قلب
قلب در لغت به معنی واژگون کردن است و مقلوب به معنی واژگونه می باشد
صنعت قلب دارای سه نوع است
1 ـ قلب بعض :
و آن قلبی است که جای یک یا چند حرف در لغت با هم عوض بشود.
2 ـ قلب کل :
زمانی است که تمام حروف یک کلمه بر عکس شود و به کلمه ی اول یا کلمه ی دیگری تبدیل شود
3 ـ قلب کامل یا مستوی :
و آن زمانی است که تمام جمله، نظم یا نثر قبل عکس کردن باشد.
مثال برای مورد اول :
ـ حریم و رحیم
ـ شاعر و عاشر
ـ رتبت و تربت در بیت زیر
جنت رقمی ز رتبت اوست
تَبَت اثری ز تربت اوست
خاقانی
مثال برای مورد دوم :
ـ گنج و جنگ
ـ رام و مار
ـ و انیس کریم و میرک سینا در بیت زیر
هست انیس کریم ور نشناسی
زود بخوان باشگونه میرک سینا
امیر علی پورتگین
مثال 1 برای مورد سوم :
شکر به ترازوی وزارت برکش
شو همره بلبل بلب هر مهوش
مصرع اول این بیت از یک شاعر و مصرع دوم از شاعری دیگر است
مثال 2 برای مورد سوم :
ز نطنز آمد رخت خرد ما زنطنز
زنطنزم زنطنزم زنطنزم زنطنز
شاعر نا مشخص
مثال 3 برای مورد سوم :
درک مکارم درد مرا کم کرد
کلی زور زدم تا این جمله رو خودم نوشتم.
توضیحی ییرامون قلب کامل یا مستوی :
در قلب نوع سوم به دلیل سخت بودن و صنعتی بودن بالای بیت بیشتر به طرف صنعت لفظی ادبیات رفته و معنی و مفهوم خاصی را دنبال نمی کند. باید توجه داشت که یک شعر زمانی قابل قبول مخاطب و زیبا خواهد بود که علاوه بر صنعت دارای مفهوم هم باشد و صنعت قلب کامل زمانی شیرین و بهتر خواهد بود که معنی دار هم باشد که البته سخت خواهد بود.