24-05-2013، 1:20
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
شهیار قنبری (زاده ۶ مرداد ۱۳۲۹ خورشیدی در تهران)، شاعر، ترانهسرا، آهنگساز، نمایشنامهنویس، مجری تلویزیونی و رادیویی، فیلمساز، روزنامهنگار، برنامهساز رادیو و تلویزیون و آوازخوان ایرانی است.
زندگی شهیار
شهیار قنبری به سال ۱۳۲۹ - روز ششم مرداد تابستانی در خانوادهای اهل هنر به دنیا آمد. کار ادبی را از نوجوانی آغاز کرد و در آن زمان برای نشریه اطلاعات کودکان داستان کوتاه مینوشت، گاه نیز اشعاری میسرود. سپس برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات به کمبریج رفت, و در میانه ی دهه ی ۶۰ میلادی..در اوج تب و تاب این دهه- دهه ی شگفت انگیز در تمامی زمینه ها, به ویژه صحنه و زمینه ی هنر که آتشفشان, شعر و رنگ و شعور و نور.. و آزادی! و نسل جوان تمامی صحنه ها را اشغال کرده بود, بر خلاف امروز جهان..!
شهیار پس از بازگشت به ایران سرودن ترانه را آغاز کرد...!( بر خلاف پدر که میخواست پسرکش آرشیتکت شود و نه آرتیست.. و این حرف را داشت که به حق بود: هنرمندان در جامعه ی ایران سرنوشت درخشانی ندارند...که فضای هنر نیست این جامعه..!) شهیار جوان اما به عشقش پرداخت.! و نخستین ترانه یی که نوشت "دیگه اشکم واسه من ناز میکنه" بود!..اما اولین ترانه یی نبود که پخش شد بر رادیو..!.."ستاره آی ستاره" با صدای گوگوش از رادیو پخش میشود...و پس از چند ترانه ی دیگر "دیگه اشکم واسه من ناز میکنه"با موسقیی یی از اسفندیار منفرد زاده و صدای گوگوش جوان پخش میشود بر رادیو..!
شهیار قنبری با ترانه قصه دو ماهی با آهنگسازی بابک افشار به دلیل نوآوری در واژه و مضمون، سرآغاز ترانه نوین فارسی و ترانه مدرن ایران است و او را ترانه سرای نوین ایران زمین می نامند. این نکته را شاعرانی نظیر اردلان سرفراز تأیید کردهاند."شهیار قنبری: قصه ی دو ماهی میلاد من است. بند ناف ترانه من این چنین بریده میشود..!
فرهاد، شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده روی جلد ترانه «جمعه»
همکاری شهیار و واروژان در حقیقت شروع دوران دیگری از زندگی هنری وی است. نخستین ترانه این دو با عنوان بوی خوب گندم با اجرای داریوش خواننده معترض ایرانی باعث شد تا خواننده، آهنگساز و شاعر هر سه به زندان بیافتند.! "شهیار قنبری:راستی ما چرا آنجا بودیم؟ما که فقط ترانه می نوشتیم و تو ( واروژان ) را داشتیم و دریای صدا های خوش رنگ را..! و شاعر میگوید از رفیق دلتنگی ها و تشنگی ها: امروز که بی تو, بر ما هزار سال گذشته است, حتی نمی توانم از سنگینی این غیبت بزرگ بنویسم. واژه ها, نیروی موسیقی را کم دارند. واژه های من تو را کم دارند! واروژانِ من..! مرد سازها و آوازها..! و شاعر به قله هایی بلند تر میرسد: با : اگه بمونی- قصه ی بره و گرگ- حرف - نفس - هجرت - جمعه - مرد تنها - هفته خاکستری - کودکانه - آوار - نجواها - بوی خوب گندم - نفرین نامه - همیشه غایب - سقوط - نماز - نون و پنیر و سبزی - امان از...و چندصد ترانه ی ناب دیگر..!
-بیش از هفده سال است که یک برنامه ی رادیویی دارم به نام "قدغن ها" یکشنبه ها ساعت 17:۰۰ به وقت آمریکا بر روی رادیو"صدای ایران"..! که سفری ست تا بلندای زیبایی آفرینان ایران و جهان..! بیش از همه ترانه نوشته ام . نمایش های رادییویی و تلویزیونی ساخته ام.! ( برنامه های تلویزیونی: دوستت دارم ها- دلخواسته ها"- ) کاری به نام "غزلنمایش-سفرنامه" را به سال ۱۹۹۳ به روی صحنه برده ام! ..... و هنوز و هنچنان : شعر خوردن, شعر نوشیدن, شعر بوییدن, شعر گریستن, شعر خندیدن, شعر خوابیدن, شعر ریسیدن و شعر نفس کشیدن, تنها کسب و کار من است.
طی سالهای بعد شهیار با خوانندگان مشهوری نظیر داریوش، فرهاد مهراد، ستار، و ابی همکاری کرد.
آثار شهیار
کتاب ها
درخت بیزمین ۱۹۹۱(نخستین دفتر شعر من)
یک دهان آواز سرخ
دریا در من ۱۹۹۵ (گزینه ی ترانه ها ۱۹۹۵-۱۹۶۹)
آلبومها
اگر همه شاعر بودند یا "پیشمرگانه ها" ۱۹۸۰ / که با صدای خودم در خانه (ایران) ضبط کرده ام و در پاریس به بازار فرستاده ام. /
صدای درخت بیزمین ۱۹۹۱
قدغن ۱۹۹۲
سفرنامه ۱۹۹۴
برهنگی ۱۹۹۸
قدغن + ۱۹۹۹
دوستت دارمها ۲۰۰۱
۲۰۰۳ Rewind me in Paris
نو نفس ۲۰۱۰ / آلبومک /
دلچسبیده ها 2011
فیلمها
چهره آشنا کارگردانی حسن خردمند
خانه خراب نصرت کریمی
شام آخر به کارگردانی و نویسندگی شهیار
پاییز ایستگاه ِ آخر یک فیلم موزیکال تلویزیونی در دوبخش به نویسندگی و کارگردانی شهیار، نخستین تجربه سوررئالیستی شهیار
شهیار قنبری (زاده ۶ مرداد ۱۳۲۹ خورشیدی در تهران)، شاعر، ترانهسرا، آهنگساز، نمایشنامهنویس، مجری تلویزیونی و رادیویی، فیلمساز، روزنامهنگار، برنامهساز رادیو و تلویزیون و آوازخوان ایرانی است.
زندگی شهیار
شهیار قنبری به سال ۱۳۲۹ - روز ششم مرداد تابستانی در خانوادهای اهل هنر به دنیا آمد. کار ادبی را از نوجوانی آغاز کرد و در آن زمان برای نشریه اطلاعات کودکان داستان کوتاه مینوشت، گاه نیز اشعاری میسرود. سپس برای ادامه تحصیل در رشته ادبیات به کمبریج رفت, و در میانه ی دهه ی ۶۰ میلادی..در اوج تب و تاب این دهه- دهه ی شگفت انگیز در تمامی زمینه ها, به ویژه صحنه و زمینه ی هنر که آتشفشان, شعر و رنگ و شعور و نور.. و آزادی! و نسل جوان تمامی صحنه ها را اشغال کرده بود, بر خلاف امروز جهان..!
شهیار پس از بازگشت به ایران سرودن ترانه را آغاز کرد...!( بر خلاف پدر که میخواست پسرکش آرشیتکت شود و نه آرتیست.. و این حرف را داشت که به حق بود: هنرمندان در جامعه ی ایران سرنوشت درخشانی ندارند...که فضای هنر نیست این جامعه..!) شهیار جوان اما به عشقش پرداخت.! و نخستین ترانه یی که نوشت "دیگه اشکم واسه من ناز میکنه" بود!..اما اولین ترانه یی نبود که پخش شد بر رادیو..!.."ستاره آی ستاره" با صدای گوگوش از رادیو پخش میشود...و پس از چند ترانه ی دیگر "دیگه اشکم واسه من ناز میکنه"با موسقیی یی از اسفندیار منفرد زاده و صدای گوگوش جوان پخش میشود بر رادیو..!
شهیار قنبری با ترانه قصه دو ماهی با آهنگسازی بابک افشار به دلیل نوآوری در واژه و مضمون، سرآغاز ترانه نوین فارسی و ترانه مدرن ایران است و او را ترانه سرای نوین ایران زمین می نامند. این نکته را شاعرانی نظیر اردلان سرفراز تأیید کردهاند."شهیار قنبری: قصه ی دو ماهی میلاد من است. بند ناف ترانه من این چنین بریده میشود..!
فرهاد، شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده روی جلد ترانه «جمعه»
همکاری شهیار و واروژان در حقیقت شروع دوران دیگری از زندگی هنری وی است. نخستین ترانه این دو با عنوان بوی خوب گندم با اجرای داریوش خواننده معترض ایرانی باعث شد تا خواننده، آهنگساز و شاعر هر سه به زندان بیافتند.! "شهیار قنبری:راستی ما چرا آنجا بودیم؟ما که فقط ترانه می نوشتیم و تو ( واروژان ) را داشتیم و دریای صدا های خوش رنگ را..! و شاعر میگوید از رفیق دلتنگی ها و تشنگی ها: امروز که بی تو, بر ما هزار سال گذشته است, حتی نمی توانم از سنگینی این غیبت بزرگ بنویسم. واژه ها, نیروی موسیقی را کم دارند. واژه های من تو را کم دارند! واروژانِ من..! مرد سازها و آوازها..! و شاعر به قله هایی بلند تر میرسد: با : اگه بمونی- قصه ی بره و گرگ- حرف - نفس - هجرت - جمعه - مرد تنها - هفته خاکستری - کودکانه - آوار - نجواها - بوی خوب گندم - نفرین نامه - همیشه غایب - سقوط - نماز - نون و پنیر و سبزی - امان از...و چندصد ترانه ی ناب دیگر..!
-بیش از هفده سال است که یک برنامه ی رادیویی دارم به نام "قدغن ها" یکشنبه ها ساعت 17:۰۰ به وقت آمریکا بر روی رادیو"صدای ایران"..! که سفری ست تا بلندای زیبایی آفرینان ایران و جهان..! بیش از همه ترانه نوشته ام . نمایش های رادییویی و تلویزیونی ساخته ام.! ( برنامه های تلویزیونی: دوستت دارم ها- دلخواسته ها"- ) کاری به نام "غزلنمایش-سفرنامه" را به سال ۱۹۹۳ به روی صحنه برده ام! ..... و هنوز و هنچنان : شعر خوردن, شعر نوشیدن, شعر بوییدن, شعر گریستن, شعر خندیدن, شعر خوابیدن, شعر ریسیدن و شعر نفس کشیدن, تنها کسب و کار من است.
طی سالهای بعد شهیار با خوانندگان مشهوری نظیر داریوش، فرهاد مهراد، ستار، و ابی همکاری کرد.
آثار شهیار
کتاب ها
درخت بیزمین ۱۹۹۱(نخستین دفتر شعر من)
یک دهان آواز سرخ
دریا در من ۱۹۹۵ (گزینه ی ترانه ها ۱۹۹۵-۱۹۶۹)
آلبومها
اگر همه شاعر بودند یا "پیشمرگانه ها" ۱۹۸۰ / که با صدای خودم در خانه (ایران) ضبط کرده ام و در پاریس به بازار فرستاده ام. /
صدای درخت بیزمین ۱۹۹۱
قدغن ۱۹۹۲
سفرنامه ۱۹۹۴
برهنگی ۱۹۹۸
قدغن + ۱۹۹۹
دوستت دارمها ۲۰۰۱
۲۰۰۳ Rewind me in Paris
نو نفس ۲۰۱۰ / آلبومک /
دلچسبیده ها 2011
فیلمها
چهره آشنا کارگردانی حسن خردمند
خانه خراب نصرت کریمی
شام آخر به کارگردانی و نویسندگی شهیار
پاییز ایستگاه ِ آخر یک فیلم موزیکال تلویزیونی در دوبخش به نویسندگی و کارگردانی شهیار، نخستین تجربه سوررئالیستی شهیار