16-05-2012، 15:31
ناتوی فرهنگی در مسیر اجرای تهدید نرم و تحقق اهداف آن و گسترش جنگ نرم از ترفندهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، دینی و اجتماعی استفاده میکند که هر گروه از شگردهای آن ویژگی و مشخصات خاص خود را داشته و بحث جداگانهای را میطلبد. در اینجا به طور بسیار خلاصه به ترفندهای اجتماعی در جنگ نرم علیه ایران اشاره میکنم و امیدوارم فرهیختگان و دست اندر کاران عنایت ویژه به آن مبذول دارند.
در اجرای نیرنگهای فرهنگی یادشده محورها و سرفصلهای زیر مشخصترین و مهمترین آنها هستند:
1: بهرهبرداری از آسیبهای اجتماعی و ناهنجاریها در جامعه: یکی از مهمترین زمینههای فعالیت و موفقیت جنگ نرم دشمنان علیه نظام جمهوری اسلامی برجسته کردن آُسیبها و نقاط آسیبخیز در جامعه است. در کلیه کشورها و جوامع کم و بیش آسیبهای اجتماعی وجود دارند اما در کشور ما وجود مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بیشترین کمک را به دشمنان در جنگ نرم علیه ما میکند. سوءاستفاده یک مقام مسوول از مقام خود، کشف باندهای اختلاس و فساد، آمار معتادین و خودفروشان، برخورد ناشایست یک کارمند جزء با ارباب رجوع، دستور یک مسوول رده سوم در منطقه یا سازمان خود (مثل آنچه در اصفهان اتفاق افتاد) به سهم و اندازه خود خدمت به اهداف دشمنان نظام در جنگ نرم علیه کشور قلمداد میشود. فسادهای اداری، مشکلات ترافیکی و شهری، رشوهگیری یک مامور دولتی همه و همه زمینههای جنگ روانی برای فعالیتهای نرم دشمنان علیه کشور را فراهم میکند.
2: الگوسازیهای فرهنگی و اجتماعی: همه ما از نقش مهم الگوها در جهتدهی به زندگی فرهنگی و اجتماعی نوجوانان و جوانان آگاه هستیم. یکی از ترفندهای غربیها برای نفوذ در فکر و ذهن جوانان، معرفی الگوهای متناسب با فرهنگ غرب است. الگوی ورزشکاران ما، ورزشکاران غربی معرفی میشود، هنرمندان هالیوودی الگوهای رفتاری هنرمندان ما معرفی میشوند، در زمینه پوشاک، هنر، شیوه رفتار اجتماعی، الگوهای رفتار غربیان بهترین نمونهها معرفی شده و رفتارهای اصیل و برخاسته از فرهنگ اسلامی و ایرانی مورد حمله قرار میگیرند. با این کار در حقیقت ناخودآگاه الیناسیون فرهنگی و ارزشی رخ میدهد، الگوی زندگی یک جوان مسلمان شیعه، یک غربی لیبرال بیدین معرفی میشود و از اینجاست که تمام آرزوی یک جوان آن است که مثل فلان هنرپیشه غربی لباس بپوشد و یا همانند او آرایش و پیرایش کند.
3: تغییر در سبک زندگی: برنامهریزان و فرماندهان جنگ نرم برای تغییر باورها و ارزشهای جامعه هدف تلاش میکنند تا از در دگرگون سازی شیوه زندگی آنها وارد شوند. تغییر در نوع پوشش، آرایش، گرایش عجیب به آرایشهای غیرمتعارف از طرف بعضی از زنان و دختران در ایران نشان از تغییر در سبک زندگی است. هرچند پذیرش این تغییرات خود یک معلول تغییر در باورها و ارزشهاست، ابزارهای رسانهای و اطلاعرسانی به عنوان اهرمهای تبلیغی در رسانههای مکتوب، ماهوارهای و اینترنتی به خدمت گرفته میشوند و به صورت آرام و غیرمستقیم اهداف مخفی ناتوی فرهنگی را کاربردی میکنند.
4: ترویج قومیت گرایی: تخریب وحدت ملی و از بین بردن یا تضعیف همبستگی ملی و اجتماعی از ترفندهای دشمنان در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی است. استعمارگران از دیرباز تا کنون کوشیده اند تا جغرافیای سیاسی کشورهای اسلامی و خاورمیانه را به گونه ای ترسیم کنند که زمینههای بالقوه ناآرامی و ناامنی مخصوصا ناآرامیهای قومی و نژادی و مذهبی را فراهم کنند مثلا کردها را بین کشورهای سوریه، عراق و ایران و ترکیه تقسیم کردند. یا در لبنان قدرت سیاسی را به صورت نامتوازن میان مذاهب و اقوام تقسیم کردند که همواره زمینه تفرقهافکنی را مهیا سازند. یکی از مسوولین سازمان سیاسی به نام آقای لدین تاکید میکند که مهمترین و کارآمدترین محور و مورد مصرف بودجه جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی باید کمک به گسترش فدرالیزم قومی در ایران باشد. ساختن لطیفههای سخیف در مورد قومیتهای مختلف یکی از ابزارهای این تفرقه افکنی است.
5: حقوق زنان و اقلیتهای دینی: نهادهای به ظاهر فرهنگی و اجتماعی با سر دادن شعارهای دفاع از حقوق زنان و اقلیتهای دینی تلاش میکنند تا نظام جامعه را علیه این دو فرآیند نشان دهند. سوءاستفاده از مجازاتهای قانونی درمورد بعضی از زنان مجرم یا محکومیت بعضی از فرقههای به اصطلاح دینی (بهاییت) که خود به جاسوسی اقرار کردهاند و هواخواهی از این گونه اشخاص بهانههایی برای تسریع روند جنگ نرم علیه نظام ماست.
در خاتمه باید یادآوری کنم که همانطور که رهبر معظم فرمودند "این که ما بتوانیم طرح کلی دشمن را در مورد خودمان بدانیم بخشی از توان دفاعی ماست یعنی شناسایی روشهای تهدید و جنگ نرم و تدوین روشهای پیشگیری و مقابله با آن اصلیترین راههای ایستادگی در مقابل دشمنان تاریخی ما است."
*آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی
در اجرای نیرنگهای فرهنگی یادشده محورها و سرفصلهای زیر مشخصترین و مهمترین آنها هستند:
1: بهرهبرداری از آسیبهای اجتماعی و ناهنجاریها در جامعه: یکی از مهمترین زمینههای فعالیت و موفقیت جنگ نرم دشمنان علیه نظام جمهوری اسلامی برجسته کردن آُسیبها و نقاط آسیبخیز در جامعه است. در کلیه کشورها و جوامع کم و بیش آسیبهای اجتماعی وجود دارند اما در کشور ما وجود مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بیشترین کمک را به دشمنان در جنگ نرم علیه ما میکند. سوءاستفاده یک مقام مسوول از مقام خود، کشف باندهای اختلاس و فساد، آمار معتادین و خودفروشان، برخورد ناشایست یک کارمند جزء با ارباب رجوع، دستور یک مسوول رده سوم در منطقه یا سازمان خود (مثل آنچه در اصفهان اتفاق افتاد) به سهم و اندازه خود خدمت به اهداف دشمنان نظام در جنگ نرم علیه کشور قلمداد میشود. فسادهای اداری، مشکلات ترافیکی و شهری، رشوهگیری یک مامور دولتی همه و همه زمینههای جنگ روانی برای فعالیتهای نرم دشمنان علیه کشور را فراهم میکند.
2: الگوسازیهای فرهنگی و اجتماعی: همه ما از نقش مهم الگوها در جهتدهی به زندگی فرهنگی و اجتماعی نوجوانان و جوانان آگاه هستیم. یکی از ترفندهای غربیها برای نفوذ در فکر و ذهن جوانان، معرفی الگوهای متناسب با فرهنگ غرب است. الگوی ورزشکاران ما، ورزشکاران غربی معرفی میشود، هنرمندان هالیوودی الگوهای رفتاری هنرمندان ما معرفی میشوند، در زمینه پوشاک، هنر، شیوه رفتار اجتماعی، الگوهای رفتار غربیان بهترین نمونهها معرفی شده و رفتارهای اصیل و برخاسته از فرهنگ اسلامی و ایرانی مورد حمله قرار میگیرند. با این کار در حقیقت ناخودآگاه الیناسیون فرهنگی و ارزشی رخ میدهد، الگوی زندگی یک جوان مسلمان شیعه، یک غربی لیبرال بیدین معرفی میشود و از اینجاست که تمام آرزوی یک جوان آن است که مثل فلان هنرپیشه غربی لباس بپوشد و یا همانند او آرایش و پیرایش کند.
3: تغییر در سبک زندگی: برنامهریزان و فرماندهان جنگ نرم برای تغییر باورها و ارزشهای جامعه هدف تلاش میکنند تا از در دگرگون سازی شیوه زندگی آنها وارد شوند. تغییر در نوع پوشش، آرایش، گرایش عجیب به آرایشهای غیرمتعارف از طرف بعضی از زنان و دختران در ایران نشان از تغییر در سبک زندگی است. هرچند پذیرش این تغییرات خود یک معلول تغییر در باورها و ارزشهاست، ابزارهای رسانهای و اطلاعرسانی به عنوان اهرمهای تبلیغی در رسانههای مکتوب، ماهوارهای و اینترنتی به خدمت گرفته میشوند و به صورت آرام و غیرمستقیم اهداف مخفی ناتوی فرهنگی را کاربردی میکنند.
4: ترویج قومیت گرایی: تخریب وحدت ملی و از بین بردن یا تضعیف همبستگی ملی و اجتماعی از ترفندهای دشمنان در جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی است. استعمارگران از دیرباز تا کنون کوشیده اند تا جغرافیای سیاسی کشورهای اسلامی و خاورمیانه را به گونه ای ترسیم کنند که زمینههای بالقوه ناآرامی و ناامنی مخصوصا ناآرامیهای قومی و نژادی و مذهبی را فراهم کنند مثلا کردها را بین کشورهای سوریه، عراق و ایران و ترکیه تقسیم کردند. یا در لبنان قدرت سیاسی را به صورت نامتوازن میان مذاهب و اقوام تقسیم کردند که همواره زمینه تفرقهافکنی را مهیا سازند. یکی از مسوولین سازمان سیاسی به نام آقای لدین تاکید میکند که مهمترین و کارآمدترین محور و مورد مصرف بودجه جنگ نرم علیه جمهوری اسلامی باید کمک به گسترش فدرالیزم قومی در ایران باشد. ساختن لطیفههای سخیف در مورد قومیتهای مختلف یکی از ابزارهای این تفرقه افکنی است.
5: حقوق زنان و اقلیتهای دینی: نهادهای به ظاهر فرهنگی و اجتماعی با سر دادن شعارهای دفاع از حقوق زنان و اقلیتهای دینی تلاش میکنند تا نظام جامعه را علیه این دو فرآیند نشان دهند. سوءاستفاده از مجازاتهای قانونی درمورد بعضی از زنان مجرم یا محکومیت بعضی از فرقههای به اصطلاح دینی (بهاییت) که خود به جاسوسی اقرار کردهاند و هواخواهی از این گونه اشخاص بهانههایی برای تسریع روند جنگ نرم علیه نظام ماست.
در خاتمه باید یادآوری کنم که همانطور که رهبر معظم فرمودند "این که ما بتوانیم طرح کلی دشمن را در مورد خودمان بدانیم بخشی از توان دفاعی ماست یعنی شناسایی روشهای تهدید و جنگ نرم و تدوین روشهای پیشگیری و مقابله با آن اصلیترین راههای ایستادگی در مقابل دشمنان تاریخی ما است."
*آسیبشناس و رفتارشناس اجتماعی