرهها که عاليست، مکانهاي معروف شهر لوس انجلس آن زمان هم بينظير طراحي شده. دقيقا مطابق آن زمان. راک استار براي اينکه بازيکن را کاملا وارد جّو لوس آنجلس دهه چهل کند تيمي تشکيل داد تا به تحقيق بر روي اماکن آن زمان بپردازند. اين تحقيقات بسيار مثمر ثمر بود، بطوري که جاي قرار گيري بيشتر ساختمانها اماکن، و جاهاي ديدني و مشهور شهر دقيقا در جاي واقعيه خود است. هاليوود با عکسها و به جا ماندههاي دهه چهل اش مو نميزند. اگر شک داريد کافيس که در گوگل اسم مکان مورد نظر را سرچ کرده و با نسخه داخل بازياش مقايسه کنيد.
جّو بازي تاريک است و سنگين. شبها نور چراغها زيبا و جذاب طراحي شده، صحنههاي جرم طبيعي است و حسّ جنايت و خفقان را کاملا به بازي کن وارد ميکند.
صداي ساکسيفون، صداي گلوله:
تفاوت اصلي بازي L.A Noire با ديگر بازيهاي سبک دهه چهل اين است که در اين بازي آهنگها و صدا برداري کاملا مطابق با آهنگها و صدا بردري فيلمهاي دهه چهل است. آهنگهاي بعضي همه لايسنس شده آهنگهاي قديمي است، و صدا برداري داراي سبک خاصي است. صداي راوي همراه با خش است، انگار که با همان دستگاهاي قديمي صدا برداري شده. صداي شخصيتها بسيار با کيفيت و پر از احساس است. صدا بردري بعضي با بهترين و قويتري دستگاههاي صدا برداري ضبط شده. صداي شليک گلولهها کاملا مطابق با صداي شليک آنها با نمونههاي واقعي است. صداي برخورد ماشين ها، خورد شدن شيشه ها، زد و خردها همه و همه بسيار عالي تنظيم و ضبط شده اند. اينها همه بخاطر اين است که سازندگان قصد ايجاد حسّ ديدن فيلم را به بازي کن داشته اند تا حسّ بازي کردن.
سازندگان اين بازي از اول پروژه ساخت اين بازي قصد ساخت يک بازي-فيلم را داشتند تا دنياي سينما را با اين کار به چالش بکشند و ثابت کنند که در بازي سازي دست انسان باز تر از فيلم سازي است و روزي ميرسد که دگر مردم فيلم نميبينند بلکه خود به جاي آن بازي ميکنند. بازي L.A Noire ريسکي بزرگ براي شرکت راک استار بود اما راک استار همانند ديگر ريسکهايش اين بار نيز موفق شد و توانست امتيازات بسياري خوبي را اذعان خود کند. همه جامع گيمري از اين بازي استقبال بينظيري را به عمل آوردند چون واقعا ارزش آن را داشت.
من به شما پيشنهاد ميکنم که حتما اين بازي را تهيه کرده و بازي کنيد. در غير اين صورت بازي اي را از دست داده ايد که در آينده بازيسازي تحولي بزرگ ايجاد کرد.
اميدوارم که لذت برده باشيد و ممنون از شما که وقت براي خواندن اين متن گذاشتيد.
اینم چند تا عکس از بازی
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
سپاس