01-01-2014، 20:58
پلکی به هم زد آدم و ناگاه دید هست وقتی که در حیاط حرم میوزید هست
بعدا یقین به نور شما کرد دید نیست با شک نگاه کرد خودش را و دید هست
پس بیخیال زردی پائیز شد و گفت: تا انبساط سبز شما هست عید هست
هر لحظه کهنه میرود و تازه میرسد اینجا چقدر آمد و رفت جدید هست
از سینه چاکهای شما کم نمیشود در دشت لاله خیز همیشه شهید هست
با سنگهای فرش حرم حرف میزنم اینجا چقدر سنگ صبور سفید هست!
دل را به دست پنجره فولاد میدهم اینجا برای هر دل بسته کلید هست
من از کبوتران حرم هم شنیدهام فرصت برای بال اگر میپرید هست
بعدا یقین به نور شما کرد دید نیست با شک نگاه کرد خودش را و دید هست
پس بیخیال زردی پائیز شد و گفت: تا انبساط سبز شما هست عید هست
هر لحظه کهنه میرود و تازه میرسد اینجا چقدر آمد و رفت جدید هست
از سینه چاکهای شما کم نمیشود در دشت لاله خیز همیشه شهید هست
با سنگهای فرش حرم حرف میزنم اینجا چقدر سنگ صبور سفید هست!
دل را به دست پنجره فولاد میدهم اینجا برای هر دل بسته کلید هست
من از کبوتران حرم هم شنیدهام فرصت برای بال اگر میپرید هست
من كيستم گداي تو يا ثامن الحجج
شرمنده عطاي تو يا ثامن الحجج
بالله نمي روم بر بيگانگان به عجز
تا هستم آشناي تو يا ثامن الحجج
هر چند حال و روز زمين و زمان بد است
يک تکه از بهشت در آغوش مشهد است
حتي اگر به آخر خط هم رسيده اي
آنجا براي عشق شروعي مجدد است
سلام بر تو اي خورشيد تابان خراسان که تمام انگورها، مرثيه خوان واپسين لحظات توانَد
سلام بر تو اي عصمت هشتم! کوچه هاي توس، هنوز بوي عطرآگين تو را مي دهد و آواي غريب ملايک هنوز در طواف حريم کبريايي ات به گوش مي رسند.
اي امام الرئوف! همراه با کبوتران حرمت، محزون و گريان دل را به دور بارگاه تو پر مى دهيم تا با زمزمه ملائک همراه شويم.
هرکجاسلطان بود دورش سپاه و لشکر است،
پس چرا سلطان خوبان بي سپاه و لشکر است
با خبر باشيد چشم انتظاران ظهور،
بهترين سلطان عالم از همه تنها تر است
شب شهادت مولای مهرپرور ماست
کسی که سایه لطفش پناهِ کشور ماست
شب شهادت هشتم امام معصوم است
که آستانه او قبله گاه باور ماست
کوثر اشک من از ساغر و پیمانه، توست
دل آتشزدهام، شمع عزاخانه تـوست
جگر سوخته، خاکستر پروانه تـوست
شعلههای دلم از آه غریبـانه تـوست
دل آتشزدهام، شمع عزاخانه تـوست
جگر سوخته، خاکستر پروانه تـوست
شعلههای دلم از آه غریبـانه تـوست
ای آنکه تو در غربت سر به گریبان داری
در خلوت خود شبها شام غریبان داری
از تربت تو عیسی، اکسیر شفا دارد
موسای کلیم اینجا، دستی به دعا دارد
در خلوت خود شبها شام غریبان داری
از تربت تو عیسی، اکسیر شفا دارد
موسای کلیم اینجا، دستی به دعا دارد
مرغ دلم شور و نوا می کند
ذکر علی بن موسی الرضا می کند
می پرد و می رود از سینه ام
آه که عشق تو چها می کند
ذکر علی بن موسی الرضا می کند
می پرد و می رود از سینه ام
آه که عشق تو چها می کند
امام رضا (ع):
کسی که مصائب مارا به یاد آورد، پس بگرید و بگریاند،
در روزی که چشم ها گریانند(روز حساب)، گریان نخواهد شد
امشب اشکت جاری شد، ما رو هم دعا کن
کسی که مصائب مارا به یاد آورد، پس بگرید و بگریاند،
در روزی که چشم ها گریانند(روز حساب)، گریان نخواهد شد
امشب اشکت جاری شد، ما رو هم دعا کن
امام رضا (ع):
هرکس در مجلسی نشیند که امر ما در آن زنده می شود، در روزی که قلب ها می میرند، قلبش نخواهد مرد
مجلس عزای آقا امام رضا رفتی ما رو هم از دعای خیر بی نصیب نگذار
هرکس در مجلسی نشیند که امر ما در آن زنده می شود، در روزی که قلب ها می میرند، قلبش نخواهد مرد
مجلس عزای آقا امام رضا رفتی ما رو هم از دعای خیر بی نصیب نگذار