امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

دینام عشق

#1
#PART1
#طراوت
به قطرات بارون که مثل همیشه روی شیشه روون بودن خیره شدم ...


چقد شبیه اشکای منن Smile

نفس عمیقی کشیدم و بغضم و قورت دادم ...

از خونه بیرون رفتم و چکمه هام و پوشیدم ...

کلاه هودیم و جلو کشیدم و مشغول راه رفتن تو  بارون پاییزی شدم ...

صدای خرچ خرچ برگا زیر پام ، گوشم و نوازش میکرد ...

پاییز فصل عاشقیه ولی چقد برای من غم انگیزه ...

خیابونای بالاشهر درست مثل خیابونای شانزلیزه بود ...

به یک سال گذشته فک کردم ...

مرگ مامان و بابا ...

بالا کشیدن ارث و میراث ...

شاید تقدیر ماعم این بوده .!!


#امیر

با تابش پرتو های آفتاب تو چشمم مژه هام رو باز کردم

و پتو رو کشیدم رو صورتم ...

طاق باز خوابیدن ک با حس پریدن یه گوریل رو شکمم
آخ بلندی گفتم و لپم و باد کردم ...

رونا: طلایی ... چشمات و وا کن که سحر ... تو چشم تو بیدار میشه ...
یا بیدار بشه ?

دستی رو موهای قهوه ایش کشیدم و لب زدم ...
امیر: چته سر صبحی عین گورول میپری رو شکم آدم ...

قهقه ای سر داد و گفت :
گورول؟؟?
داداش اون گوریل عه ...

چشمام و نازک کردم و گفتم :
حالا هر خری ک هست ...

بلند تر خندید و گفت:
گوریلِ خر ...?


منم همراهش قهقه زدم ک گفت:
خیلی دیوونه ای ..

لبخند پیروزمندانه ای زدم و گفتم:

اگع دیوونه نبودم ک داداش دوقلوی ت نمیشدم ...

با یاد آوردی چیزی ابروم ک بالا بردم ..
امیر: آرین رفته؟

_ آره کار داشت رفت ...

سنگینیش و رو شکمم حس کردم ک با خنده گفتم:
راحتی؟؟

ی نگاع ب وضعیتش کرد و گفت:
شوما ناراحتی دادا؟

خنده ای سر دادیم و به طرف پله ها حرکت کردیم ...

ادامه دارد ...?
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان