10-05-2014، 17:09
هنوز هم مثل قدیم ؛ دلم که می گیرد هوایی میشوم..
آری من کودک قدیدمم..
کودک دیروزم..
بزرگ شده ی دست تقدیرم..
همان تقدیر دردناک..
من بزرگ شده ی تقدیرم وتنها میمیرم..
من از عشق تو می گویم وتو..
از رهایی دردها می گویم وقلب تو..
من از صدای غرش ابرهای بارانی می گویم وتو..
من از باران می گویم وآرزوهایم باتو.. و تو..
من از چترمیگویم..چتری دونفره..من وتو..
من از دریاوآسمانی بارانی می گویم وهمراه تو..
من ازخاطرات ودغدغه هایی ناز می گویم وتو..
وتومی نالی از اینکه نمی خواهی خیس باران شوی...
این است توقعات دخترانه ی من وبی تفاوتی های تو..
من دختر آفتابم !
من همان بخت گریخته در بادم !
من همان آسمان صافم!
من دخترم همان دخترک پاکم !
من همان صدای نوازش آبشارم...
باتوبودن بهانه نمی خواهد!
یک من باشد ویک تو..
برای باهم بودنمان چتری کافیست..
وخیابانی دراز با آسمانی بارانی...
[b]عطر سبز گل ارکیده..[/b]
بوی سرخ گل عشق..
شهد روی گل تو ..
آغوش پهن تو..
نگاه گرم تو...
[b]آغازیست برای نو زیستن من...[/b]
دلم برای خیلی چیزها تنگ است..
دلم برای لبخندت؛تلخ دلتنگ است..
وبرای نوازشت؛شیرین دلتنگ است..
طعم طعم بودن ونبودنت..
مجموعه طعم هاییست در ذایقه ی کودکانه ام..
چقدر این احساس تملک وخودخواهیت؛را دوست دارم ؛
وقتی من؛ با تمام من بودنم ؛
[b]مال تو می شوم..[/b]
*کلبه ی آرامشم دلم برات یه ریزه شده..
* نیستم ولی باوجودنبودنم خونه ی قلب وآرامش روحم همیشه اینجاست...
در کنج قفس عشق تو تنهایم
من همان عاشق رسوایم
به عشق تو سوگند یاد کردم
جزنام تو نامی را زیر لب عاشقانه نخوانم
من دلداده به عطربادم
عشق را زیر لب هردم می خوانم
وازبوی سپیده دمان یادتومستم
مقدس ترین واژه ی ذکرروزانه ام
مرورشعرتودریادم..
من عاشق فردایم..من زمزمه گرافکارم..
همان افکاری که میشوندسطراشعارم..
من دلبسته ی رویایم..من صدای عشق را درمی یابم..
من دلداده ی دریایم...
من آسمان آبی را می ستایم..
من..ازعشـــــــــــق سرشارم...
نفس های خسته ی من ,
با شنیدن تپش های قلب تو..
به آرامش میرسد...
رابطه ی عجیبیست میان نفس های بریده ی من
و
تپش های عاشق قلب تو !
می گن تولدم مبارک باشه!
لبخندمیزنم وباکنایه میگم روزی شماهم باشه..
تولدم مبارک نیست..
خوشی ندارم,بی کسی کم نیست..
تولدم مبارک نیست!
چشمانم همچنان ابریست..
وقلبم سخت زخمیست..
تولدم مبارک نیست !
گلویم ازآه هاهواییست..
و آسمان تولدم سخت دلگیر وابریست...
با من از بهشت می گویند!!
نمی دانند هرجا تو باشی برای من بهشت است..
بی تو بودن برایم جهنـــــم... بهشت بی تو مگر بهشت نام دارد ؟؟
گاهی دلم می خواهد زندگی را رنگ کنم !!
اما زندگی زرنگتر است و با خوشی های زود گذر رنگم می کند..
خاموشی دستگاه بهانه است..مشتـــرک موردنظرقصدفراموشی دارد...
در دریای نگاه تو دست و پا زدن ... بسی زیباست...
که در اوج آغوش تو هم نمی توان به آن رسید...