13-02-2019، 12:57
دوباره منو شبو فندکم
فهمیدیم که دنیا به ما رحم نکرد و
هرقدم توش شر میشد
دفترم پر از یه مشت اراجیفایی که بخونی میری تو در و دیوار و
نبودم به فکر تلافیاتو
خرابیای خلافی تا صبح
شبا بیدار تو رو مود شرابی یا گل
هرگز پر نمیشه تنهاییتو
همیشه تو فکر فراری و
مثل قناریا تو قفسی یه روزی فردا میاد
ولی حواس اینجاس فشار میارم به درا زیاد
پ خم نشو
سختیا بم فشار میاوردن و میخواستن از کمر تا بشم
عاقبت یه خواب بد واسه غم تالکم*برد و ناله کرد
دلخوشم به آتیش فندکم به آینده ها بگو پاپیچ من نشن
زندگی یه هرزه بود که وقت پول *نعشه *دود* بازیچه مقصدم
شده من گفتم تا تهش میمونم
قناری تو قفس گریه کرد و
من و گفتم با غمش میخونم
خیلی وقته به این باورم رسیدم که شاید واقعا یه دیوونم
ولی فرجام نمیده زندگی بم
پشتم دود میشه مثل ویده
خیلی وقته واسه ادامه راهم دیگه
هیچ لاشخوری تز نمیده
زندگی یه رویا بود و منم آهسته از توی خوابش رد شدم
خام بودم پخته شدم و سوختم و آخرسر خاکستر شدم
هرجوری بود دووم آوردم و جنگیدم با ضعف خودم
خیلیا بودن میخواستن منو توی این مسیرم بین راه کله کنن
خندیدم به هرکی گفت نمیشه
به هرچی تعریف و کلیشه
الانم که تو مشتری حرفامی
یا واس خریدشون رفتی پشت شیشه
برندم تو قمار اون رم و راه پیداکردم تا*****
دنبال کم رنگی توی این نقاشی میگردم
توهم مچاله کن منو