06-11-2017، 19:24
انگشتانم
از کار افتاده اند
آنقدر که آمدنت را مشق کرده اند!
چشمانم
تار می بینند
آنقدر که انتظارت را
خیره مانده اند!
پاهایم
ناتوان شده اند
آنقدر که
عشقت را ایستاده اند!
قلبم
اما
هنوز تند می تپد
تا وقتی که هستی
و عطر نگاهت را به آفاق می پاشی
دوست داشتنت
هم چنان در رگ هایم جاریست...
"سارا قبادی"
از کار افتاده اند
آنقدر که آمدنت را مشق کرده اند!
چشمانم
تار می بینند
آنقدر که انتظارت را
خیره مانده اند!
پاهایم
ناتوان شده اند
آنقدر که
عشقت را ایستاده اند!
قلبم
اما
هنوز تند می تپد
تا وقتی که هستی
و عطر نگاهت را به آفاق می پاشی
دوست داشتنت
هم چنان در رگ هایم جاریست...
"سارا قبادی"