20-10-2020، 21:11
ترکمانان قراقویونلو یکی از طوایف ترکمانان که از نیمه قرن هشتم هجری در آذربایجان و غیره صاحب قدرت شدند (۷۸۰–۸۷۴ ه.ق). ترکمانان از طوایفی بودند که هنگام حمله مغول مساکن خود را در حوالی دریاچه آرال ترک کرده بداخل ایران آمدند و بر حسب تصادف هر طایفه ای از آنان در جایی استقرار یافتند. هنگامی که دولت ایلخانان مغول منقرض شد ترکمانان هم مانند سایر طوایف ترک و مغول از موقعیت استفاده کرده صاحب قدرت شدند. این قبیله در شمال شرقی دریاچه وان با مرکزیت ارچیش به قدرت رسیدند.
ریشهشناسی نام
قراقویونلو واژهای ترکی (مرکب از: قره + قویون + لو) و به معنی صاحبان گوسفندهای سیاه است. این واژه بسته به لهجه محلی گوینده، قره قویونلو یا قاراقویونلو هم تلفظ و نوشته میشود. نام صحیح این طایفه قره قویانلو (مرکب از:قره+قویان+لو) به معنی کسانی که کلاه سیاه بر سر میگذارند است. مورخین و مترجمان ناآشنا به زبان ترکی اشتباهاً قره قویونلو ترجمه کردهاند. در مقابل طایفه سنی مذهب رقیب کلاه سفید بر سر میگذاشتهاند که به آق قویانلوها شناخته میشدند و این ترجمه اشتباه درباره آنها هم صورت گرفتهاست. کلاه یا دستار سیاه در مذهب تشیع معنی و مفهوم خاصی دارد و در حال حاضر هم در ایران هنوز روحانیون سید دستار سیاه بر سر میگذارند. قزلباشها هم به خاطر کلاه سرخی که بر سر میگذاشتند نام گذاری شدهاند. در میان ترکمانان هم آق پاپاق به معنی کلاه سفید معروف است.
نام قراقویونلوها نخستین بار در تاریخ در دوره قبل از سلسله صفویه مطرح گردیدهاست. قراقویونلوها که ترکمان بودند ابتدا دست نشاندگان سلسله مغولی جلایریها در تبریز و بغداد بودند. اما در سال ۱۳۷۵ (میلادی) قرا یوسف رهبر قراقویونلوها در پی شورشی علیه جلایریها استقلال خود را از جلایریها اعلام کرد و کنترل آذربایجان، موصل و بغداد را به دست گرفت. تیموریان در حوالی ۱۴۰۰ قرا یوسف را شکست داده و قرایوسف به مصر متواری شد. وی پس از مدتی و در ۱۴۰۶ با کمک حاکمان وقت مصر، مملوکها، دوباره کنترل تبریز را بدست آورد. دولت قراقویونلو در بخش مهمی از سرزمین ایران شامل خوزستان، کرمان، فارس و هرات حضور داشت واپسین فرمانروای قرهقویونلو جهانشاه قراقویونلو نام داشت که اوزون حسن از دودمان آققویونلو او را شکست داد و وی را به همراه پسرش کشت.
در حال حاضر تیرههایی به نام قراقویونلو یا قاراقویونلو در بخش قره قویون که به اسم محال قره قویونلو در شهرستان شوط استان آذربایجان غربی است زندگی میکنند و عموماً پسوند قره قویونلو در نام خانوادگی خود یا محل تولد خود دارند. ایل شاهسون بغدادی در استانهای تهران، مرکزی، … و در حوالی استان فارس وجود دارند. بخشی از بازماندگان جهانشاه قراقویونلو حکومت قطب شاهیان را در هند برپا نمودند.
یکی از مشخصترین بازماندگان اتحادیه قراقویونلو، ایل بهارلوست که بخشی از آن در بهار و بخشی در فارس مستقر است، در اسامی طوایف ایل بهارلو طایفه ای بنام بارانلو وجود دارد، بارانلوها خانواده سلطنتی قراقویونلو را ساختند. پادشاهان قراقویونلو از خانواده قرامحمد برادر بایرام خوجه بودند و به بنی بهرلی نیز شهرت داشتند الگو:زامباور نسب نامه شهریاران ص۳۸۴ علیشکر بیگ بهارلو سردار بزرگ قراقویونلو و برادر همسر جهانشاه قراقویونلو بود، یک بخش از بازماندگان علیشکر بیگ به هند رفتند، بیرام خان بهارلو و عبدالرحیم خان بهارلو بزرگان حکومت گورکانیان هند از اخلاف ایشان بودند، یکی دیگر از نوادگان علیشکر بیگ، موسی خان بهارلو است، ایشان و بازماندگانش از اواخر دوره صفوی سرپرست بخشی از ایل بهارلو در فارس بودند.
در ساوه یکی طایفههای ایل شاهسون بغدادی میباشند و گفته میشود که در زمان نادرشاه به ایران انتقال داده شدهاند. منبع یا منابعی که ارتباط این اقوام و گروهها را به قراقویونلوهای دوره قبل از صفویه ذکر کرده باشد در دسترس نیست. امااین فرضیه خیلی دور از حقیقت نیست. بهویژه که قراقویونلوها مدتی حاکمان بغداد نیز بودهاند.
ریشهشناسی نام
قراقویونلو واژهای ترکی (مرکب از: قره + قویون + لو) و به معنی صاحبان گوسفندهای سیاه است. این واژه بسته به لهجه محلی گوینده، قره قویونلو یا قاراقویونلو هم تلفظ و نوشته میشود. نام صحیح این طایفه قره قویانلو (مرکب از:قره+قویان+لو) به معنی کسانی که کلاه سیاه بر سر میگذارند است. مورخین و مترجمان ناآشنا به زبان ترکی اشتباهاً قره قویونلو ترجمه کردهاند. در مقابل طایفه سنی مذهب رقیب کلاه سفید بر سر میگذاشتهاند که به آق قویانلوها شناخته میشدند و این ترجمه اشتباه درباره آنها هم صورت گرفتهاست. کلاه یا دستار سیاه در مذهب تشیع معنی و مفهوم خاصی دارد و در حال حاضر هم در ایران هنوز روحانیون سید دستار سیاه بر سر میگذارند. قزلباشها هم به خاطر کلاه سرخی که بر سر میگذاشتند نام گذاری شدهاند. در میان ترکمانان هم آق پاپاق به معنی کلاه سفید معروف است.
نام قراقویونلوها نخستین بار در تاریخ در دوره قبل از سلسله صفویه مطرح گردیدهاست. قراقویونلوها که ترکمان بودند ابتدا دست نشاندگان سلسله مغولی جلایریها در تبریز و بغداد بودند. اما در سال ۱۳۷۵ (میلادی) قرا یوسف رهبر قراقویونلوها در پی شورشی علیه جلایریها استقلال خود را از جلایریها اعلام کرد و کنترل آذربایجان، موصل و بغداد را به دست گرفت. تیموریان در حوالی ۱۴۰۰ قرا یوسف را شکست داده و قرایوسف به مصر متواری شد. وی پس از مدتی و در ۱۴۰۶ با کمک حاکمان وقت مصر، مملوکها، دوباره کنترل تبریز را بدست آورد. دولت قراقویونلو در بخش مهمی از سرزمین ایران شامل خوزستان، کرمان، فارس و هرات حضور داشت واپسین فرمانروای قرهقویونلو جهانشاه قراقویونلو نام داشت که اوزون حسن از دودمان آققویونلو او را شکست داد و وی را به همراه پسرش کشت.
در حال حاضر تیرههایی به نام قراقویونلو یا قاراقویونلو در بخش قره قویون که به اسم محال قره قویونلو در شهرستان شوط استان آذربایجان غربی است زندگی میکنند و عموماً پسوند قره قویونلو در نام خانوادگی خود یا محل تولد خود دارند. ایل شاهسون بغدادی در استانهای تهران، مرکزی، … و در حوالی استان فارس وجود دارند. بخشی از بازماندگان جهانشاه قراقویونلو حکومت قطب شاهیان را در هند برپا نمودند.
یکی از مشخصترین بازماندگان اتحادیه قراقویونلو، ایل بهارلوست که بخشی از آن در بهار و بخشی در فارس مستقر است، در اسامی طوایف ایل بهارلو طایفه ای بنام بارانلو وجود دارد، بارانلوها خانواده سلطنتی قراقویونلو را ساختند. پادشاهان قراقویونلو از خانواده قرامحمد برادر بایرام خوجه بودند و به بنی بهرلی نیز شهرت داشتند الگو:زامباور نسب نامه شهریاران ص۳۸۴ علیشکر بیگ بهارلو سردار بزرگ قراقویونلو و برادر همسر جهانشاه قراقویونلو بود، یک بخش از بازماندگان علیشکر بیگ به هند رفتند، بیرام خان بهارلو و عبدالرحیم خان بهارلو بزرگان حکومت گورکانیان هند از اخلاف ایشان بودند، یکی دیگر از نوادگان علیشکر بیگ، موسی خان بهارلو است، ایشان و بازماندگانش از اواخر دوره صفوی سرپرست بخشی از ایل بهارلو در فارس بودند.
در ساوه یکی طایفههای ایل شاهسون بغدادی میباشند و گفته میشود که در زمان نادرشاه به ایران انتقال داده شدهاند. منبع یا منابعی که ارتباط این اقوام و گروهها را به قراقویونلوهای دوره قبل از صفویه ذکر کرده باشد در دسترس نیست. امااین فرضیه خیلی دور از حقیقت نیست. بهویژه که قراقویونلوها مدتی حاکمان بغداد نیز بودهاند.