16-11-2020، 10:24
خلافت فاطمی سلسلهای است که از سال ۹۰۹م به مدت تقریبی دو قرن (تا سال ۱۱۷۱م) بر بخش بزرگی از شمال آفریقا و خاورمیانه و دریای مدیترانه حکومت کرد. خلفای فاطمی پیشوایان شیعه اسماعیلی نیز بودند و نام سلسله آنان به نام فاطمه، دختر محمّد پیامبر مسلمانان، نامگذاری شده بود. آنان در قسمت مدیترانهای خاورمیانه، بمدت بیش از دو قرن مؤسسّ دولتی بودند که به گسترشِ علم، هنر و بازرگانی علاقهی فراوان نشان میداد. قاهره پایتختِ مصر، توسط فاطمیان پایهگذاری شد. امپراتوری آنها یعنی بخش اولیه تاریخ اسماعیلی، تقریباً از ابتدای اسلام تا قرن یازدهم را در بر میگیرد. نخستین خلیفه فاطمی عبیدالله المهدی و سه خلیفه فاطمی دیگر، یعنی القائم و المنصور و المعز لدین الله نام داشتند.
خلافت فاطمی در سال ۹۰۹م در شمال آفریقا بنیان نهاده شد و به زودی به سیسیل، مصر، فلسطین و سوریه گسترش یافت و در دوران حکومت هشتمین خلیفهی فاطمی، المستنصربالله (وفات ۱۰۹۴م) به اوج قدرت خود رسید. در طول این دورهی حدوداً دو قرنی، فاطمیان یک حکومت مرفّه همراه با شادابی عقلانی، اقتصادی و فرهنگی قابل ملاحظهای را پدیدآوردند.
الحاکم بامرالله فرزند العزیز، ششمین خلیفه بود؛ در دوران او دارالحکمه یا دارالعلمهایی ایجاد شد. این کانون بزرگ با بیتالحکمه مأمون مقایسه میشد و مرکز آثار و کتب اسماعیلی بود که با حملهی صلاحالدین به قاهره تمام آنها سوزانده شدهاست. در زمان وی کیش اسماعیلی به سرعت گسترش یافت و داعیان در خارج از مرزهای حکومت مشغول گسترش عقاید اسماعیلی بودند، یکی از معروفترین داعیان حمید الدین احمد بن عبدالله کرمانی بود که کتبی همچون «الریاض» و «راحه العق» را به رشته تحریر درآوردهاست. علی بن محمد صلیحی نیز شخصی بود که در ارتباط با قاهره سلسلهی اسماعیلی صلیحیون را بنیان نهاد و تا حدود یک قرن اقتدار خود را در مناطق بحرین، عمان و حضرموت حفظ کرد؛ آنها همچنین نقش مهمی در گسترش عقاید اسماعیلیه در هند داشتند و موفق شدند بسیاری از اهالی گجرات را به کیش اسماعیلی درآورند و در قرون بعدی این شهر به پایگاه اصلی اسماعیلیان تبدیل گشت. الحاکم بامرالله در ۲۷ شوال سال ۴۱۱ هجری قمری فوت کرد.
دعوت خلفای فاطمی در سرزمین ایران در عهد سامانیان و غزنویان آغاز شد، اما در واقع به وسیله ناصر خسرو قبادیانی، شاعر معروف خراسان و مقارن با اوایل دوران سلاجقه این دعوت تا حدی به ثمر رسید. در ادامه با آن که خلفای مصر در جلب آل بویه سعی فراوانی کردند، اما در این زمینه توفیقی به دست نیاوردند، چنانکه عضدالدوله دیلمی در اواخر عمرش همچنان در صدد تسخیر مصر و برانداختن خلافت فاطمی بود که اجل مهلتش نداد.
از سالهای اول حکومت در شمال آفریقا، فاطمیان قصد تصرف مصر را داشتند. مهدی بالله در سال ۳۰۱ و ۳۰۷ هجری قمری به مصر حمله کرد اما موفق نشد آن را به دست آورد. دربارهی اوضاع آشفته اجتماعی مصر در اواخر عصر اخشیدی به افزایش فعالیت داعیان فاطمی اشاره شدهاست؛ پس از مرگ کافور اخشیدی، وزیر جعفر بن فرات حکومت را به دست گرفت و در همین هنگام با کاهش آب نیل و گرانی اجناس عدهای از مصریان به المعز فاطمی نامه نوشتند و خواستار ورود او به مصر شدند. اما به نظر طاهری ناصری دلیلی مهمتر وجود داشتهاست؛ که میتوان به تحرکات ناوگان روم در آبهای شمال آفریقا و نگرانی خلیفه از توطئه امویان اندلس اشاره کرد. در سال ۳۰۱ هجری ابوالقاسم، ولیعهد فاطمیان و فرزند عبدالله به مصر حمله کرد و اسکندریه، فیوم و بخشهایی از صعید مصر را به تصرف خود درآورد اما با ورود نیروهای مونس خادم، فرمانده ترک عباسی به مصر، سپاه فاطمی عقبنشینی کرد. در این مدت لشکرکشیهای بسیاری به مصر شد که نتیجهای در برنداشت، در آخرین نبردی که در سال ۳۵۸ هجری اتفاق افتاد، سپاهی تشکیلشده از قبایل بربر و اسلاو به فرماندهی جوهر سیسیلی راهی مصر شد. او مصر را فتح کرد. جوهر سیسیلی به دستور خلیفه فاطمی ابتدا شهر فعلی قاهره را در شمال شرقی فسطاط ساخت و سپس محلههایی برای اسکان قبایل و طایفهها که سپاه و لشکر فاطمی را تشکیل میدادند بنا کرد. نام عباسیان را از منابر مصر انداخت و اسم آنها را از سکهها حذف کرد. وی دارالضرب فسطاط را ایجاد کرد و سکهی سرخ به نام المعز ضرب کرد.
با وجود این، سالها پس از مرگ عضدالدوله، یک سردار ایرانی خلیفه عباسی به نام ارسلان بساسیری به اشاره و تحریک المستنصر، خلیفه فاطمی، علیه عباسیان شورید و بغداد را متصرف شد که در پی آن خلیفه القائم بامرالله را از آن جا بیرون کرد و سپس خطبه به نام امام فاطمی خواند (۴۵۰ ق / ۱۰۵۸ م). در آن احوال، خلافت عباسیان در معرض انقراض قرار گرفت، اما از حسن اتفاق، با ظهور طغرل بیگ سلجوقی و ورود او به بغداد ۴۵۱ق/۱۰۵۹م خلافت عباسیان از خطر سقوط حتمی نجات پیدا کرد. از آن پس، جلوگیری از نشر دعوت فاطمی و نابود کردن قلعه الموت و اهتمام در تعقیب اسماعیلیه، برای سلاجقه ایران،سلاجقه شام،سلاجقه روم و در کل سلجوقیان یک تکلیف و تعهد شد که تا پایان آن عصر نیز ادامه داشت.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
خلافت فاطمی در سال ۹۰۹م در شمال آفریقا بنیان نهاده شد و به زودی به سیسیل، مصر، فلسطین و سوریه گسترش یافت و در دوران حکومت هشتمین خلیفهی فاطمی، المستنصربالله (وفات ۱۰۹۴م) به اوج قدرت خود رسید. در طول این دورهی حدوداً دو قرنی، فاطمیان یک حکومت مرفّه همراه با شادابی عقلانی، اقتصادی و فرهنگی قابل ملاحظهای را پدیدآوردند.
الحاکم بامرالله فرزند العزیز، ششمین خلیفه بود؛ در دوران او دارالحکمه یا دارالعلمهایی ایجاد شد. این کانون بزرگ با بیتالحکمه مأمون مقایسه میشد و مرکز آثار و کتب اسماعیلی بود که با حملهی صلاحالدین به قاهره تمام آنها سوزانده شدهاست. در زمان وی کیش اسماعیلی به سرعت گسترش یافت و داعیان در خارج از مرزهای حکومت مشغول گسترش عقاید اسماعیلی بودند، یکی از معروفترین داعیان حمید الدین احمد بن عبدالله کرمانی بود که کتبی همچون «الریاض» و «راحه العق» را به رشته تحریر درآوردهاست. علی بن محمد صلیحی نیز شخصی بود که در ارتباط با قاهره سلسلهی اسماعیلی صلیحیون را بنیان نهاد و تا حدود یک قرن اقتدار خود را در مناطق بحرین، عمان و حضرموت حفظ کرد؛ آنها همچنین نقش مهمی در گسترش عقاید اسماعیلیه در هند داشتند و موفق شدند بسیاری از اهالی گجرات را به کیش اسماعیلی درآورند و در قرون بعدی این شهر به پایگاه اصلی اسماعیلیان تبدیل گشت. الحاکم بامرالله در ۲۷ شوال سال ۴۱۱ هجری قمری فوت کرد.
دعوت خلفای فاطمی در سرزمین ایران در عهد سامانیان و غزنویان آغاز شد، اما در واقع به وسیله ناصر خسرو قبادیانی، شاعر معروف خراسان و مقارن با اوایل دوران سلاجقه این دعوت تا حدی به ثمر رسید. در ادامه با آن که خلفای مصر در جلب آل بویه سعی فراوانی کردند، اما در این زمینه توفیقی به دست نیاوردند، چنانکه عضدالدوله دیلمی در اواخر عمرش همچنان در صدد تسخیر مصر و برانداختن خلافت فاطمی بود که اجل مهلتش نداد.
از سالهای اول حکومت در شمال آفریقا، فاطمیان قصد تصرف مصر را داشتند. مهدی بالله در سال ۳۰۱ و ۳۰۷ هجری قمری به مصر حمله کرد اما موفق نشد آن را به دست آورد. دربارهی اوضاع آشفته اجتماعی مصر در اواخر عصر اخشیدی به افزایش فعالیت داعیان فاطمی اشاره شدهاست؛ پس از مرگ کافور اخشیدی، وزیر جعفر بن فرات حکومت را به دست گرفت و در همین هنگام با کاهش آب نیل و گرانی اجناس عدهای از مصریان به المعز فاطمی نامه نوشتند و خواستار ورود او به مصر شدند. اما به نظر طاهری ناصری دلیلی مهمتر وجود داشتهاست؛ که میتوان به تحرکات ناوگان روم در آبهای شمال آفریقا و نگرانی خلیفه از توطئه امویان اندلس اشاره کرد. در سال ۳۰۱ هجری ابوالقاسم، ولیعهد فاطمیان و فرزند عبدالله به مصر حمله کرد و اسکندریه، فیوم و بخشهایی از صعید مصر را به تصرف خود درآورد اما با ورود نیروهای مونس خادم، فرمانده ترک عباسی به مصر، سپاه فاطمی عقبنشینی کرد. در این مدت لشکرکشیهای بسیاری به مصر شد که نتیجهای در برنداشت، در آخرین نبردی که در سال ۳۵۸ هجری اتفاق افتاد، سپاهی تشکیلشده از قبایل بربر و اسلاو به فرماندهی جوهر سیسیلی راهی مصر شد. او مصر را فتح کرد. جوهر سیسیلی به دستور خلیفه فاطمی ابتدا شهر فعلی قاهره را در شمال شرقی فسطاط ساخت و سپس محلههایی برای اسکان قبایل و طایفهها که سپاه و لشکر فاطمی را تشکیل میدادند بنا کرد. نام عباسیان را از منابر مصر انداخت و اسم آنها را از سکهها حذف کرد. وی دارالضرب فسطاط را ایجاد کرد و سکهی سرخ به نام المعز ضرب کرد.
با وجود این، سالها پس از مرگ عضدالدوله، یک سردار ایرانی خلیفه عباسی به نام ارسلان بساسیری به اشاره و تحریک المستنصر، خلیفه فاطمی، علیه عباسیان شورید و بغداد را متصرف شد که در پی آن خلیفه القائم بامرالله را از آن جا بیرون کرد و سپس خطبه به نام امام فاطمی خواند (۴۵۰ ق / ۱۰۵۸ م). در آن احوال، خلافت عباسیان در معرض انقراض قرار گرفت، اما از حسن اتفاق، با ظهور طغرل بیگ سلجوقی و ورود او به بغداد ۴۵۱ق/۱۰۵۹م خلافت عباسیان از خطر سقوط حتمی نجات پیدا کرد. از آن پس، جلوگیری از نشر دعوت فاطمی و نابود کردن قلعه الموت و اهتمام در تعقیب اسماعیلیه، برای سلاجقه ایران،سلاجقه شام،سلاجقه روم و در کل سلجوقیان یک تکلیف و تعهد شد که تا پایان آن عصر نیز ادامه داشت.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.