روانی یا Psycho، فیلمی رمزآلود، هیجانی و ترسناک ساخته ی آلفرد هیچکاک میباشد. بدون مقدمه.. به نقد و بررسی فیلم جلوه های آن میپردازیم .. (:
«روانی» یکی از ترسناکترین فیلمهای تاریخ سینما است که حتی بسیاری را از تاریکی وتنهایی وحشت زده ساخت.این فیلم درسال 1992 درفهرست میراث فرهنگی آمریکا و درگنجینه شاهکارهای سینماییهالیوود قرار گرفت و همین بهانهای برای ما شد تانگاهی بهاین فیلم ترسناک داشته باشیم . فیلم بیمار روانی یکی از برترین آثار استاد است. فیلمی به تمام معنی هیچکاکی و بر گرفته شده از یک موضوع کاملا هیچکاکی است. روانی قابل توجه ترین دستاورد هیچکاک درروند شرکت دادن تماشاگر درساختار دراماتیک فیلم است. به عبارتی تماشاگر، تبدیل به شخصیت اصلی داستان میشود و تمام شخصیتهای دیگر را درخود جمع میکند.
فیلم تلاشی است برای دست یافتن به لایههای عمیق جهنم روان پریشانهای که «نورمن بیتس» نماد آن است. سقوط به قعر دنیای آشفته و پر از هرج و مرج. برای هیچکاک، «روانی» فیلمی بامزه است که رگهای از طنز سیاه او را درخود دارد . مهمترین درسی که ازاین فیلم میگیریماین است که ازاین به بعد پیش از توقف درمقابل ساختمانهای دورافتادهای نظیر متل «بیتس» حداقل دوبار فکر کنیم!
در صحنه ای از فیلم پالپ فیکشن ساخته کوئنتین تارانتینو بوچ با بازی بروس ویلیس بعد از فرار کردن از دست وینست با بازی جان تراولتا پشت چراغ قرمز می ایستد و ناگهان مارسلوس با بازی وینگ ریمز را می بیند که در به در برای کشتن او لحظه شماری می کند . حالا اگر با دقت روانی ساخته استادانه و دیوانه وار الفرد هیچکاک کبیر را ببینید این صحنه از فیلم تارانتینو به شدت برایتان اشنا به نظر می اید . انجا که ماریون کرین با بازی جنت لی بعد از دزدین پولهای رئیسش پشت چراغ قرمز می ایستد و ناگهان رئیس خود را روبروی خود می بیند .این شاید کوچک ترین تاثیر فیلم روانی بر سینماگران و سینمایی بعد از خود باشد . فیلمی که الهام بخش اکثر کارگردانان بعد از خود به خصوص فیلمسازان مکتب نیویورک و به ویژه برایان دی پالما و مارتین اسکورسیزی شد.
روانی داستان زنی را تعریف می کند به نام ماریون کرین که با نامزد بی پولش زندگی می کند ، روزی در شرکت وقتی رئیسش مقدار زیادی پول برای او کنار می گذارد وسوسه می شود و پول ها را می دزدد و به جاده می زند . در سر راه به متلی متروکه می رسد و در انجا با نورمن بیتس متل دار روبرو می شود و یک اتاق از او کرایه می گیرد ، در اخر شب او تصمیم می گیرد که پول ها را به رئیسش برگرداند ولی وقتی در حال دوش گرفتن است با چاقوی یک زن تکه تکه می شود.ساخته شدن روانی بعد از موفقیت تجاری و هنری فیلم هایی چون سرگیجه ، بدنام . شمال از شمال غربی یکی از عجیب ترین انتخاب های هیچکاک برای فیلم کردن بود . فیلمی که با بودجه ای کم و به شکل سیاه و سفید ان هم در فضای فیلم های رده ب ساخته شد . هیچکاک با این ادعا فیلم را روانه اکران کرد که احساسات و تفکرات بیننده را در مشت خود دارد و می تواند همچون یک عروسک خیمه شب بازی با ان بازی کند که البته موفق هم می شود . در زمینه نوع پیچش داستانی که در اخر فیلم اتفاق می افتد هنوز هم نمونه ای بی نظیر است.
هیچکاک با این فیلم جزو اولین کارگردانانی میشود که فضای هراس و فیلم ترسناک را به زندگی واقعی و مردمان عادی اورد . اگر سینمای هراس براساس خون اشامان و هیولاها و ارواح جن زده بنا میشد ، در روانی این ادم های معمولی بودند که نقش هیولاها را بازی می کردند . فضای تلویزیون کار و قطع معمولی کار و انتخاب سیاه و سفید به عنوان رنگ در کار نیز به ارزش های ان می افزاید . هیچکاک در این فیلم کاری را با تماشاگرش می کند که هیچکس قبل از او در سینما نکرده بود او با کشتن ستاره فیلم یعنی جنت لی در بیست دقیقه اول فیلم با ان وضع فجیعانه به بیننده شوکی وارد می کند که تا انتها با ان درگیر است . او با پرداخت یکی از معروفترین صحنه های کشتار در تاریخ سینما و زیر دوش حمام بیننده را در موقعیتی گیج و منگ و بهت زده وارد می کند که او را از تصمیم گرفتن و حدس در مورد باقی فیلم عاجز می کند.
اگرچه علاقه هیچکاک به تعلیق بیشتر از شوک وارد کردن بود ولی او اینجا با شکستن قانون خود در این مورد کار خود را استادانه تر پیش می برد. او فیلمش را با یک شوک شروع می کند ولی در ادامه این تعلیق نفس گیر کار از است که بیننده را در هراسی تمام نشدنی پیش می برد. استاد اینقدر کارش را در این زمینه بلد است که حتی در صحنه ای که نورمن بیتس جسد ماریون کرین را در ماشین می گذارد و تصمیم می گیرد که او را در باتلاق بیاندازد و ماشین ناگهان گیر می کند بیننده ناخوداگاه دعا می کند که ماشین از باتلاق پایین برود. هیچکاک با قدرت کاری می کند که تماشگر با تمام ترسها و نگرانی های کاراکترها چه خوب یا چه بد روبرو شود.
هیچکاک که یکی از علاقمندان سینمای اکسپرسیونیسم المان و بالاخص فریتز لانگ و مرگ خسته بود در روانی با در اوردن همان فضای اکسپرسیونیستی و البته با کمک فیلمبرداری حیرت انگیز جان راسل که نامزد اسکار نیز شد فضای رعب اورد صامت های دهه بیست المان را به خوبی در این فیلم معاصر در می اورد . ان خانه رعب اورد نورمن بیتس ، ان متل که ناگهان چراغ چشمک زنش از دل تاریکی همچون چشم شیطان بیرون می زند ، ان اتاقهای خفه و پر از سایه روشن ، ان حمام تهدید امیز از اول کار و ان پله های تمام نشدنی خانه مادرش فوق العاده به دراوردن فضای فیلم کمک می کند . یکی دیگر از مهم ترین ویژگی های فیلم موسیقی حیرت انگیز برنارد هرمن است که با استفاده از سازهای زهی ان هم در وسعت زیاد صدای جیغ گونه و نا تمامی را خلق می کند .از دی پالما و داریو ارجنتو تا باگزبانی به روانی هیچکاک ارجاع داده اند ، روانی بابی را در سینمای ترسناک باز کرد که بعد ها فرزندان خلف و ناخلفی از ان به وجود آمد (:
این فیلم ،نامزد چهار جایزه اسکار از جمله بهترین کارگردانی بود که در جوایز سینمایی «ادگار آلن پو» بهترین فیلم جنایی شناخته شد و از جوایز« گلدن گلوب» جایزه بهترین بازیگر زن را برای «جانت لی» به ارمغان آورد. فیلم «روانی» طی یک نظرسنجی وحشتناک ترین فیلم تاریخ سینما و جزو میراث فرهنگی آمریکا اعلام شده است ..
اين فيلم از جنبههاي گوناگوني مهم و مورد توجه است. اما صحنهاي در اين فيلم وجود دارد كه تبديل به شمايلي در دنياي فيلمهاي ترسناك شدهاست. اين صحنه همان قتل در زير دوش حمام است كه در طول سالهاي طولاني پس از ساخته شدن اين فيلم نظرات متفاوت و تفسيرها و تحليلهاي فراواني را با خود به همراه داشتهاست. «هيچكاك» كه امتياز انحصاري اين كتاب را خريده بود، تا ميتوانست نسخههاي موجود از آن را در بازار خريد تا از لو رفتن پايان داستان پيش از اكران فيلم جلوگيري كند. او براي سينماهاي پخش كننده قانوني گذاشت كه به هيچ عنوان به تماشاچياني كه دير به سالن بيايند اجازه ورود و تماشاي فيلم را ندهند!
در تمام سينماهاي پخشكننده «رواني» پوستري از او نصب شده بود كه با اشاره به ساعت مچياش به همه گوشزد ميكند كه يا از اول فيلم را تا بهاخر ببينند و يا اجازه تماشاي آن را نخواهند داشت. اما اين تمام حواشي و نكات جالب درباره «رواني» نيست. در اينجا قصد داريم نكتهها و حقيقتهايي را كه درباره اين صحنه خاص كمتر ديده وشنيده شده را بازگو كنيم.
جلوههاي ويژه:
خوني كه از راهآب حمام پس از قتل جاري ميشود خون مصنوعي نيست. خون طبيعي هم نيست. چيزي كه در آن صحنه ميبينيم شكلات مايع است. «هيچكاك» معتقد بود كه در فيلم سياهوسفيدش، رنگ شكلات تصوير بهتري را به نمايش خواهد گذاشت. صداي ضربه چاقويي كه تماشاگر در اين صحنه ميشنود، از صداي قاچ كردن يك هندوانه با يك چاقو ضبط شده است. صداي جيغها هم سر صحنه ضبط شد، و هم بعد از صداي «جنت لي» ضبط، و به پايان صحنه اضافه شد.
مدت زمان ساخت:
اين صحنه بهياد ماندني تنها 3 دقيقه طول ميكشد اما ساختش يك هفته وقت بردهاست. اين درحالي است كه تمام فيلم در شش ماه ساخته شد. اين موضوع كاملا اهميت و توجهي كه «هيچكاك» براي اين صحنه قائل بود و وسواس وي را براي ساخت آن كاملا نشان ميدهد.
زوايای دوربين:
در اين صحنه شاهد پخش شدن آب از سردوش حمام بر روي لنز دوربين هستيم. اما در واقع بدون اينكه آبي بر روي لنز پاشيده شود از روي آن عبور ميكند. اين زاويه هفتاد و هفت درجه دوربين است كه به خوبي اين تصور را براي بيننده به وجود ميآورد. صحنه قتل با نماي اكستريم كلوزآپ گرفته شدهاست. همانطور كه گفته شد زاويه دوربين هفتاد و هفت درجه و صحنه داراي پنجاه برش است.
شايعات:
در طول تمام ساخت، آب براي «جانت لي» گرم نگاه داشته شد و همه شايعاتي كه درباره سرد بودن آب براي بهتر شدن صحنه گفته شده بود سراسر بياساس بودهاست. از سويي ديگر سالها «هيچكاك» و «لي» اصرار داشتند كه بگويند تمام صحنه را «جنت لي» بازي كردهاست كه مشخص شد در برخي از نماها «مارلي رنفو» بهجاي «لي» در نقش حضور داشتهاست. شايعهای ديگر درباره اينكه جنت لي خبر از به قتل رسيدن شخصيت خود نداشت تا وحشت او طبيعي از كار دربيايد مطرح شد كه اين هم كاملا بي پايه و اساس بوده است. سر باز زدن «هيچكاك» از كارگرداني اين صحنه هم كاملا دروغ بود.
عكسالعملها و بازتابها:
در سال 1988 «مايرا جونز» بازيگر ديگري بود كه در اين صحنه بازي كرد. اما اينبار در دنياي واقعي. او توسط مردي كه داراي اختلالات رواني و خدمتكار يك پيرزن بود مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفت. مردي به «هيچكاك» نامه نوشت كه دخترش پس از ديدن اين صحنه، ديگر حاضر نيست زير دوش حمام برود. بعد از اينكه متخصصان چشمپزشكي به اين موضوع اشاره كردند كه مردمك چشمهاي «جنت لي» در فيلم بهجاي اينكه مانند مردگان پس از مرگ گشاد شود، تنگ شدهاست، «هيچكاك» براي فيلمهاي بعدياش در چشم قربانيان فيلم، قطرهاي ميريخت كه اين نقص برطرف شود.
صحنه دوش حمام در «رواني» پس از بيش از چهار دهه، همچنان بدون جلوههاي ويژه خاص و صحنههاي مرسوم در فيلمهاي ترسناك اين روزها، بهخوبي تماشاگر را ميترساند. و اين همان مثالي است كه «آلفرد هيچكاك» را برازنده لقب «سلطان دلهره» ميكند.
«روانی» یکی از ترسناکترین فیلمهای تاریخ سینما است که حتی بسیاری را از تاریکی وتنهایی وحشت زده ساخت.این فیلم درسال 1992 درفهرست میراث فرهنگی آمریکا و درگنجینه شاهکارهای سینماییهالیوود قرار گرفت و همین بهانهای برای ما شد تانگاهی بهاین فیلم ترسناک داشته باشیم . فیلم بیمار روانی یکی از برترین آثار استاد است. فیلمی به تمام معنی هیچکاکی و بر گرفته شده از یک موضوع کاملا هیچکاکی است. روانی قابل توجه ترین دستاورد هیچکاک درروند شرکت دادن تماشاگر درساختار دراماتیک فیلم است. به عبارتی تماشاگر، تبدیل به شخصیت اصلی داستان میشود و تمام شخصیتهای دیگر را درخود جمع میکند.
فیلم تلاشی است برای دست یافتن به لایههای عمیق جهنم روان پریشانهای که «نورمن بیتس» نماد آن است. سقوط به قعر دنیای آشفته و پر از هرج و مرج. برای هیچکاک، «روانی» فیلمی بامزه است که رگهای از طنز سیاه او را درخود دارد . مهمترین درسی که ازاین فیلم میگیریماین است که ازاین به بعد پیش از توقف درمقابل ساختمانهای دورافتادهای نظیر متل «بیتس» حداقل دوبار فکر کنیم!
در صحنه ای از فیلم پالپ فیکشن ساخته کوئنتین تارانتینو بوچ با بازی بروس ویلیس بعد از فرار کردن از دست وینست با بازی جان تراولتا پشت چراغ قرمز می ایستد و ناگهان مارسلوس با بازی وینگ ریمز را می بیند که در به در برای کشتن او لحظه شماری می کند . حالا اگر با دقت روانی ساخته استادانه و دیوانه وار الفرد هیچکاک کبیر را ببینید این صحنه از فیلم تارانتینو به شدت برایتان اشنا به نظر می اید . انجا که ماریون کرین با بازی جنت لی بعد از دزدین پولهای رئیسش پشت چراغ قرمز می ایستد و ناگهان رئیس خود را روبروی خود می بیند .این شاید کوچک ترین تاثیر فیلم روانی بر سینماگران و سینمایی بعد از خود باشد . فیلمی که الهام بخش اکثر کارگردانان بعد از خود به خصوص فیلمسازان مکتب نیویورک و به ویژه برایان دی پالما و مارتین اسکورسیزی شد.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
روانی داستان زنی را تعریف می کند به نام ماریون کرین که با نامزد بی پولش زندگی می کند ، روزی در شرکت وقتی رئیسش مقدار زیادی پول برای او کنار می گذارد وسوسه می شود و پول ها را می دزدد و به جاده می زند . در سر راه به متلی متروکه می رسد و در انجا با نورمن بیتس متل دار روبرو می شود و یک اتاق از او کرایه می گیرد ، در اخر شب او تصمیم می گیرد که پول ها را به رئیسش برگرداند ولی وقتی در حال دوش گرفتن است با چاقوی یک زن تکه تکه می شود.ساخته شدن روانی بعد از موفقیت تجاری و هنری فیلم هایی چون سرگیجه ، بدنام . شمال از شمال غربی یکی از عجیب ترین انتخاب های هیچکاک برای فیلم کردن بود . فیلمی که با بودجه ای کم و به شکل سیاه و سفید ان هم در فضای فیلم های رده ب ساخته شد . هیچکاک با این ادعا فیلم را روانه اکران کرد که احساسات و تفکرات بیننده را در مشت خود دارد و می تواند همچون یک عروسک خیمه شب بازی با ان بازی کند که البته موفق هم می شود . در زمینه نوع پیچش داستانی که در اخر فیلم اتفاق می افتد هنوز هم نمونه ای بی نظیر است.
هیچکاک با این فیلم جزو اولین کارگردانانی میشود که فضای هراس و فیلم ترسناک را به زندگی واقعی و مردمان عادی اورد . اگر سینمای هراس براساس خون اشامان و هیولاها و ارواح جن زده بنا میشد ، در روانی این ادم های معمولی بودند که نقش هیولاها را بازی می کردند . فضای تلویزیون کار و قطع معمولی کار و انتخاب سیاه و سفید به عنوان رنگ در کار نیز به ارزش های ان می افزاید . هیچکاک در این فیلم کاری را با تماشاگرش می کند که هیچکس قبل از او در سینما نکرده بود او با کشتن ستاره فیلم یعنی جنت لی در بیست دقیقه اول فیلم با ان وضع فجیعانه به بیننده شوکی وارد می کند که تا انتها با ان درگیر است . او با پرداخت یکی از معروفترین صحنه های کشتار در تاریخ سینما و زیر دوش حمام بیننده را در موقعیتی گیج و منگ و بهت زده وارد می کند که او را از تصمیم گرفتن و حدس در مورد باقی فیلم عاجز می کند.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
اگرچه علاقه هیچکاک به تعلیق بیشتر از شوک وارد کردن بود ولی او اینجا با شکستن قانون خود در این مورد کار خود را استادانه تر پیش می برد. او فیلمش را با یک شوک شروع می کند ولی در ادامه این تعلیق نفس گیر کار از است که بیننده را در هراسی تمام نشدنی پیش می برد. استاد اینقدر کارش را در این زمینه بلد است که حتی در صحنه ای که نورمن بیتس جسد ماریون کرین را در ماشین می گذارد و تصمیم می گیرد که او را در باتلاق بیاندازد و ماشین ناگهان گیر می کند بیننده ناخوداگاه دعا می کند که ماشین از باتلاق پایین برود. هیچکاک با قدرت کاری می کند که تماشگر با تمام ترسها و نگرانی های کاراکترها چه خوب یا چه بد روبرو شود.
هیچکاک که یکی از علاقمندان سینمای اکسپرسیونیسم المان و بالاخص فریتز لانگ و مرگ خسته بود در روانی با در اوردن همان فضای اکسپرسیونیستی و البته با کمک فیلمبرداری حیرت انگیز جان راسل که نامزد اسکار نیز شد فضای رعب اورد صامت های دهه بیست المان را به خوبی در این فیلم معاصر در می اورد . ان خانه رعب اورد نورمن بیتس ، ان متل که ناگهان چراغ چشمک زنش از دل تاریکی همچون چشم شیطان بیرون می زند ، ان اتاقهای خفه و پر از سایه روشن ، ان حمام تهدید امیز از اول کار و ان پله های تمام نشدنی خانه مادرش فوق العاده به دراوردن فضای فیلم کمک می کند . یکی دیگر از مهم ترین ویژگی های فیلم موسیقی حیرت انگیز برنارد هرمن است که با استفاده از سازهای زهی ان هم در وسعت زیاد صدای جیغ گونه و نا تمامی را خلق می کند .از دی پالما و داریو ارجنتو تا باگزبانی به روانی هیچکاک ارجاع داده اند ، روانی بابی را در سینمای ترسناک باز کرد که بعد ها فرزندان خلف و ناخلفی از ان به وجود آمد (:
این فیلم ،نامزد چهار جایزه اسکار از جمله بهترین کارگردانی بود که در جوایز سینمایی «ادگار آلن پو» بهترین فیلم جنایی شناخته شد و از جوایز« گلدن گلوب» جایزه بهترین بازیگر زن را برای «جانت لی» به ارمغان آورد. فیلم «روانی» طی یک نظرسنجی وحشتناک ترین فیلم تاریخ سینما و جزو میراث فرهنگی آمریکا اعلام شده است ..
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
منبع: نوشته های کوتاه درباره فیلم- روزنامه آرمان ..
اين فيلم از جنبههاي گوناگوني مهم و مورد توجه است. اما صحنهاي در اين فيلم وجود دارد كه تبديل به شمايلي در دنياي فيلمهاي ترسناك شدهاست. اين صحنه همان قتل در زير دوش حمام است كه در طول سالهاي طولاني پس از ساخته شدن اين فيلم نظرات متفاوت و تفسيرها و تحليلهاي فراواني را با خود به همراه داشتهاست. «هيچكاك» كه امتياز انحصاري اين كتاب را خريده بود، تا ميتوانست نسخههاي موجود از آن را در بازار خريد تا از لو رفتن پايان داستان پيش از اكران فيلم جلوگيري كند. او براي سينماهاي پخش كننده قانوني گذاشت كه به هيچ عنوان به تماشاچياني كه دير به سالن بيايند اجازه ورود و تماشاي فيلم را ندهند!
در تمام سينماهاي پخشكننده «رواني» پوستري از او نصب شده بود كه با اشاره به ساعت مچياش به همه گوشزد ميكند كه يا از اول فيلم را تا بهاخر ببينند و يا اجازه تماشاي آن را نخواهند داشت. اما اين تمام حواشي و نكات جالب درباره «رواني» نيست. در اينجا قصد داريم نكتهها و حقيقتهايي را كه درباره اين صحنه خاص كمتر ديده وشنيده شده را بازگو كنيم.
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
جلوههاي ويژه:
خوني كه از راهآب حمام پس از قتل جاري ميشود خون مصنوعي نيست. خون طبيعي هم نيست. چيزي كه در آن صحنه ميبينيم شكلات مايع است. «هيچكاك» معتقد بود كه در فيلم سياهوسفيدش، رنگ شكلات تصوير بهتري را به نمايش خواهد گذاشت. صداي ضربه چاقويي كه تماشاگر در اين صحنه ميشنود، از صداي قاچ كردن يك هندوانه با يك چاقو ضبط شده است. صداي جيغها هم سر صحنه ضبط شد، و هم بعد از صداي «جنت لي» ضبط، و به پايان صحنه اضافه شد.
مدت زمان ساخت:
اين صحنه بهياد ماندني تنها 3 دقيقه طول ميكشد اما ساختش يك هفته وقت بردهاست. اين درحالي است كه تمام فيلم در شش ماه ساخته شد. اين موضوع كاملا اهميت و توجهي كه «هيچكاك» براي اين صحنه قائل بود و وسواس وي را براي ساخت آن كاملا نشان ميدهد.
زوايای دوربين:
در اين صحنه شاهد پخش شدن آب از سردوش حمام بر روي لنز دوربين هستيم. اما در واقع بدون اينكه آبي بر روي لنز پاشيده شود از روي آن عبور ميكند. اين زاويه هفتاد و هفت درجه دوربين است كه به خوبي اين تصور را براي بيننده به وجود ميآورد. صحنه قتل با نماي اكستريم كلوزآپ گرفته شدهاست. همانطور كه گفته شد زاويه دوربين هفتاد و هفت درجه و صحنه داراي پنجاه برش است.
شايعات:
در طول تمام ساخت، آب براي «جانت لي» گرم نگاه داشته شد و همه شايعاتي كه درباره سرد بودن آب براي بهتر شدن صحنه گفته شده بود سراسر بياساس بودهاست. از سويي ديگر سالها «هيچكاك» و «لي» اصرار داشتند كه بگويند تمام صحنه را «جنت لي» بازي كردهاست كه مشخص شد در برخي از نماها «مارلي رنفو» بهجاي «لي» در نقش حضور داشتهاست. شايعهای ديگر درباره اينكه جنت لي خبر از به قتل رسيدن شخصيت خود نداشت تا وحشت او طبيعي از كار دربيايد مطرح شد كه اين هم كاملا بي پايه و اساس بوده است. سر باز زدن «هيچكاك» از كارگرداني اين صحنه هم كاملا دروغ بود.
عكسالعملها و بازتابها:
در سال 1988 «مايرا جونز» بازيگر ديگري بود كه در اين صحنه بازي كرد. اما اينبار در دنياي واقعي. او توسط مردي كه داراي اختلالات رواني و خدمتكار يك پيرزن بود مورد اصابت ضربات چاقو قرار گرفت. مردي به «هيچكاك» نامه نوشت كه دخترش پس از ديدن اين صحنه، ديگر حاضر نيست زير دوش حمام برود. بعد از اينكه متخصصان چشمپزشكي به اين موضوع اشاره كردند كه مردمك چشمهاي «جنت لي» در فيلم بهجاي اينكه مانند مردگان پس از مرگ گشاد شود، تنگ شدهاست، «هيچكاك» براي فيلمهاي بعدياش در چشم قربانيان فيلم، قطرهاي ميريخت كه اين نقص برطرف شود.
صحنه دوش حمام در «رواني» پس از بيش از چهار دهه، همچنان بدون جلوههاي ويژه خاص و صحنههاي مرسوم در فيلمهاي ترسناك اين روزها، بهخوبي تماشاگر را ميترساند. و اين همان مثالي است كه «آلفرد هيچكاك» را برازنده لقب «سلطان دلهره» ميكند.
منبع: cinemacenter.ir