03-03-2019، 13:23
[اینترو]
ببخشید من فارسیم یه کم ضعیف شده
یه وقتایی هم بحثِ نیازه ، یه چی مثِ غذا
شماره یک بیداره ، بیدار ترین
[ورس یک]
بگو از خونه ی گرم و بهشتیمون
منو از خودِ سنگینم بکش بیرون
بگو دنیا ازم وزنشو برداره بذار
برسم به هوا و حرفِ عشقیمون
بگو خسته ام از تکرارِ این درسا
بگو که تیکه پاره ام من از این بحثا
من از دلشوره و دلتنگیِ مردم
دلم لک زده واسه گرمیِ دستات
منو یه عالمه از بودنت پُر کن
منو توو این شبِ یلدا تصور کن
بگو هر کی بیاد سهمشو ورداره بره
منو مثلِ خودت بی کله و خل کن
منو سرشارِ از عشق و توکل کن
منو غرقِ یه شروع و تحول کن
بگو خط بزنه اسمِ منو دنیا
منو توو قلبِ کوچیکت تحمل کن
شدم هی ابر و باریدم
چه نامردمیا دیدم
منِ بی کله حقمو
به ناحق خوریا میدم
تردمیله همه دنیا
نرسیدن و دوییدن
واسه تغذیه ی مغزِ مریضشون
همه قلبمو جوییدن
من از پروانه ها بودم ولی
بالی نموند از من
توو این برزِخ تنهایی دیگه
حالی نموند اصلا
بزن در موردم حرفای جنجالی
بگو از اون علاقه که به من داری
تو که این حجمِ از عشقو به من دادی
بکش پرده ی وحشتِ منو پایین
بذار پُر بشم از آرامش و عشق باهات
منم هر طور که میشه میکنم اشباعت
بذار بشوره ببره همه غم هامو
اون معصومیِ چشمات
[پل]
میدونی ، یه وقتایی هم همه چی شماست
آرامش حرفاتون ، توجه ، حضور
یه چی مثِ ظهور
عشق یعنی همه چی خداست
عشق یعنی همه چی خداست
[ورس دو]
بذار بی پرده بی پروا مست و کنم پرواز
بذار پهلویِ تو با تو بشه بال و پر من باز
حواست جمعِ من باشه که بی تو قلبِ من تنهاست
نگهبانِ دلم شو مثلِ یه مادر
مثِ دایه مثلِ سرباز
شدم هی ابر و باریدم
چه نامردمیا دیدم
منِ بی کله حقمو
به ناحق خوریا میدم
تردمیله همه دنیا
نرسیدن و دوییدن
واسه تغذیه ی مغزِ مریضشون
همه قلبمو جوییدن
من از پروانه ها بودم ولی
بالی نموند از من
توو این برزِخ تنهایی دیگه
حالی نموند اصلا
[اوترو]
ببخشید اینجا یه ذره صدام گرفته بود
دیشب تا صبح سره تمرین بودم
آ ، بیبی غذاتو خوردی؟ بگیر بخواب
گفتم که من مالِ خواب نیستم
یک یک دو دو هشت