10-04-2020، 15:26
(آخرین ویرایش در این ارسال: 10-04-2020، 15:29، توسط The moon.
دلیل ویرایش: افزودن تصاویر/
)
فیلم کری که یکی از موفقیت های بزرگ دپالما است بی هیچ تعارفی، هیستریک و جنون آمیز است، کری دپالما خالص است؛ پر از شوک و ضربه و جلوه های تکنیکی خودنمایانه. نمایی نیست که حضور کارگردان در آن حس نشود. ـ داستان: کری وایت دختر خجالتی و تودار که از نیروی ذهنی عجیبی برخوردار است پس از اینکه مورد اذیت و آزار و تحقیر همکلاسی هایش قرار می گیرد، انتقام سختی از آنان می گیرد..
اقتباس سال 1976 براین دی پالما از رمان “Carrie/کری” استیون کینگ روی خط باریکی بین فیلم ترسناک غیر اخلاقی و آسیب شناسی اجتماعی قدم می زد.از یک طرف فیلم یک داستان خیالی انتقامی را برای بچه هایی که قربانی سو استفاده یا قلدری شده اند نقل می کند و راهی برای انتقام گیری از آن ها که زجرشان داده اند و طردشان کرده اند نشان می دهد.از طرف دیگر با تاکید نکردن زیاد روی کشت و کشتار در فیلم،در مورد نقش جامعه در زمانی که یکی از اعضایش به ماشین کشتار تبدیل می شود سوالاتی مطرح می کند.البته نسخه دی پالما اشکالاتی هم دارد به خصوص در ترسیم رابطه بین کری و مادرش اما در کل جذاب تر و عمیق تر از نسخه اتو کشیده کیمبرلی پیرس است.پیرس به جای حل کردن مشکلات نسخه دی پالما و ساختن چیزی جدید و نو،تنها این مشکلات را پیچیده تر کرده است.به خصوص بعد از این همه باز سازی و تکرار تلویزیونی این باز سازی غیر ضروری می نماید.
خط روایی فیلم بیان کننده اتفاقاتی است که در نهایت منجر به شب مجلس رقص فاجعه بار در مدرسه یوئن های،مدرسه ای عمومی در ایالت مین،می شود.شخصیت اصلی،کری وایت (کلوئی گریس مورِتز) خجالتی ترین و سر به زیرترین دختری است که می شود تصورش را کرد.او دوستی ندارد و هنگامی که بعد از اولین تجربه قاعدگی اش بعد از کلاس ورزش گمان می کند که قرار است تا حد مرگ خون ریزی کند و بمیرد در رختکن حسابی مورد تمسخر هم کلاسی هایش که شاهد ترس و وحشت او هستند قرار می گیرد.پر و پا قرص ترین آزار دهنده او سر دسته دختران مدرسه،کریس هارگنسن (پُرشه دابل دِی) است.این اتفاق در ترکیب با زندگی دشوار در خانه یعنی جایی که مادر مذهبی اش،مارگرت (جولین مور) به او تسلط دارد موجب بیدار شدن قدرت تِلِکِنیسِسْ (دور جا به جایی،قدرت حرکت دادن اجسام از راه دور و بدون لمس کردن آن ها) در کری می شود و همین طور که داستان به سوی آن شب رقص سرنوشت ساز پیش می رود او می آموزد این قدرت را کنترل کرده و از آن برای دست کاری اشیا استفاده کند.
بزرگ ترین مشکل “Carrie/کری” 2013 ابهام و دوگانگی است.در اقتباس دی پالما کری چهره ای تراژیک و محزون بود اما رویکرد فیلم نسبت به او رویکرد هم دردی نبود.فیلم انتقام کری را با شکوه و عظمت به تصویر نمی کشید و حتی مرگ شخصیت منفی اصلی فیلم در یک لحظه خیلی کوتاه و طی انفجاری قوی اتفاق می افتاد که حتی به بیننده فرصت لذت بردن از انتقام را نمی داد،لذتی که می توانست از یک رویارویی پر تعلیق حاصل شود.در این جا پیرس که فیلم را با استفاده از فیلم نامه مشترک لارنس دی.کوهن و روبرتو آگوِر سیکاسا ساخته است،دوست داشته مخاطبان با کری هم ذات پنداری کنند.او بر خلاف دی پالما وقت زیادی را صرف برانگیختن حس هم دردی بینندگان کرده است (شامل پیش در آمدی که در آن مادر کری نزدیک است در نوزادی او را با قیچی بکشد) و نمای شب رقص دبیرستان هم طوری ساخته شده که بیننده شریک جرم کری باشد. نابودی شخصیت منفی هم که در فیلم دی پالما کوتاه و مختصر بود در این جا طولانی و پر از جزئیات است.
از نظر فنی فیلم پیرس در سطح بالاتری قرار دارد اما اگر افزایش بودجه فیلم ها و پیشرفت در جلوه های ویژه را طی این تقریبا چهل سال در نظر بگیریم این امر زیاد هم تعجب برانگیز نیست.در فیلم پیرس انتخاب نماهای عجیبی را هم شاهد هستیم.مشخص ترین آن ها در همان بخش های ابتدایی فیلم و نمای کلاس ورزش است که کری اولین قاعدگی خود را تجربه می کند.در نسخه دی پالما این لحظه از فیلم برای بینندگان جزء لحظات ناخوشایند فیلم بود که در آن سیسی اسپِیسِک برهنه و خون آلود از هم کلاسی هایش که در حال تمسخر او بودند درخواست کمک می کرد.پیرس به دلیل محدودیت بازیگر فیلمش،برهنگی را کم کرده و در عوض شاهد دختری وحشت زده هستیم که هم زمان با ترسیدن تلاش دارد حوله را دور بدنش نگاه دارد.این نما به طرز عجیب و غریبی فیلم برداری شده و اثرش از نمای مشابه نسخه قبلی خیلی کمتر است.
بازی کلوئی گریس مورِتز به طور کلی قابل احترام است.این بازیگر جوان که بازی برجسته ای در فیلم هایی چون “Hugo/هیگو” و “Let Me In/مرا راه بده” انجام داده در این جا هم گلیمش را از آب بیرون کشیده است.او دختری را به تصویر می کشد که ذهنش عمیقا مغشوش است،زیادی به مادرش وابسته است و اعتماد به نفس ندارد.بازی خوب او را ایفای نقش جولین مور تکمیل کرده است.مور در نقش مارگرت روحی در عذاب از تعصب مذهبی را ترسیم می کند که از بازی اغراق شده پایپر لوری در فیلم قبلی بسیار فراتر و بهتر است.بازیگران مکملی که نقش هم کلاسی ها و اطرافیان کری را ایفا می کنند-گابریلا وایلد در نقش سو،پُرشه دابل دِی در نقش کریس و انسل اِلگورت در نقش تامی راس رویایی-را به راحتی می توان فراموش کرد.
بزرگ ترین مانع سر راه “Carrie/کری” این است که از زمانی که دی پالما فیلم را ساخته میزان خشونت در مدارس افزایش معنی داری داشته است.حوادثی مثل کالِمباین و سَندی هیل مسئولیت سنگین تری روی دوش کارگردانانی می گذارد که این روزها می خواهند چنین داستان هایی را روایت کنند.در این جا خبری از این مسئولیت پذیری نیست،زیرا فیلم انتقام مافوق بشری کری را شکوهمند جلوه می دهد (که بر اساس داستان کینگ بیش از 400 کشته دارد و بیش از 50 درصد کلاس سال آخر هم کشته می شوند) و نتیجه کار هم سو استفاده گرانه و زشت است.”Carrie/کری” فیلم فوق العاده ای نیست و دیدنش هم لطف زیادی ندارد.این فیلم را تنها می توان یک باز سازی متوسط دانست. /naghdefarsi.com
اقتباس سال 1976 براین دی پالما از رمان “Carrie/کری” استیون کینگ روی خط باریکی بین فیلم ترسناک غیر اخلاقی و آسیب شناسی اجتماعی قدم می زد.از یک طرف فیلم یک داستان خیالی انتقامی را برای بچه هایی که قربانی سو استفاده یا قلدری شده اند نقل می کند و راهی برای انتقام گیری از آن ها که زجرشان داده اند و طردشان کرده اند نشان می دهد.از طرف دیگر با تاکید نکردن زیاد روی کشت و کشتار در فیلم،در مورد نقش جامعه در زمانی که یکی از اعضایش به ماشین کشتار تبدیل می شود سوالاتی مطرح می کند.البته نسخه دی پالما اشکالاتی هم دارد به خصوص در ترسیم رابطه بین کری و مادرش اما در کل جذاب تر و عمیق تر از نسخه اتو کشیده کیمبرلی پیرس است.پیرس به جای حل کردن مشکلات نسخه دی پالما و ساختن چیزی جدید و نو،تنها این مشکلات را پیچیده تر کرده است.به خصوص بعد از این همه باز سازی و تکرار تلویزیونی این باز سازی غیر ضروری می نماید.
خط روایی فیلم بیان کننده اتفاقاتی است که در نهایت منجر به شب مجلس رقص فاجعه بار در مدرسه یوئن های،مدرسه ای عمومی در ایالت مین،می شود.شخصیت اصلی،کری وایت (کلوئی گریس مورِتز) خجالتی ترین و سر به زیرترین دختری است که می شود تصورش را کرد.او دوستی ندارد و هنگامی که بعد از اولین تجربه قاعدگی اش بعد از کلاس ورزش گمان می کند که قرار است تا حد مرگ خون ریزی کند و بمیرد در رختکن حسابی مورد تمسخر هم کلاسی هایش که شاهد ترس و وحشت او هستند قرار می گیرد.پر و پا قرص ترین آزار دهنده او سر دسته دختران مدرسه،کریس هارگنسن (پُرشه دابل دِی) است.این اتفاق در ترکیب با زندگی دشوار در خانه یعنی جایی که مادر مذهبی اش،مارگرت (جولین مور) به او تسلط دارد موجب بیدار شدن قدرت تِلِکِنیسِسْ (دور جا به جایی،قدرت حرکت دادن اجسام از راه دور و بدون لمس کردن آن ها) در کری می شود و همین طور که داستان به سوی آن شب رقص سرنوشت ساز پیش می رود او می آموزد این قدرت را کنترل کرده و از آن برای دست کاری اشیا استفاده کند.
بزرگ ترین مشکل “Carrie/کری” 2013 ابهام و دوگانگی است.در اقتباس دی پالما کری چهره ای تراژیک و محزون بود اما رویکرد فیلم نسبت به او رویکرد هم دردی نبود.فیلم انتقام کری را با شکوه و عظمت به تصویر نمی کشید و حتی مرگ شخصیت منفی اصلی فیلم در یک لحظه خیلی کوتاه و طی انفجاری قوی اتفاق می افتاد که حتی به بیننده فرصت لذت بردن از انتقام را نمی داد،لذتی که می توانست از یک رویارویی پر تعلیق حاصل شود.در این جا پیرس که فیلم را با استفاده از فیلم نامه مشترک لارنس دی.کوهن و روبرتو آگوِر سیکاسا ساخته است،دوست داشته مخاطبان با کری هم ذات پنداری کنند.او بر خلاف دی پالما وقت زیادی را صرف برانگیختن حس هم دردی بینندگان کرده است (شامل پیش در آمدی که در آن مادر کری نزدیک است در نوزادی او را با قیچی بکشد) و نمای شب رقص دبیرستان هم طوری ساخته شده که بیننده شریک جرم کری باشد. نابودی شخصیت منفی هم که در فیلم دی پالما کوتاه و مختصر بود در این جا طولانی و پر از جزئیات است.
از نظر فنی فیلم پیرس در سطح بالاتری قرار دارد اما اگر افزایش بودجه فیلم ها و پیشرفت در جلوه های ویژه را طی این تقریبا چهل سال در نظر بگیریم این امر زیاد هم تعجب برانگیز نیست.در فیلم پیرس انتخاب نماهای عجیبی را هم شاهد هستیم.مشخص ترین آن ها در همان بخش های ابتدایی فیلم و نمای کلاس ورزش است که کری اولین قاعدگی خود را تجربه می کند.در نسخه دی پالما این لحظه از فیلم برای بینندگان جزء لحظات ناخوشایند فیلم بود که در آن سیسی اسپِیسِک برهنه و خون آلود از هم کلاسی هایش که در حال تمسخر او بودند درخواست کمک می کرد.پیرس به دلیل محدودیت بازیگر فیلمش،برهنگی را کم کرده و در عوض شاهد دختری وحشت زده هستیم که هم زمان با ترسیدن تلاش دارد حوله را دور بدنش نگاه دارد.این نما به طرز عجیب و غریبی فیلم برداری شده و اثرش از نمای مشابه نسخه قبلی خیلی کمتر است.
بازی کلوئی گریس مورِتز به طور کلی قابل احترام است.این بازیگر جوان که بازی برجسته ای در فیلم هایی چون “Hugo/هیگو” و “Let Me In/مرا راه بده” انجام داده در این جا هم گلیمش را از آب بیرون کشیده است.او دختری را به تصویر می کشد که ذهنش عمیقا مغشوش است،زیادی به مادرش وابسته است و اعتماد به نفس ندارد.بازی خوب او را ایفای نقش جولین مور تکمیل کرده است.مور در نقش مارگرت روحی در عذاب از تعصب مذهبی را ترسیم می کند که از بازی اغراق شده پایپر لوری در فیلم قبلی بسیار فراتر و بهتر است.بازیگران مکملی که نقش هم کلاسی ها و اطرافیان کری را ایفا می کنند-گابریلا وایلد در نقش سو،پُرشه دابل دِی در نقش کریس و انسل اِلگورت در نقش تامی راس رویایی-را به راحتی می توان فراموش کرد.
بزرگ ترین مانع سر راه “Carrie/کری” این است که از زمانی که دی پالما فیلم را ساخته میزان خشونت در مدارس افزایش معنی داری داشته است.حوادثی مثل کالِمباین و سَندی هیل مسئولیت سنگین تری روی دوش کارگردانانی می گذارد که این روزها می خواهند چنین داستان هایی را روایت کنند.در این جا خبری از این مسئولیت پذیری نیست،زیرا فیلم انتقام مافوق بشری کری را شکوهمند جلوه می دهد (که بر اساس داستان کینگ بیش از 400 کشته دارد و بیش از 50 درصد کلاس سال آخر هم کشته می شوند) و نتیجه کار هم سو استفاده گرانه و زشت است.”Carrie/کری” فیلم فوق العاده ای نیست و دیدنش هم لطف زیادی ندارد.این فیلم را تنها می توان یک باز سازی متوسط دانست. /naghdefarsi.com