01-05-2016، 11:37
(آخرین ویرایش در این ارسال: 01-05-2016، 11:40، توسط ⓕⓐⓚⓔ ⓛⓘⓕⓔ♰.)
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ …
ﺗﻨﮓ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ …
ﻧﻪ ﻣﺜﻞ ﺗﻨﮕﯽ ﭘﯿﺮﺍﻫﻦ …
ﺩﻟﺘﻨﮕﯽ ﻣﻦ …
ﺷﺒﯿﻪ ﺣﺎﻝ ﻧﻬﻨﮕﯽ ﺍﺳﺖ …
ﮐﻪ ﺑﺠﺎﯼ ﺍﻗﯿﺎﻧﻮﺱ …
ﺍﻭ ﺭﺍ …
ﺩﺭ ﺗﻨﮓ ﻣﺎﻫﯽ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﻧﺪ …
ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ …
ﺍﯾﻦ ﯾﻌﻨﯽ …
کجایی!
من بودم یک قفس دلتنگی/ پر بود و پرنده بود و پرواز نبود
گر چه می دانم نمی آیی ولی هر دم ز شوق
سوی در می آیم و هر سو نگاهی می کنم
در هراس از هجوم مکرر دلتنگی
نگاه خسته انتظار
تلخی دقایق نبودنت را
از قاب خالی پنجره رصد می کند..
کاش از عمق جاده های دور
یک شب / صدای خسته پاهایت
غافلگیرم کند
همه چی ارومه.......دل من استثناست......
هواي تو
از دود سیگار هم مضر تر است ... !
دود سیگار به سرفـہ ام مي اندازد
هواي تـــــــو به گریہ ام
دلت که گرفت دیگر منت زمین را نکش
اگر هیچکس نیست خدا که هست.......
راه آسمان باز است
پر بکش
او همیشه آغوشش باز است
نگفته تورا می خواند.
من بودم ، تو و یک عالمه حرف
و ترازویی که سهم تو را از شعرهایم نشان می داد !
کاش بودی و می فهمیدی وقت دلتنگی ، یک آه چقدر وزن دارد
تو در مورد دلتنگی واقعی چیزی نمیدونی چون این تنها زمانی اتفاق می افته،
که کسی رو بیشتر از خودت دوست داشته باشی !
من او را دوست داشتم
آنا گاوالدا
دلم تنگ میشود . . .
چشمانم باران میخواهد . . .
خدایا . . .
فرو بردن این همه بغض . . .
روزه را باطل نمیکند ؟
غم نویس نیستم...
فقط گاه و بی گاه....
آب و هوای دل را مکتوب می کنم...
همین...
دلتنگ که میشوی
باران هم
طراوت همیشگی را ندارد
مثل من
که تو را!
نمیدانم چه بر سر من و
این خیابان ها آمده ،
که هر جایی میخواهم بروم
به کوچه ی خاطراتمان میرسد ...