اثبات وجود خدا قابل توجه بعضیا

[•ДmịrHoSsiŋ•]

خدا؟چه خدایی که بتعث زجر کشیدن بنده هاشه؟خدایی که اینهمه قدرتمنده چرا خودنمایی نمیکنه یکی این خدارو بمن نشون بده.صددرصد پشت اینهمه نظم یه چیز ماوراطبیعی هست اما خدا نه من باید این خدا رو پیدا کنم و ببینمش تا معتقد بشم بهش

شايد اتفاقات امروز ما به دليل كارهاي ديروز ما باشه!
شايد يه آزمايش باشه!
يا شايدم به صلاح ماست!؛تاحالا شده كاري رو فكر كنيم به ضررمونه در حالي كه برامون سودبخشه يا برعكس


خداوند بارها قدرت نمايي كرده!
همين آفرينش هستي،همين معجزات الهي كه بارها به وسيله پيامبران نشان دااده همه از توانا بودن خدا حكايت ميكنه.
ولي اگه منظور شما از قدرت نمايي اينه كه چرا خدا خودش رو به بندگانش نشون نميده تا قدرت خودش رو نشون بده بايد بگم
كه كلا اين طرز فكر غلطه چرا كه اگه قرار بود خدا اين كار رو بكنه(كه البته خلاف سنت الهيه و تغييري در سنت خدا پيدا نميشه) ديگه همه به ناچارايمان ميارن كه خدا هم ميگه ايمان به زور هيچ سودي نداره!
و البته اينم بگم كه همه ما يه روزي اين حوادث تجربه ميكنيم و اون روز رستاخيزه!

ـــــ

و در مورد امام حسين(ع):

به طور حتم اون خدايي كه مانع بريدن چاقوي حضرت ابراهيم شد ميتونست جلو  شمشير دشمنان رو هم بگيره اما چرا نع؟!

<< اگه زماني كه امام علي (ع) براي كوتاه كردن دست معاويه از حكومت اقدام كرد مسلمونا ازشون حمايت ميكردند و اگه پس از شهادتشون از امام حسن(ع) پيروي و در مقابل نصب يزيد به خلافت اعتراض ميكردند و زير بار نميرفتند انحراف از اسلام آنقدر عميق نميشد كه لازم باشه امام حسين،خانواده و يارانشون خودشونو فدا كنند>>  (دين و زندگي پيش دانشگاهي)

و همچنين بايد بدونيم كه دليل نميشه هرمشكلي با معجزه حل بشه و پشت هر اتفاقي علت و قضا و قدر الهي نهفتس و خدا بهتر از هركسي صلاح كار رو ميدونه و به چيزايي آگاهه كه من و تو نيستيم...

بعلاوه امام حسيــن(ع) خودشونـ شهادتــ رو زيباترين و گرامی ترین مرگـ ميدونستند

[mr.destiny]

خدا؟چه خدایی که بتعث زجر کشیدن بنده هاشه؟خدایی که اینهمه قدرتمنده چرا خودنمایی نمیکنه یکی این خدارو بمن نشون بده.صددرصد پشت اینهمه نظم یه چیز ماوراطبیعی هست اما خدا نه من باید این خدا رو پیدا کنم و ببینمش تا معتقد بشم بهش

شايد اتفاقات امروز ما به دليل كارهاي ديروز ما باشه!
شايد يه آزمايش باشه!
يا شايدم به صلاح ماست!؛تاحالا شده كاري رو فكر كنيم به ضررمونه در حالي كه برامون سودبخشه يا برعكس


خداوند بارها قدرت نمايي كرده!
همين آفرينش هستي،همين معجزات الهي كه بارها به وسيله پيامبران نشان دااده همه از توانا بودن خدا حكايت ميكنه.
ولي اگه منظور شما از قدرت نمايي اينه كه چرا خدا خودش رو به بندگانش نشون نميده تا قدرت خودش رو نشون بده بايد بگم
كه كلا اين طرز فكر غلطه چرا كه اگه قرار بود خدا اين كار رو بكنه(كه البته خلاف سنت الهيه و تغييري در سنت خدا پيدا نميشه) ديگه همه به ناچارايمان ميارن كه خدا هم ميگه ايمان به زور هيچ سودي نداره!
و البته اينم بگم كه همه ما يه روزي اين حوادث تجربه ميكنيم و اون روز رستاخيزه!

ـــــ

و در مورد امام حسين(ع):

به طور حتم اون خدايي كه مانع بريدن چاقوي حضرت ابراهيم شد ميتونست جلو  شمشير دشمنان رو هم بگيره اما چرا نع؟!

<< اگه زماني كه امام علي (ع) براي كوتاه كردن دست معاويه از حكومت اقدام كرد مسلمونا ازشون حمايت ميكردند و اگه پس از شهادتشون از امام حسن(ع) پيروي و در مقابل نصب يزيد به خلافت اعتراض ميكردند و زير بار نميرفتند انحراف از اسلام آنقدر عميق نميشد كه لازم باشه امام حسين،خانواده و يارانشون خودشونو فدا كنند>>  (دين و زندگي پيش دانشگاهي)

و همچنين بايد بدونيم كه دليل نميشه هرمشكلي با معجزه حل بشه و پشت هر اتفاقي علت و قضا و قدر الهي نهفتس و خدا بهتر از هركسي صلاح كار رو ميدونه و به چيزايي آگاهه كه من و تو نيستيم...

بعلاوه امام حسيــن(ع) خودشونـ شهادتــ رو زيباترين و گرامی ترین مرگـ ميدونستند

من با نظر شما موافقم 
ولی
اگه بخواید در مورد یه چیزی اطلاعات کاملی به دست بیارید باید یه چیزی رو بخونید که بی طرفانه نوشته شده باشه 
و من مطمئنم کتاب های درسی بی طرفانه نیست 
تمام کتاب های دین و زندگی با باور کامل به کامل بودن اسلام نوشته شده(من نمیگم اسلام بد و اشتباهه)
این یعنی تلاش در ثابت کردن چیز ثابت شده 
اگه به روال کتاب های دینی دقت کنید روالش اینطوریه که خودشون یه سوال میدن و حلش میکنن
اینطوری نیست که بذارن دانش آموز در مورد این مسئله فکر کنه و بعد سوال براش به وجود بیاد و سوال حل بشه  
و شاید بگی معلمای دینی چی اما مطمئن باش معلمای دینی نمیتونن این کار رو بکنن(دیدم که میگم)
و یه چیز دیگه 
ما دین رو از اولین لحظات زندگیمون شناختیم و تو دوران کودکی درون وجودمون قرار گرفته و تنها مسئله اشتباه راجع به دین به نظر من اینه 
شاید بهتر بود یه فرد تا وقتی که به سنی مشخص (یعنی حد اقل بعد از آغاز بلوغ و نوجوانی)می رسید راجع به دین اطلاعات دریافت نمی کرد بعد خودش با توجه به اثبات هایی که می شد می پذیرفتش نه مثل الان که بچه 3 ساله رو میبره نماز جماعت، وقتی والدین قرآن میخونن بچه مجبوره کنارشون بشینه و گوش کنه یا هر وقت اتفاقی میفته بحث از دعا میشه و اینطوری بچه ناخواسته و بدون دلیل و فقط در پیروی از والدین دین رو میپذیره
و فرصت فکر کردن و خلاقیت و پرسش گری درباره دین به بچه داده نمیشه 
و این بچه قطعا  دو سرنوشت میتونه داشته باشه 
یا در دوران نوجوانی که فرد دنبال اثبات اطلاعاتشه کاملا بی دین میشه 
و یا اون احساس پرسش گری در دوران نوچوانی سرکوب میکنه و یه آدم دینی داغ میشه که هر عقیده متفاوت از خودشو محکوم میکنه

[ابراهیم هادی]

صحبت با احترام نتیجه بهتری برای هر دو طرف خواهد داشت. مدعا با دلیل قابل اثبات است.همانگونه که هر شناختی، باوری و اعتقادی، دلیل و برهان عقلی می‌خواهد (لذا فرموده‌اند که اصول دین تحقیقی است و تقلید در آن جایز نیست)، شک نیز دلیل می‌خواهد و شک بی‌دلیل، شک نیست، بلکه می‌تواند نوعی عادت ذهن، القا و یا وسوسه نیز باشد.