07-02-2018، 22:03
سلنا گومز با شماره مارس 2018 مجله هارپرز بازار Harper's Bazaar مصاحبه کرده است.
این گفتگو توسط کاترین لانگفورد بازیگر زن نقش اول سریال «سیزده دلیل که چرا» که تهیهکنندگی اجرایی آن با سلنا بود انجام شده.
در پایین به مرور ترجمه این مصاحبه را میخوانیم.
...
در جایگاه خودت، بهترین بخش سال 2018 کدام بخشش میتواند باشد؟
فکر میکنم که محیط برای بیان دغدغههایتان امنتر شده؛ یا حتی اینکه این حق را پیدا کردهاید که مثلا بتوانید بگویید «مطمئن نیستم که توی این فضا احساس راحتی میکنم». از لحاظ شخصی با توجه به اینکه با یک چنین وضعیتی از هفت سالگی دست به گریبان بودهام، الان در آرامشبخشترین وضعیتی که تاکنون احساس کردهام قرار دارم. حتی در تستهایی که میدهم حس اعتماد به نفسِ خیلی بیشتری نسبت به گذشته دارم. دیگر روی چیزهایی که قبلا دغدغهام بود تمرکز ندارم، چیزهایی مثل «آیا به اندازۀ کافی بزرگسال به نظرم میرسم؟ آیا به اندازه کافی جذابیت جنسی دارم؟ آیا به اندازه کافی باحال هستم؟ آیا به اندازه کافی خوب و باشکوه هستم؟». این نوع مسائل همیشه به ذهنم میآمد اما الان یک خرده احساس آزادی بیشتری میکنم.
تو از همان ابتدای نوجوانی مشهور بودی. چیزی هست که به نظرت به این خاطر از دست داده باشی؟
شاید اوقات زیادی را به فکر کردن دربارۀ اینکه زندگیام میتوانست چگونه بوده باشد گذراندهام؛ اما الان دیگر سعی میکنم فقط شکرگزار آن چیزی که هستم باشم. نمیخواهم آدمی باشم که دایم با خودش میگوید «آخ...کاش زندگیم جوزِ دیگهای بود». این به نوعی همانچیزی است که برای من جواب داده. من الان در جایگاهی قرار گرفتهام که ارزش حریم شخصی را میدانم و میدانم که چم و خم کار چگونه است؛ و از زمانی که این مسائل را شناختهام و آنها را پذیرفتهام تا حدی نترستر شدهام. تمام این مسائل را در برابر تواناییِ داشتن زندگیای که الان دارم هزینهای ناچیز میبینم.
ادامه دارد...
این گفتگو توسط کاترین لانگفورد بازیگر زن نقش اول سریال «سیزده دلیل که چرا» که تهیهکنندگی اجرایی آن با سلنا بود انجام شده.
در پایین به مرور ترجمه این مصاحبه را میخوانیم.
...
در جایگاه خودت، بهترین بخش سال 2018 کدام بخشش میتواند باشد؟
فکر میکنم که محیط برای بیان دغدغههایتان امنتر شده؛ یا حتی اینکه این حق را پیدا کردهاید که مثلا بتوانید بگویید «مطمئن نیستم که توی این فضا احساس راحتی میکنم». از لحاظ شخصی با توجه به اینکه با یک چنین وضعیتی از هفت سالگی دست به گریبان بودهام، الان در آرامشبخشترین وضعیتی که تاکنون احساس کردهام قرار دارم. حتی در تستهایی که میدهم حس اعتماد به نفسِ خیلی بیشتری نسبت به گذشته دارم. دیگر روی چیزهایی که قبلا دغدغهام بود تمرکز ندارم، چیزهایی مثل «آیا به اندازۀ کافی بزرگسال به نظرم میرسم؟ آیا به اندازه کافی جذابیت جنسی دارم؟ آیا به اندازه کافی باحال هستم؟ آیا به اندازه کافی خوب و باشکوه هستم؟». این نوع مسائل همیشه به ذهنم میآمد اما الان یک خرده احساس آزادی بیشتری میکنم.
تو از همان ابتدای نوجوانی مشهور بودی. چیزی هست که به نظرت به این خاطر از دست داده باشی؟
شاید اوقات زیادی را به فکر کردن دربارۀ اینکه زندگیام میتوانست چگونه بوده باشد گذراندهام؛ اما الان دیگر سعی میکنم فقط شکرگزار آن چیزی که هستم باشم. نمیخواهم آدمی باشم که دایم با خودش میگوید «آخ...کاش زندگیم جوزِ دیگهای بود». این به نوعی همانچیزی است که برای من جواب داده. من الان در جایگاهی قرار گرفتهام که ارزش حریم شخصی را میدانم و میدانم که چم و خم کار چگونه است؛ و از زمانی که این مسائل را شناختهام و آنها را پذیرفتهام تا حدی نترستر شدهام. تمام این مسائل را در برابر تواناییِ داشتن زندگیای که الان دارم هزینهای ناچیز میبینم.
ادامه دارد...