25-09-2013، 13:02
رفتی . . .
حالا به کی بگویم دلم برایت تنگ است بی وفایم ؟
به کی بگویم دلم هوای آن سینه ی پهن مردانه ات را کرده ؟!
تو باید می بودی . . .
باید می بودی و دستان مرا می گرفتی و من در حصار بازوانت غرق در عطر تنت می شدم .
نه اینکه . . .
نه اینکه با رخت سیاه و قلبی مالامال از درد بیایم . . .
بر سر مزارت . . .
دست بکشم . . .
و بگویم . . .
” عزیزکم یادت در این دل دیوانه همیشه بی قراری می کند ”
میدانی . . .
میدانی چشمان یارت بارانیست ؟!
میدانی از تو فقط قدم زدن در کوچه پس کوچه های خاطراتم یادگاری مانده ؟
دیگر بعد از تو این دل دیوانه ی سرد و متروکه . . .
یادت باشد . . .
یادت باشد همه ی زندگی من نگاه اسمانی تو بود . . .
یادت باشد رفتی و بستی روی من آن نگاه اسمانی ات را . . .
اینجا می نشینم . . .
اینجا کنار این خانه ی ابدیت می شینم و می گریم . . .
دیگر نگران هق هق شبانه ی من نباش . . .
بخواب . . .آرام بخواب . . .
آرام آرام
حالا به کی بگویم دلم برایت تنگ است بی وفایم ؟
به کی بگویم دلم هوای آن سینه ی پهن مردانه ات را کرده ؟!
تو باید می بودی . . .
باید می بودی و دستان مرا می گرفتی و من در حصار بازوانت غرق در عطر تنت می شدم .
نه اینکه . . .
نه اینکه با رخت سیاه و قلبی مالامال از درد بیایم . . .
بر سر مزارت . . .
دست بکشم . . .
و بگویم . . .
” عزیزکم یادت در این دل دیوانه همیشه بی قراری می کند ”
میدانی . . .
میدانی چشمان یارت بارانیست ؟!
میدانی از تو فقط قدم زدن در کوچه پس کوچه های خاطراتم یادگاری مانده ؟
دیگر بعد از تو این دل دیوانه ی سرد و متروکه . . .
یادت باشد . . .
یادت باشد همه ی زندگی من نگاه اسمانی تو بود . . .
یادت باشد رفتی و بستی روی من آن نگاه اسمانی ات را . . .
اینجا می نشینم . . .
اینجا کنار این خانه ی ابدیت می شینم و می گریم . . .
دیگر نگران هق هق شبانه ی من نباش . . .
بخواب . . .آرام بخواب . . .
آرام آرام