امتیاز موضوع:
  • 0 رأی - میانگین امتیازات: 0
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

چند داستان طنز کوتاه و جالب سری جدید

#1
پسر جوانی در کتابخانه از دختری پرسید: «مزاحمتان نمی شوم کنار دست شما بنشینم؟» دختر جوان با صدای بلند گفت: «نمی خواهم یک شب را با شما بگذرانم تمام دانشجویان در کتابخانه به پسر که بسیار خجالت زده شده بود نگاه کردند. پس از چند دقیقه دختر به سمت آن پسررفت و در کنار میزش به او گفت: … «من روانشناسی پژوهش می کنم و میدانم مرد ها به چه چیزی فکر میکنند،گمان کنم شمارا خجالت زده کردم درست است؟» پسر با صدای خیلی بلند گفت: «۲۰۰ دلار برای یک شب!!؟ خیلی زیاد است!!!» وتمام آنانی که در کتابخانه بودند به دختر نگاهی غیر عادی کردند، پسر به گوش دختر زمزمه کرد: « من حقوق میخوانم و میدانم چطور شخص بیگناهی را گناهکار جلوه بدهم.»

___________
«شبی رئیس جمهوری یک کشور به همراه همسرش تصمیم گرفتند که کاری غیرعادی انجام دهند و برای شام به رستورانی که زیاد هم گران قیمت نبود، بروند.

وقتی آنها به رستوران رفتند صاحب رستوران از محافظان رئیس جمهور پرسید که آیا می تواند خصوصی با همسر رئیس جمهور صحبت کند ، آنها اجازه دادند.

همسر رئیس جمهور به طور خصوصی با آن مرد صحبت کرد.

بعد از آن رئیس جمهور از همسرش پرسید که چرا او این همه مشتاق خصوصی صحبت کردن با تو بود؟

همسرش گفت که صاحب رستوران گفته در ایام جوانیش دیوانه وار عاشق او بوده است … سپس رئیس جمهور گفت و اگر تو با او ازدواج می کردی اکنون صاحب این رستوران بودی.

همسر رئیس جمهور در پاسخ گفت: اگر من با او ازدواج می‌کردم او الان رئیس جمهور بود…»

____________
یک روز از یک زوج موفق سوال کردم: دلیل موفقیت شما در چیست؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی کنید؟ مرد پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم و قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم! گفتم: آفرین! زنده باد! تو آبروی همه مردها را خریده ای! من بهت افتخار می کنم. حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اون ها حق اظهارنظر داره، چی هست؟

آقا گفت: از روز اول قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی نظر بده و تصمیم بگیره، مسائل بی اهمیتی مثل این که ما چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و با کی رفت و آمد کنیم و … گفتم: پس اون مسائل کلی که تو در موردش نظر می دی، چیه؟ گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و… نظر می دهم.
پاسخ
آگهی


[-]
به اشتراک گذاری/بوکمارک (نمایش همه)
google Facebook cloob Twitter
برای ارسال نظر وارد حساب کاربری خود شوید یا ثبت نام کنید
شما جهت ارسال نظر در مطلب نیازمند عضویت در این انجمن هستید
ایجاد حساب کاربری
ساخت یک حساب کاربری شخصی در انجمن ما. این کار بسیار آسان است!
یا
ورود
از قبل حساب کاربری دارید? از اینجا وارد شوید.

موضوعات مرتبط با این موضوع...
Heart یه داستان عاشقانه غمگین و زیبا از یک دختر((( حتما بخونید)))
Exclamation مجنون (داستان ترسناک واقعی) +18
  این یک داستان بی معنی است.
Exclamation داستان بسیار ترسناک خونه جدید !
  داستان عاشقی یک پسر خیلی قشنگه(تکراری نیست)
Eye-blink داستان ترسناک +18
  داستان کوتاه دختر هوس باز(خیلی قشنگه)
Rainbow یک داستان ترسناک +18
  داستان|خيانت آرمان به دختر همسايه|
Heart داستان عاشقانه و غم انگیز ستاره و پرهام

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان