23-04-2020، 23:49
فارس نوشت: نماینده فریمان در مجلس شورای اسلامی گفت: متاسفانه قراردادها در فوتبال طوری تنظیم میشود که در نهایت باشگاههای ایرانی بازنده باشند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
موضوع واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و مشکلات در بحث مدیریتی، مالی آنها در سالیان گذشته وجود داشته و قرار است امسال این مشکلات برطرف شده و سهام سرخابیها در بورس عرضه شود.
برهمین اساس یکی از افرادی که پیگیر این اتفاقات بوده و فساد در فوتبال را در مجلس دنبال میکند، سید احسان قاضیزاده هاشمی نماینده فریمان در مجلس است. وی در مجلس یازدهم هم حضور خواهد داشت.
نام قاضیزاده در یکی دو سال گذشته به دلیل اظهار نظرهایش در خصوص فساد در فوتبال بیشتر در رسانهها و محافل ورزشی مطرح شده و همچنان هم مطرح است.
بحث اصلی ما دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بوده و دوست داریم در مورد شفاف تر از گذشته و بدون در نظر گرفتن خطوط قرمز صحبت کنید.
واقعیت این است آنچه که صحبت میکنم باید مستند باشد. در طول این مدت دو سال یعنی بعد از قانون منع به کارگیری بازنشستگان و حضورمان در بحث فدراسیونهای ورزشی و وزارت ورزش بیشتر شد و تغییر و تحولات در ۱۳ فدراسیون صورت گرفت. در این بین فدراسیون فوتبال قریب یک سال و نیم است که مقاومتهایی میکند، اما در همین مدت اطلاعات بسیار زیادی از بدنه از جمله کارشناسان و مخاطبان فوتبال به دست من میرسد. با این وجود تمام تلاشم است که مستند صحبت و شفاف صحبت کنم.
موضوع مهم در مورد قراردادهای بازیکنان و مربیان خارجی است که به دلیل قراردادهای غیراصولی بدهیهای انباشته زیادی را در فوتبال کشور به خصوص استقلال و پرسپولیس به بار آورده است. به نظر شما مقصر این وضعیت کیست؟
ما در جریان تحقیق و تفحص از باشگاههای استقلال و پرسپولیس به برخی از واقعیت ها رسیدیم. البته این کار مربوط به ۱۰ سال گذشته بود و شاید به قبل تر هم بازگردیم، بیشتر خواهد شد. به عنوان مثال در باشگاه پرسپولیس زمانی که دنیزلی سرمربی بود جالب است که عدد و رقم گزافی برای دوره سرمربی او پیش بینی شده بود و یک میلیون دلار بود، اما رقم اصلی کمتر از این مبلغ بود و حتی فردی که مبلغ را به صورت نقد به ترکیه برد، می گفت رقم بیشتری بوده است. متاسفانه افرادی با عنوان دلال، واسطه یا حتی مدیران میانی به فوتبال آسیب زدهاند.
این بحث تنها به مربیان باز نمیگردد و در مورد بازیکنان هم مطرح است. حتی در این اخیرا در برخی باشگاههای فولادی و صنعتی هستند شاهد بودیم که مبالغ گزافی را از ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی که قرار بوده برای مواد اولیه هزینه کنند برای باشگاه ورزشی هزینه شده است. ما ارز ترجیحی برای ورزش نداریم. همه این موارد باعث شده پرونده های جدیدی باز شود. تقریبا در هر جایی که دست گذاشتیم، شاهد تخلف بودیم. این به آن معنی نیست که بگوییم ۱۰۰ درصد ورزش ایران آلوده است. در جاهایی که از قوای دولتی، رانتی و خصولتی استفاده کردهاند، غالبا دچار مشکل بودهاند. این موارد باعث شده که اصل فوتبال به حاشیه رانده شده و سوءاستفاده مالی به یک رویه تبدیل شود.
به دلیل تحریمهای ظالمانه منابع ارزی زیادی نداریم، اما در باشگاهها قراردادهای ۶۰۰، ۷۰۰ هزار دلاری بسته میشود و همان بازیکنان و مربیان خارجی هم در آخر به فیفا شکایت میکنند. همین روند باعث شده حتی اتاقی در فیفا برای پرونده های شکایت از ایران وجود داشته باشد. چرا این شکایتها از کشورهای عربی یا اروپایی اتفاق نمیافتد. از ویلموتس، استراماچونی، برانکو و شفر گرفته تا بازیکن درجه ۴ آفریقایی که از لیگ کویت آمده بود و در آخر هم مشخص شد بیمار بوده است. همه اینها برای ایران پرونده حقوقی شده و به یک رویه تبدیل شده است.
در مورد ایجنتها هم در دنیا یک رقم مشخص و شفافی وجود دارد. در هیچ جای ورزش دنیا چیزی به عنوان محرمانه وجود ندارد. اصولا ورزش نه موضوع امنیت ملی یک کشور است نه نظامی و دفاعی. ورزش یک قرارداد شفاف است. برای من خیلی جالب است که همه میگویند ما پول نداریم، باز هم دنبال خارجی میروند. یک جایی این موضوع را متوقف نمیکنند و نمی گویند که چون پول نداریم، میخواهیم مربی و بازیکن ایرانی بگیریم. این بار منفی به خاطر واسطه گری و دلالی است. برخی هم میگویند از منابع و پولی که در فیفا داریم استفاده میکنیم.
از ویلموتس، استراماچونی، برانکو و شفر گرفته تا بازیکن درجه ۴ آفریقایی که از لیگ کویت آمده بود و در آخر هم مشخص شد بیمار بوده است. همه اینها برای ایران پرونده حقوقی شده و به یک رویه تبدیل شده است.
آیا به طور دقیق مشخص است که ما چقدر از فیفا طلب داریم؟
یک رقمی در مورد جام جهانی روسیه بود که میگفتند ۱۰ میلیون دلار طلب داریم. این مبلغ فقط متعلق به فدراسیون فوتبال نیست و باشگاهها هم ۲,۵ میلیون دلار سهم دارند. البته مشخص شد که کیروش و دستیارانش دو برابر پاداش ۱۰ درصدی خود برداشتهاند. بخشی از این مبلغ به کمپ ایران در روسیه پرداخت شد و از آن عددی که باقی مانده حدود ۸ هزار دلار است. اخیرا شنیدم که دو سه نفر از بازیکنان استقلال و همچنین برانکو علیه این تیمها رای گرفتهاند و از آن مبلغ ۲.۵ میلیون دلار برداشت میکنند.
دلیل اینکه این پولها به ایران نیامده، تحریم عنوان میشود، اما این پول در فیفا ذخیره است و فکر میکنم در چنین شرایطی صرف دیون باشگاهها شود. البته باشگاهها اعتراضاتی هم به دادگاه CAS میکنند، اما چون منافع زیاد است، حق اعتراض به این دادگاه را هم میدهند. من قرارداد چند مربی خارجی را دیدهام، اما همه اینها با هم متفاوت هستند و حتی دو قرارداد هم مثل هم نیست. حتی تمدید قرارداد هم با سال قبل متفاوت است. مربیان خارجی هم در سال اول چیزهایی را میآموزند و در سالهای بعد زیاده خواهی میکنند. شاید هم این احساس را داشتهاند که ایرانیها با او راه میآیند. حتی در این قراردادها نوع غذا و هزینههای درمانی خانواده آن سرمربی در کشور خارجی هم دیده میشود. ما ریز این موارد را داریم.
منظورتان کیروش است؟
بله، اما مربوط به قرارداد سال اول کیروش نبوده و مربوط به سال آخر است.
استقلال و پرسپولیس زیر نظر دولت هستند و مدیران آنها از سوی وزارت ورزش منصوب میشوند. چرا روی آنها نظارت وجود ندارد؟
در پی همین مسائل گزارش تحقیق و تفحصی را آماده کردیم. ما روی مسائل این دو باشگاه کاملا حساس بودیم و یک هیات تحقیق و تفحص برایش تشکیل شد. یک مقدار طولانی شد که به خاطر جابجاییهای زیادی در این دو باشگاه بوده است. پیدا کردن اسناد خیلی سخت بود و نمیدانیم چطور این دو باشگاه با این قدمت از نظام اداری منسجم برخوردار نیستند و حتی بعضی از آنها ثبت شرکتهایشان هم مشکل دارد. حتی حسابهای بانکی به نام مدیران چند سال قبلشان است.
در مورد فوتبال به طور مشخص این موارد از سوی مجلس رسانهای شد. خودم به شخصه در این دو سال گذشته ورود جدی داشتهام. در روزهای اول تنها بودیم و از جاهایی که انتظار داشتیم، ما را تنها گذاشتند، اما در این مدت پردههایی از زر و زور و تزویر را در فوتبال کنار زدیم و مسائلی را عریان کردیم که به نفع جامعه و مردم ایران و ورزش آن باشد. این پرونده در دادسرای فرهنگ و رسانه قرار دارد که شامل ۷ جلد و بیش از ۱۳۰۰ صفحه سند است که مربوط به ۱۰ سال گذشته فوتبال است.
چون موضوع به وزارت ورزش باز میگردد، مجلس میتواند نظارت داشته باشد، آیا این اتفاق افتاده است؟
واقعیت این است که در مجلس دهم اکثریت نمایندگان با دولت همراهی میکردند. البته نمایندگان مستقلی هم بودند که با ما همراه بودند، اما موضوع استیضاح وزیر ورزش به دلیل همین همگرایی نمایندگان با دولت تبدیل به یک تصمیم سیاسی نشد. در مورد همین دو باشگاه وزیر ورزش افرادی را میخواست بیاورد که از نگاه مراجع نظارتی و ما فاقد سابقه مدیریتی بودند که اجازه ندادیم.
حتی در یک مورد فردی را به عنوان سرپرست قرار دادند، اما نهایتا اجازه ندادیم که او مدیرعامل شود. این چالشها و چلنجها وجود داشته و تا کی باید این موضوع ادامه داشته باشد. حتی در یکی مورد وزیر ورزش به کمیسیون ما آمد و صراحتا در مورد دو باشگاه و همچنین فدراسیون فوتبال با او صحبت کردیم. در مورد باشگاههای دیگر در شهرستانها هم ارقام عجیب و غریبی از قراردادها در اختیار ما است که باید تعیین تکلیف شود.
آیا برآوردی از بدهیهای باشگاههای دولتی یا حتی خصولتی وجود دارد؟
اگر بخواهم عدد و رقمی بگویم، درست نیست، اما در حال جمع بندی هستیم. به صورت بسیار خودجوش و انقلابی از بدنه کل سیستم ورزش و باشگاهها اطلاعات ذی قیمتی به دست ما رسیده که مستند است. از مربیان سابق و بازیکنان افراد زیادی به ما مراجعه کردند. کار ما این است که در عرصه مدیریت باشگاهی باید نسل جدیدی بیاید. نباید مدیریت فوتبال ایران در دست ۷۰،۸۰ نفر باشد. جالب است که همین ۷۰، ۸۰ نفر شناخت خوبی از هم دارند.
در مورد قراردادها اشارهای به بندهای قرارداد کیروش داشتید، امکان دارد موارد دیگری را مطرح کنید؟
مطالب زیادی وجود دارد. مثلا در مورد استراماچونی که یک دفعه گذاشت و رفت پس از چند برد پیاپی محبوبیت زیادی پیدا کرد و در این میان دلالها که طمع ورزی میکنند، دور او را گرفتند و مبالغ زیادی را پیشنهاد دادند و او را به طمع انداختند. جالب است که با اینکه او ایران را ترک کرده بود یک قرارداد ترکمانچایی تنظیم شد. در فوتبال ما متاسفانه قراردادها طوری تنظیم میشود که در نهایت باشگاه ایرانی بازنده باشد!
به هرحال وزارت ورزش کمکهایی را به این دو باشگاه انجام میدهد، آیا نظارتی وجود ندارد که این مبالغ صرف چه اموری میشود؟
چرا وجود دارد. البته برخی از درآمدها از طریق تبلیغات و حضور در آسیا است را خود وزارت ورزش باید رسیدگی و نظارت کند. البته در این موارد سازمان بازرسی و دیوان محاسبات هم فعال هستند.
بیشتر بخوانید: پرسپولیس استوکس را اخراج کرد!
موضوعاتی مطرح میشود که برخی از مربیان خارجی خودشان دلال بازیکن هستند، آیا در بررسیهای خود به این موارد رسیدهاید؟
گزارشهایی وجود دارد، اما در مورد بحث دلالی باید بگویم که نام افرادی آمده است که مثلا با بازیکنانی در ارتباط هستند و مبالغی میگیرند، اما اینکه سند مشخصی وجود داشته باشد، اینطور نیست و بیشتر به صورت ادعا است. در مورد موضوع بازیکنان سرباز مانند پولادی هم مواردی وجود داشت و در تیم ملی بازی کردند که بیشتر به خاطر فشارهای سرمربی وقت تیم ملی بود که البته این مسائل را به صورت مستند در پرونده فساد در فوتبال آوردهایم.
برخی میگویند اینکه اگر این باشگاهها خصوصی شوند و حق پخش داده شود، آنها از کمک دولت بی نیاز میشوند؟
در بخش خصوصی سازی حکم قانونی داریم و باید اجرا شود . برای حضور در فرابورس دیون این دو باشگاه مشخص نیست و نمی دانیم طلبکارهای آنها چه کسانی هستند. برای حضور یک شرکت در فرابورس باید تراز مالیاش کاملا مشخص باشد. الان تزار آنها منفی است و برای اینکه مثبت شود، قرار است اموال و داراییهایشان افزوده شده و دو ورزشگاه به نام آنها شود.
موضوع دیگر اینکه اگر قرار باشد یک باشگاه به یک یا دو نفر واگذار شوند، تجربه بسیار بدی داشته ایم. نمونه آن باشگاه پاس همدان بود که از بین رفت. حالا این دو باشگاه که داستانشان فرق میکند و آثار و تبعات اجتماعی دارند. نمیشود آنها را به یک یا دو نفر داد. اگر در فضای بورس ارائه شود و هواداران سهیم شوند، قابلیت انجام دارد.
در مورد حق پخش هم که همیشه صحبت شده است ما در قانون برنامه ششم در حکمی که اتفاقا نگارنده آن هم من خود من بودم، قرار بود وزارت ورزش و صدا و سیما ظرف مدت محدودی لایحهای را به مجلس ارائه دهند این اتفاق نیفتاد و وارد سال ۹۹ شدیم که سال سوم اجرای برنامه ششم است.
یعنی صدا و سیما به تکالیف قانونی خود عمل نکرد؟
هم صدا و سیما و هم وزارت ورزش. دلیلش هم این است که صدا و سیما میگوید برای برنامهای که روی آنتن است دولت باید بودجه بدهد، اما بودجه دولت هم کم است. دولت بودجه مناسبی را به صدا و سیما و ورزش نمیدهد. به خاطر همین هم است که این دو سازمان به نوعی با هم کنار میآیند و متضرر اصلی باشگاههای ورزشی هستند.
پس با این شرایط مقصر اصلی دولت است؟
ببینید بودجهای که مربوط به صدا و سیماست، تکلیف وزارت ورزش نیست. در واقع حق پخش درآمدهای بازرگانی را برای صدا و سیما به وجود میآورد. این سازمان از پخش فوتبالها درآمد دارد که مبالغ بسیار زیادی هم است. در کشورهای دیگر این درآمدها صرف ورزش میشود، اما در کشور ما چون صدا و سیما خصوصی نیست، این اتفاق نمیافتد و درآمدها از راه ورزش صرف امور جاریاش میشود. حل این موضوع یک فرمول میخواهد که باید سازمان برنامه و بودجه آن را طراحی کند.
شما در دوره بعدی هم نماینده مجلس هستید، اولین کاری که برای مبارزه با فساد در فوتبال خواهید کرد، چه خواهد بود؟ آیا استیضاح وزیر ورزش در دستور کارتان است؟
این را باید اشاره کنم که مبارزه با فساد مختص به فوتبال نیست و در مورد خصوصی سازی و صندوق ذخیره فرهنگیان هم ورود کردیم. در حوزه مبارزه با فساد چیزی به عنون محرمانه نداریم و اقدامات خود را در دوره آتی هم ادامه میدهیم. بحث ما پاک دستی و سلامت مالی است. فساد مالی در هر کجا باشد به خصوص در مواردی که برخی سازمانها با هم در ارتباط باشند، ورود میکنیم.
در موضوع ورزش هم مهلتی را در مورد باشگاهها به وزیر ورزش دادیم و اگر پاسخ قانع کنندهای دریافت نکنیم، اقدامات جدی تری ملاک ما خواهد بود. البته باید برخوردها ساختارمند و هدفمند باشد و ما در این مدت اقدام هیجانی و احساسی انجام ندادیم. هدف ما تقویت عناصر سالم است. میخواهیم پوست اندازی صورت بگیرد و نسل جوانتری به میدان بیاید.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
موضوع واگذاری دو باشگاه استقلال و پرسپولیس و مشکلات در بحث مدیریتی، مالی آنها در سالیان گذشته وجود داشته و قرار است امسال این مشکلات برطرف شده و سهام سرخابیها در بورس عرضه شود.
برهمین اساس یکی از افرادی که پیگیر این اتفاقات بوده و فساد در فوتبال را در مجلس دنبال میکند، سید احسان قاضیزاده هاشمی نماینده فریمان در مجلس است. وی در مجلس یازدهم هم حضور خواهد داشت.
نام قاضیزاده در یکی دو سال گذشته به دلیل اظهار نظرهایش در خصوص فساد در فوتبال بیشتر در رسانهها و محافل ورزشی مطرح شده و همچنان هم مطرح است.
بحث اصلی ما دو باشگاه استقلال و پرسپولیس بوده و دوست داریم در مورد شفاف تر از گذشته و بدون در نظر گرفتن خطوط قرمز صحبت کنید.
واقعیت این است آنچه که صحبت میکنم باید مستند باشد. در طول این مدت دو سال یعنی بعد از قانون منع به کارگیری بازنشستگان و حضورمان در بحث فدراسیونهای ورزشی و وزارت ورزش بیشتر شد و تغییر و تحولات در ۱۳ فدراسیون صورت گرفت. در این بین فدراسیون فوتبال قریب یک سال و نیم است که مقاومتهایی میکند، اما در همین مدت اطلاعات بسیار زیادی از بدنه از جمله کارشناسان و مخاطبان فوتبال به دست من میرسد. با این وجود تمام تلاشم است که مستند صحبت و شفاف صحبت کنم.
موضوع مهم در مورد قراردادهای بازیکنان و مربیان خارجی است که به دلیل قراردادهای غیراصولی بدهیهای انباشته زیادی را در فوتبال کشور به خصوص استقلال و پرسپولیس به بار آورده است. به نظر شما مقصر این وضعیت کیست؟
ما در جریان تحقیق و تفحص از باشگاههای استقلال و پرسپولیس به برخی از واقعیت ها رسیدیم. البته این کار مربوط به ۱۰ سال گذشته بود و شاید به قبل تر هم بازگردیم، بیشتر خواهد شد. به عنوان مثال در باشگاه پرسپولیس زمانی که دنیزلی سرمربی بود جالب است که عدد و رقم گزافی برای دوره سرمربی او پیش بینی شده بود و یک میلیون دلار بود، اما رقم اصلی کمتر از این مبلغ بود و حتی فردی که مبلغ را به صورت نقد به ترکیه برد، می گفت رقم بیشتری بوده است. متاسفانه افرادی با عنوان دلال، واسطه یا حتی مدیران میانی به فوتبال آسیب زدهاند.
این بحث تنها به مربیان باز نمیگردد و در مورد بازیکنان هم مطرح است. حتی در این اخیرا در برخی باشگاههای فولادی و صنعتی هستند شاهد بودیم که مبالغ گزافی را از ارز ۴ هزار و ۲۰۰ تومانی که قرار بوده برای مواد اولیه هزینه کنند برای باشگاه ورزشی هزینه شده است. ما ارز ترجیحی برای ورزش نداریم. همه این موارد باعث شده پرونده های جدیدی باز شود. تقریبا در هر جایی که دست گذاشتیم، شاهد تخلف بودیم. این به آن معنی نیست که بگوییم ۱۰۰ درصد ورزش ایران آلوده است. در جاهایی که از قوای دولتی، رانتی و خصولتی استفاده کردهاند، غالبا دچار مشکل بودهاند. این موارد باعث شده که اصل فوتبال به حاشیه رانده شده و سوءاستفاده مالی به یک رویه تبدیل شود.
به دلیل تحریمهای ظالمانه منابع ارزی زیادی نداریم، اما در باشگاهها قراردادهای ۶۰۰، ۷۰۰ هزار دلاری بسته میشود و همان بازیکنان و مربیان خارجی هم در آخر به فیفا شکایت میکنند. همین روند باعث شده حتی اتاقی در فیفا برای پرونده های شکایت از ایران وجود داشته باشد. چرا این شکایتها از کشورهای عربی یا اروپایی اتفاق نمیافتد. از ویلموتس، استراماچونی، برانکو و شفر گرفته تا بازیکن درجه ۴ آفریقایی که از لیگ کویت آمده بود و در آخر هم مشخص شد بیمار بوده است. همه اینها برای ایران پرونده حقوقی شده و به یک رویه تبدیل شده است.
در مورد ایجنتها هم در دنیا یک رقم مشخص و شفافی وجود دارد. در هیچ جای ورزش دنیا چیزی به عنوان محرمانه وجود ندارد. اصولا ورزش نه موضوع امنیت ملی یک کشور است نه نظامی و دفاعی. ورزش یک قرارداد شفاف است. برای من خیلی جالب است که همه میگویند ما پول نداریم، باز هم دنبال خارجی میروند. یک جایی این موضوع را متوقف نمیکنند و نمی گویند که چون پول نداریم، میخواهیم مربی و بازیکن ایرانی بگیریم. این بار منفی به خاطر واسطه گری و دلالی است. برخی هم میگویند از منابع و پولی که در فیفا داریم استفاده میکنیم.
از ویلموتس، استراماچونی، برانکو و شفر گرفته تا بازیکن درجه ۴ آفریقایی که از لیگ کویت آمده بود و در آخر هم مشخص شد بیمار بوده است. همه اینها برای ایران پرونده حقوقی شده و به یک رویه تبدیل شده است.
آیا به طور دقیق مشخص است که ما چقدر از فیفا طلب داریم؟
یک رقمی در مورد جام جهانی روسیه بود که میگفتند ۱۰ میلیون دلار طلب داریم. این مبلغ فقط متعلق به فدراسیون فوتبال نیست و باشگاهها هم ۲,۵ میلیون دلار سهم دارند. البته مشخص شد که کیروش و دستیارانش دو برابر پاداش ۱۰ درصدی خود برداشتهاند. بخشی از این مبلغ به کمپ ایران در روسیه پرداخت شد و از آن عددی که باقی مانده حدود ۸ هزار دلار است. اخیرا شنیدم که دو سه نفر از بازیکنان استقلال و همچنین برانکو علیه این تیمها رای گرفتهاند و از آن مبلغ ۲.۵ میلیون دلار برداشت میکنند.
دلیل اینکه این پولها به ایران نیامده، تحریم عنوان میشود، اما این پول در فیفا ذخیره است و فکر میکنم در چنین شرایطی صرف دیون باشگاهها شود. البته باشگاهها اعتراضاتی هم به دادگاه CAS میکنند، اما چون منافع زیاد است، حق اعتراض به این دادگاه را هم میدهند. من قرارداد چند مربی خارجی را دیدهام، اما همه اینها با هم متفاوت هستند و حتی دو قرارداد هم مثل هم نیست. حتی تمدید قرارداد هم با سال قبل متفاوت است. مربیان خارجی هم در سال اول چیزهایی را میآموزند و در سالهای بعد زیاده خواهی میکنند. شاید هم این احساس را داشتهاند که ایرانیها با او راه میآیند. حتی در این قراردادها نوع غذا و هزینههای درمانی خانواده آن سرمربی در کشور خارجی هم دیده میشود. ما ریز این موارد را داریم.
منظورتان کیروش است؟
بله، اما مربوط به قرارداد سال اول کیروش نبوده و مربوط به سال آخر است.
استقلال و پرسپولیس زیر نظر دولت هستند و مدیران آنها از سوی وزارت ورزش منصوب میشوند. چرا روی آنها نظارت وجود ندارد؟
در پی همین مسائل گزارش تحقیق و تفحصی را آماده کردیم. ما روی مسائل این دو باشگاه کاملا حساس بودیم و یک هیات تحقیق و تفحص برایش تشکیل شد. یک مقدار طولانی شد که به خاطر جابجاییهای زیادی در این دو باشگاه بوده است. پیدا کردن اسناد خیلی سخت بود و نمیدانیم چطور این دو باشگاه با این قدمت از نظام اداری منسجم برخوردار نیستند و حتی بعضی از آنها ثبت شرکتهایشان هم مشکل دارد. حتی حسابهای بانکی به نام مدیران چند سال قبلشان است.
در مورد فوتبال به طور مشخص این موارد از سوی مجلس رسانهای شد. خودم به شخصه در این دو سال گذشته ورود جدی داشتهام. در روزهای اول تنها بودیم و از جاهایی که انتظار داشتیم، ما را تنها گذاشتند، اما در این مدت پردههایی از زر و زور و تزویر را در فوتبال کنار زدیم و مسائلی را عریان کردیم که به نفع جامعه و مردم ایران و ورزش آن باشد. این پرونده در دادسرای فرهنگ و رسانه قرار دارد که شامل ۷ جلد و بیش از ۱۳۰۰ صفحه سند است که مربوط به ۱۰ سال گذشته فوتبال است.
چون موضوع به وزارت ورزش باز میگردد، مجلس میتواند نظارت داشته باشد، آیا این اتفاق افتاده است؟
واقعیت این است که در مجلس دهم اکثریت نمایندگان با دولت همراهی میکردند. البته نمایندگان مستقلی هم بودند که با ما همراه بودند، اما موضوع استیضاح وزیر ورزش به دلیل همین همگرایی نمایندگان با دولت تبدیل به یک تصمیم سیاسی نشد. در مورد همین دو باشگاه وزیر ورزش افرادی را میخواست بیاورد که از نگاه مراجع نظارتی و ما فاقد سابقه مدیریتی بودند که اجازه ندادیم.
حتی در یک مورد فردی را به عنوان سرپرست قرار دادند، اما نهایتا اجازه ندادیم که او مدیرعامل شود. این چالشها و چلنجها وجود داشته و تا کی باید این موضوع ادامه داشته باشد. حتی در یکی مورد وزیر ورزش به کمیسیون ما آمد و صراحتا در مورد دو باشگاه و همچنین فدراسیون فوتبال با او صحبت کردیم. در مورد باشگاههای دیگر در شهرستانها هم ارقام عجیب و غریبی از قراردادها در اختیار ما است که باید تعیین تکلیف شود.
آیا برآوردی از بدهیهای باشگاههای دولتی یا حتی خصولتی وجود دارد؟
اگر بخواهم عدد و رقمی بگویم، درست نیست، اما در حال جمع بندی هستیم. به صورت بسیار خودجوش و انقلابی از بدنه کل سیستم ورزش و باشگاهها اطلاعات ذی قیمتی به دست ما رسیده که مستند است. از مربیان سابق و بازیکنان افراد زیادی به ما مراجعه کردند. کار ما این است که در عرصه مدیریت باشگاهی باید نسل جدیدی بیاید. نباید مدیریت فوتبال ایران در دست ۷۰،۸۰ نفر باشد. جالب است که همین ۷۰، ۸۰ نفر شناخت خوبی از هم دارند.
در مورد قراردادها اشارهای به بندهای قرارداد کیروش داشتید، امکان دارد موارد دیگری را مطرح کنید؟
مطالب زیادی وجود دارد. مثلا در مورد استراماچونی که یک دفعه گذاشت و رفت پس از چند برد پیاپی محبوبیت زیادی پیدا کرد و در این میان دلالها که طمع ورزی میکنند، دور او را گرفتند و مبالغ زیادی را پیشنهاد دادند و او را به طمع انداختند. جالب است که با اینکه او ایران را ترک کرده بود یک قرارداد ترکمانچایی تنظیم شد. در فوتبال ما متاسفانه قراردادها طوری تنظیم میشود که در نهایت باشگاه ایرانی بازنده باشد!
به هرحال وزارت ورزش کمکهایی را به این دو باشگاه انجام میدهد، آیا نظارتی وجود ندارد که این مبالغ صرف چه اموری میشود؟
چرا وجود دارد. البته برخی از درآمدها از طریق تبلیغات و حضور در آسیا است را خود وزارت ورزش باید رسیدگی و نظارت کند. البته در این موارد سازمان بازرسی و دیوان محاسبات هم فعال هستند.
بیشتر بخوانید: پرسپولیس استوکس را اخراج کرد!
موضوعاتی مطرح میشود که برخی از مربیان خارجی خودشان دلال بازیکن هستند، آیا در بررسیهای خود به این موارد رسیدهاید؟
گزارشهایی وجود دارد، اما در مورد بحث دلالی باید بگویم که نام افرادی آمده است که مثلا با بازیکنانی در ارتباط هستند و مبالغی میگیرند، اما اینکه سند مشخصی وجود داشته باشد، اینطور نیست و بیشتر به صورت ادعا است. در مورد موضوع بازیکنان سرباز مانند پولادی هم مواردی وجود داشت و در تیم ملی بازی کردند که بیشتر به خاطر فشارهای سرمربی وقت تیم ملی بود که البته این مسائل را به صورت مستند در پرونده فساد در فوتبال آوردهایم.
برخی میگویند اینکه اگر این باشگاهها خصوصی شوند و حق پخش داده شود، آنها از کمک دولت بی نیاز میشوند؟
در بخش خصوصی سازی حکم قانونی داریم و باید اجرا شود . برای حضور در فرابورس دیون این دو باشگاه مشخص نیست و نمی دانیم طلبکارهای آنها چه کسانی هستند. برای حضور یک شرکت در فرابورس باید تراز مالیاش کاملا مشخص باشد. الان تزار آنها منفی است و برای اینکه مثبت شود، قرار است اموال و داراییهایشان افزوده شده و دو ورزشگاه به نام آنها شود.
موضوع دیگر اینکه اگر قرار باشد یک باشگاه به یک یا دو نفر واگذار شوند، تجربه بسیار بدی داشته ایم. نمونه آن باشگاه پاس همدان بود که از بین رفت. حالا این دو باشگاه که داستانشان فرق میکند و آثار و تبعات اجتماعی دارند. نمیشود آنها را به یک یا دو نفر داد. اگر در فضای بورس ارائه شود و هواداران سهیم شوند، قابلیت انجام دارد.
در مورد حق پخش هم که همیشه صحبت شده است ما در قانون برنامه ششم در حکمی که اتفاقا نگارنده آن هم من خود من بودم، قرار بود وزارت ورزش و صدا و سیما ظرف مدت محدودی لایحهای را به مجلس ارائه دهند این اتفاق نیفتاد و وارد سال ۹۹ شدیم که سال سوم اجرای برنامه ششم است.
یعنی صدا و سیما به تکالیف قانونی خود عمل نکرد؟
هم صدا و سیما و هم وزارت ورزش. دلیلش هم این است که صدا و سیما میگوید برای برنامهای که روی آنتن است دولت باید بودجه بدهد، اما بودجه دولت هم کم است. دولت بودجه مناسبی را به صدا و سیما و ورزش نمیدهد. به خاطر همین هم است که این دو سازمان به نوعی با هم کنار میآیند و متضرر اصلی باشگاههای ورزشی هستند.
پس با این شرایط مقصر اصلی دولت است؟
ببینید بودجهای که مربوط به صدا و سیماست، تکلیف وزارت ورزش نیست. در واقع حق پخش درآمدهای بازرگانی را برای صدا و سیما به وجود میآورد. این سازمان از پخش فوتبالها درآمد دارد که مبالغ بسیار زیادی هم است. در کشورهای دیگر این درآمدها صرف ورزش میشود، اما در کشور ما چون صدا و سیما خصوصی نیست، این اتفاق نمیافتد و درآمدها از راه ورزش صرف امور جاریاش میشود. حل این موضوع یک فرمول میخواهد که باید سازمان برنامه و بودجه آن را طراحی کند.
شما در دوره بعدی هم نماینده مجلس هستید، اولین کاری که برای مبارزه با فساد در فوتبال خواهید کرد، چه خواهد بود؟ آیا استیضاح وزیر ورزش در دستور کارتان است؟
این را باید اشاره کنم که مبارزه با فساد مختص به فوتبال نیست و در مورد خصوصی سازی و صندوق ذخیره فرهنگیان هم ورود کردیم. در حوزه مبارزه با فساد چیزی به عنون محرمانه نداریم و اقدامات خود را در دوره آتی هم ادامه میدهیم. بحث ما پاک دستی و سلامت مالی است. فساد مالی در هر کجا باشد به خصوص در مواردی که برخی سازمانها با هم در ارتباط باشند، ورود میکنیم.
در موضوع ورزش هم مهلتی را در مورد باشگاهها به وزیر ورزش دادیم و اگر پاسخ قانع کنندهای دریافت نکنیم، اقدامات جدی تری ملاک ما خواهد بود. البته باید برخوردها ساختارمند و هدفمند باشد و ما در این مدت اقدام هیجانی و احساسی انجام ندادیم. هدف ما تقویت عناصر سالم است. میخواهیم پوست اندازی صورت بگیرد و نسل جوانتری به میدان بیاید.