18-08-2019، 14:57
(آخرین ویرایش در این ارسال: 19-08-2019، 12:52، توسط Open world.)
شوهر:مو ها تو به دنیا نمیدم
برای امتحان فقط یه تار مو توی غذاش بریزید بعد متوجه میشید چی میگه
********
یه روز یه اصفهانی میخواست یه یهودی رو به دین اسلام دعوت کنه او را به خانه اش دعوت کرد و غذای ناچیزی جلوی او گذاشت
یهودی: مگه شما جلوی مهمون غذا میزارید؟
اصفهانی:مگه شما نمیزارید؟
یهودی:نه
بعد از این سخن اصفهانی با احترام به دین یهودی مشرف شد
*********
چقدر تلخ است ......
.
.
.
.
.
شکلات 90% رو میگم چیه نمیشه که همیشه غمگین باشه
*********
یه زنه توی پیجش زده بود من عاشق شنبه هام
شنبه ها برای من به معنی آغاز است
.
.
.
.
.
.
.
.
.
افغانی کامنت گذاشته :من قلب خود را برایت خورده کنم تو را به عقد خود دراورم تو مرا به غلامی میپزیری؟
*********
آیا خاستگار ندارید
آیا ترشیده شدید و دنبال راه فرارید
اصلا نگران نباشید
در ماه محرم
چایی به دست بگیرید و به مادرزن آینده خود بدهید تا او شما را بپسندد
قرار ما بیعت سکینه خانوم
*********
یه روز دختره با دوست پسر اصفهانیش رفته بود خرید دختر یه مانتو 280 تومنی پسندید و
دختر:عزیزم من کیف پولم رو توی خونه جا گذاشتم میشه واسه حصاب کنی؟
پسر کیف پولش و دراوردو یه اسکناس هزار تومنی دراورد و روبه دختر گفت
برو خونه کیف پولتو بردار بیارس
*********
زن:دوستم داری؟
شوهر:اره
زن:چقدر
شوهر:انداز کل دنیا
زن:بهم خیانت نمیکنی؟
شوهر:نه چرا باید اینکار و بکنم من دوست دارم
زن:من و مسافرت میبری؟
شوهر:اره
زن:آشغالارو میزاری دم در؟
شوهر:اره
زن:میتونم بهت اعتماد کنم؟
شوهر:میتونی
بعد ازدواج:
لطفا دوباره متن بالا رو بخونید
*********
یه جمله با موجود بگو
زن: یخ موجود است
مرد:خاک تو سرمن کنن
زن:چیه مگه توی تابلو نوشته بود
*********
من توی خونه مجردیم صبحا مامانم میاد صبحونه میزاره شبا بابام میاد پیشم میمونه
وقتایم که خودشون نیستن داداشم و میفرستن
واین شد که من دیگه به کانون گرم خانواده برگشتم
*********
بچه که بودم بابام میگفت بگو گوشو منم میگفتم دودو
*********
یه روز قضنفر تصادف میکنه میوفته میمیره میره بهشت
شب اول ماست و دوغ و نون میخوره
شب دوم ماست و نون و هندونه میخوره
شب سوم ماست و خیار میخوره
بعد میره ببینه وضیعته جهنمیا چطوره میبینه که دارن قرمه سبزی میخورن
میره به زندان بان میگه چرا ما هروز حاضری میخوریم اینا دارن قرمه سبزی و از اینا میخورن؟
زندان بان میگه نمیشه که بخاطر چهر نفر اینهمه دیگ بالا پایین کنیم که
برای امتحان فقط یه تار مو توی غذاش بریزید بعد متوجه میشید چی میگه

********
یه روز یه اصفهانی میخواست یه یهودی رو به دین اسلام دعوت کنه او را به خانه اش دعوت کرد و غذای ناچیزی جلوی او گذاشت
یهودی: مگه شما جلوی مهمون غذا میزارید؟
اصفهانی:مگه شما نمیزارید؟
یهودی:نه
بعد از این سخن اصفهانی با احترام به دین یهودی مشرف شد

*********
چقدر تلخ است ......
.
.
.
.
.
شکلات 90% رو میگم چیه نمیشه که همیشه غمگین باشه
*********
یه زنه توی پیجش زده بود من عاشق شنبه هام
شنبه ها برای من به معنی آغاز است
.
.
.
.
.
.
.
.
.
افغانی کامنت گذاشته :من قلب خود را برایت خورده کنم تو را به عقد خود دراورم تو مرا به غلامی میپزیری؟

*********
آیا خاستگار ندارید
آیا ترشیده شدید و دنبال راه فرارید
اصلا نگران نباشید

در ماه محرم
چایی به دست بگیرید و به مادرزن آینده خود بدهید تا او شما را بپسندد
قرار ما بیعت سکینه خانوم
*********
یه روز دختره با دوست پسر اصفهانیش رفته بود خرید دختر یه مانتو 280 تومنی پسندید و
دختر:عزیزم من کیف پولم رو توی خونه جا گذاشتم میشه واسه حصاب کنی؟
پسر کیف پولش و دراوردو یه اسکناس هزار تومنی دراورد و روبه دختر گفت
برو خونه کیف پولتو بردار بیارس
*********
زن:دوستم داری؟
شوهر:اره
زن:چقدر
شوهر:انداز کل دنیا
زن:بهم خیانت نمیکنی؟
شوهر:نه چرا باید اینکار و بکنم من دوست دارم
زن:من و مسافرت میبری؟
شوهر:اره
زن:آشغالارو میزاری دم در؟
شوهر:اره
زن:میتونم بهت اعتماد کنم؟
شوهر:میتونی
بعد ازدواج:
لطفا دوباره متن بالا رو بخونید
*********
یه جمله با موجود بگو
زن: یخ موجود است
مرد:خاک تو سرمن کنن
زن:چیه مگه توی تابلو نوشته بود
*********
من توی خونه مجردیم صبحا مامانم میاد صبحونه میزاره شبا بابام میاد پیشم میمونه
وقتایم که خودشون نیستن داداشم و میفرستن
واین شد که من دیگه به کانون گرم خانواده برگشتم
*********
بچه که بودم بابام میگفت بگو گوشو منم میگفتم دودو
*********
یه روز قضنفر تصادف میکنه میوفته میمیره میره بهشت
شب اول ماست و دوغ و نون میخوره
شب دوم ماست و نون و هندونه میخوره
شب سوم ماست و خیار میخوره
بعد میره ببینه وضیعته جهنمیا چطوره میبینه که دارن قرمه سبزی میخورن
میره به زندان بان میگه چرا ما هروز حاضری میخوریم اینا دارن قرمه سبزی و از اینا میخورن؟
زندان بان میگه نمیشه که بخاطر چهر نفر اینهمه دیگ بالا پایین کنیم که
