ا
اعترافمی کنم یه باراتوکشیدن موهام یک ساعت طول کشیدچون موهام
بلندبودن..بعدازکلی کیف واحساس رضایت نگاه کردم دیدم اتوموخاموشه
اعتراف می کنم سوم دبیرستان بودم امتحان شیمی داشتم نخونده بودم بعدازامتحان توشلوغی برگموگذاشتم توکیفم هفته بعددبیرمون کلی معذرت خواست گفت برگه شماروگم کرده بودم پیدامی کنم میارم
اعتراف می کنم اعتیادم به سرلاک ازبچگیم تا3سال پیش یعنی26سالگیم ادامه داشت وقتی ازسرکارباکت وشلواروریش پرفسوری می رفتم داروخانه برای خریدسرلاک یارومی پرسید..کوچولوتون چندوقتشه؟؟احساس حماقت خاصی بهم دست می داد:4fv:
اعتراف می کنم یه روز واستاده بودم منتظرتاکسی...هی می گفتم میدون ونک!!بعد2و3دیدم بهم بدنگاه می کنن دوروبرم که نگاه کردم ویه کم به چیزی که گفتم بودم دقت کردم فهمیدم واستادم میدون ونک ومیگم ونک:297:
اعتراف می کنم کوچیک که بودم توخونمون وقتی کسی نبودعینهودیوونه هاشروع می کردم به رقصیدن...بعدیهویادم میومدکه خداداره نگاه می کنه!خجالت می کشیدم می رفتم یه گوشه می نشتم.
اعتراف می کنم بچه که بودم می خواستم برم دستشویی تی وی روخاموش می کردم تاکارتون تموم نشه وبعدمیومدم گریه می کردم به مادرم می گفتم کاره توبودروشن کردی کارتون تموم شد
شماهم اگه اعترافی دارین بگین.......
اعترافمی کنم یه باراتوکشیدن موهام یک ساعت طول کشیدچون موهام
بلندبودن..بعدازکلی کیف واحساس رضایت نگاه کردم دیدم اتوموخاموشه
اعتراف می کنم سوم دبیرستان بودم امتحان شیمی داشتم نخونده بودم بعدازامتحان توشلوغی برگموگذاشتم توکیفم هفته بعددبیرمون کلی معذرت خواست گفت برگه شماروگم کرده بودم پیدامی کنم میارم
اعتراف می کنم اعتیادم به سرلاک ازبچگیم تا3سال پیش یعنی26سالگیم ادامه داشت وقتی ازسرکارباکت وشلواروریش پرفسوری می رفتم داروخانه برای خریدسرلاک یارومی پرسید..کوچولوتون چندوقتشه؟؟احساس حماقت خاصی بهم دست می داد:4fv:
اعتراف می کنم یه روز واستاده بودم منتظرتاکسی...هی می گفتم میدون ونک!!بعد2و3دیدم بهم بدنگاه می کنن دوروبرم که نگاه کردم ویه کم به چیزی که گفتم بودم دقت کردم فهمیدم واستادم میدون ونک ومیگم ونک:297:
اعتراف می کنم کوچیک که بودم توخونمون وقتی کسی نبودعینهودیوونه هاشروع می کردم به رقصیدن...بعدیهویادم میومدکه خداداره نگاه می کنه!خجالت می کشیدم می رفتم یه گوشه می نشتم.
اعتراف می کنم بچه که بودم می خواستم برم دستشویی تی وی روخاموش می کردم تاکارتون تموم نشه وبعدمیومدم گریه می کردم به مادرم می گفتم کاره توبودروشن کردی کارتون تموم شد
شماهم اگه اعترافی دارین بگین.......