18-11-2020، 10:47
یهود ستیزی (به انگلیسی: Antisemitism ، ترجمهٔ تحتاللفظی: نگرش ضد سامی) به ستیزهجویی با یهودیان و نگاه منفی و کینهجویانه همراه با پیشداوری نسبت به آنچه یهودی است گفته میشود.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تاریخ یهود ستیزی در اروپا اساساً با دوران پیدایش مسیحیت و داعیهٔ پیروان آن برای سلطهٔ انحصاری و به رسمیت شناساندن زورمدارانهٔ دین خود بهعنوان یگانه مذهب رسمی شروع میشود. اولین گروههای مسیحی در اروپا، یهودیانی بودند که به آیین عیسوی گرویده و با اتکا به انجیل، مسیحیت را بهعنوان مذهب جانشین برای آیین یهود و بهمثابهٔ وحدت جدید و اسرائیل حقیقی درک میکردند. این اعتقاد به نفی تعلق یهودیان به محدودهٔ متحدین خدا و متهم کردن آنها به آزار و قتل مسیح منجر شد. یهودیستیزی از قرن دوم میلادی در تاریخ، ادبیات و موعظههای مسیحی با پیگیری دنبال شد و به شکل تحقیر دینی و قومی در آیین مسیحی تکامل یافت.
یهودیستیزی اولیه در مسیحیت بر کندذهنی و بردگی یهودیان، تکذیب رسالت مسیح و قتل او توسط یهودیان و نهایتاً طرد آنان از سوی خدا تکیه دارد. البته در انجیل چشمانداز بازگشت و نجات آخرین بقایای آنها مطرح و از زاویه دینشناسی با از بین بردن یهودیان و تحمیل مسیحیت به آنان مرز بندی شدهاست. یهودیستیزی در قرن ۴ و ۵ که مسیحیت به دین دولتی ارتقا یافت، کیفیت نوینی یافت. در این دوره تخریب کنیسهها، حملات دایمی به یهودیان، تصویب قوانینی بر مبنای ممنوعیت گرویدن مسیحیان به دین یهود، جلوگیری از ازدواج میان یهودیها و مسیحیان و محروم کردن یهودیان از شرکت در مراجع رسمی و دولتی رایج شد.
یهودیستیزی" با گسترش مسیحیت در جوامع اروپایی از محدودهٔ محافل دینی خارج و به بخشی از اعتقادات مذهبی ـ خرافی عوام تبدیل شد. اوهامی ازقبیل به صلیب کشیدن کودکان مسیحی و استفاده از خون آنها برای مراسم مذهبی و شفای بیماران، مسموم کردن چشمههای آب توسط یهودیان حتی تا میانهٔ قرن بیستم، برای برانگیختن خشونت عمومی در میان توده های مسیحی، علیه پیروان دین یهود مؤثر واقع میشدند. خصومت ضدیهودی در قرن ۱۳ و ۱۴ میلادی در اروپای مرکزی به تخریب بسیاری از مراکز مسکونی و عبادیِ یهودیان و کشتار جمعی آنها منجر شد. بدینترتیب، گرچه از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران، اختلافات عقیدتی، ریشهٔ خصومت ضدیهودی و عدم پذیرش اجتماعیِ آنها در تاریخ هزارسالهٔ قرون وسطی در اروپا را تشکیل میدهد، اما محروم کردن آنان از مشاغل کلیدیِ دولتی، مصادرهٔ زمینهای آنها توسط زمینداران بزرگِ وابسته به کلیسا، ممنوعیت فعالیت آنها در حرفههای صنعتی توسط صنوف، به غارت کشیدن دائمی اموال و دارایی آنها، سوق دادنشان به خرید و فروش کالا و نزول خواری، و نهایتاً تحریک تودههای مذهبی علیه آنها دلالت بر جنگ قدرتی با انگیزههای اقتصادی دارد که با پوشش مذهب میدان را میآراید. در این جنگ که هدفمند قدرت زدایی کامل یهودیان را از حق مالکیت و شرکت برابر در امور و حقوق اجتماعی دنبال میکرد، یهودی به عنوان سمبل معصیت در افکار عمومی تودههای محروم که خود قربانی سودجویی زمینداران و تجار بزرگ بودند، معرفی شد. پروژه یهودی، سمبل گناه از سوی کلیسا و قدرتمندان اقتصادی عصر به گونهای در میان عوام تبلیغ شد که توجهشان از مکانیسم واقعی مناسبات تبعیضآمیز اجتماعی به کینه و نفرت کور علیه «یهودی ذاتاً گناهکار» منحرف شد. آدرنو و هورکهایمر این پدیده را در میان انسانها زیر عنوان فرافکنی گمراه در مقابل فرافکنی اندیشمندانه تعریف میکنند. فرافکنی گمراه به معنای انتقال فاقد تأمل احساسات، عواطف و آرزوهای سرخورده انسانها بر روی یک موضوع، یا یک فرد یا یک پدیدهاست. فرافکنی گمراه در مثال یهودیستیزی، ساختن تصویری بهغایت منفی از یهودی و سپس تعبیه علت تمامی ناکامیهای اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی و حسی خود بر روی این کاراکتر شیطانی است.
یهودستیزی در قرون وسطی
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
تاریخ یهود ستیزی در اروپا اساساً با دوران پیدایش مسیحیت و داعیهٔ پیروان آن برای سلطهٔ انحصاری و به رسمیت شناساندن زورمدارانهٔ دین خود بهعنوان یگانه مذهب رسمی شروع میشود. اولین گروههای مسیحی در اروپا، یهودیانی بودند که به آیین عیسوی گرویده و با اتکا به انجیل، مسیحیت را بهعنوان مذهب جانشین برای آیین یهود و بهمثابهٔ وحدت جدید و اسرائیل حقیقی درک میکردند. این اعتقاد به نفی تعلق یهودیان به محدودهٔ متحدین خدا و متهم کردن آنها به آزار و قتل مسیح منجر شد. یهودیستیزی از قرن دوم میلادی در تاریخ، ادبیات و موعظههای مسیحی با پیگیری دنبال شد و به شکل تحقیر دینی و قومی در آیین مسیحی تکامل یافت.
یهودیستیزی اولیه در مسیحیت بر کندذهنی و بردگی یهودیان، تکذیب رسالت مسیح و قتل او توسط یهودیان و نهایتاً طرد آنان از سوی خدا تکیه دارد. البته در انجیل چشمانداز بازگشت و نجات آخرین بقایای آنها مطرح و از زاویه دینشناسی با از بین بردن یهودیان و تحمیل مسیحیت به آنان مرز بندی شدهاست. یهودیستیزی در قرن ۴ و ۵ که مسیحیت به دین دولتی ارتقا یافت، کیفیت نوینی یافت. در این دوره تخریب کنیسهها، حملات دایمی به یهودیان، تصویب قوانینی بر مبنای ممنوعیت گرویدن مسیحیان به دین یهود، جلوگیری از ازدواج میان یهودیها و مسیحیان و محروم کردن یهودیان از شرکت در مراجع رسمی و دولتی رایج شد.
یهودیستیزی" با گسترش مسیحیت در جوامع اروپایی از محدودهٔ محافل دینی خارج و به بخشی از اعتقادات مذهبی ـ خرافی عوام تبدیل شد. اوهامی ازقبیل به صلیب کشیدن کودکان مسیحی و استفاده از خون آنها برای مراسم مذهبی و شفای بیماران، مسموم کردن چشمههای آب توسط یهودیان حتی تا میانهٔ قرن بیستم، برای برانگیختن خشونت عمومی در میان توده های مسیحی، علیه پیروان دین یهود مؤثر واقع میشدند. خصومت ضدیهودی در قرن ۱۳ و ۱۴ میلادی در اروپای مرکزی به تخریب بسیاری از مراکز مسکونی و عبادیِ یهودیان و کشتار جمعی آنها منجر شد. بدینترتیب، گرچه از دیدگاه بسیاری از پژوهشگران، اختلافات عقیدتی، ریشهٔ خصومت ضدیهودی و عدم پذیرش اجتماعیِ آنها در تاریخ هزارسالهٔ قرون وسطی در اروپا را تشکیل میدهد، اما محروم کردن آنان از مشاغل کلیدیِ دولتی، مصادرهٔ زمینهای آنها توسط زمینداران بزرگِ وابسته به کلیسا، ممنوعیت فعالیت آنها در حرفههای صنعتی توسط صنوف، به غارت کشیدن دائمی اموال و دارایی آنها، سوق دادنشان به خرید و فروش کالا و نزول خواری، و نهایتاً تحریک تودههای مذهبی علیه آنها دلالت بر جنگ قدرتی با انگیزههای اقتصادی دارد که با پوشش مذهب میدان را میآراید. در این جنگ که هدفمند قدرت زدایی کامل یهودیان را از حق مالکیت و شرکت برابر در امور و حقوق اجتماعی دنبال میکرد، یهودی به عنوان سمبل معصیت در افکار عمومی تودههای محروم که خود قربانی سودجویی زمینداران و تجار بزرگ بودند، معرفی شد. پروژه یهودی، سمبل گناه از سوی کلیسا و قدرتمندان اقتصادی عصر به گونهای در میان عوام تبلیغ شد که توجهشان از مکانیسم واقعی مناسبات تبعیضآمیز اجتماعی به کینه و نفرت کور علیه «یهودی ذاتاً گناهکار» منحرف شد. آدرنو و هورکهایمر این پدیده را در میان انسانها زیر عنوان فرافکنی گمراه در مقابل فرافکنی اندیشمندانه تعریف میکنند. فرافکنی گمراه به معنای انتقال فاقد تأمل احساسات، عواطف و آرزوهای سرخورده انسانها بر روی یک موضوع، یا یک فرد یا یک پدیدهاست. فرافکنی گمراه در مثال یهودیستیزی، ساختن تصویری بهغایت منفی از یهودی و سپس تعبیه علت تمامی ناکامیهای اجتماعی، اقتصادی و حتی فرهنگی و حسی خود بر روی این کاراکتر شیطانی است.
یهودستیزی در قرون وسطی