20-11-2015، 21:54
راوی یا قصهگو همان کسی بود که در گذشته دور آتش مینشست و دیگران را با کلام خود مسحور میکرد. این راوی در ادبیات مکتوب لباسهای مختلف پوشیده است.
آنچه در ادامه میخوانید 10 تن از راویهای بهیادماندنی ادبیات هستند.
10. هاک فین راوی «ماجراهای هاکلبری فین» نوشته مارک تواین
روایت هاک نشانگر پیروزی زبان محاوره بر زبان مکتوب و نوشتار است، نشانه پیروزی زبان کوچهبازاری بر زبان رسمی. تواین با این رمان مهارتش را در استفاده از زبان محاوره نوجوانان آمریکا نشان داد و از زبان نوجوانی نحیف سخنانی بزرگسالانه و پیچیده بیان کرد. (جایگزین: اسکات راوی «کشتن مرغ مقلد» نوشته هارپر لی)
9. هولدن کافیلد راوی «ناتور دشت» نوشته جی. دی. سلینجر
یک راوی نوجوان دیگر که دید و زبانش چنان کودکانه است که گاهی کتاب را کتاب کودکان میخوانند. این درحالی است که ورای سخنان در ظاهر بیمعنای کافیلد دنیایی بزرگ نهفته است. قدرت کتاب در حرفی است که راوی میزند: مردن با عزت در برابر زندگی با ذلت. (جایگزین: الین راوی «چشم گربه» نوشته مارگارت آتوود)
8. عوضی راوی «پسر مسیح» نوشته دنیس جانسن
داستان ترک اعتیاد از زبان یک راوی غیرقابل اعتماد. عوضی نام جالب این راوی است که حتی نمیتواند داستانش را درست تعریف کند. یک رمان مبتنی بر داستان کوتاه، داستانهایی که به هم پیوسته نیستند. آنچه موجب پیروزی جانسن میشود تکامل زبان راوی با بهبودیاش در هر فصل است. (جایگزین: استر گرینوود در «جام شیشهای» نوشته سیلویا پلات)
7. دیتی راوی «من به پادشاه انگلستان خدمت کردم» نوشته بهومیل هرابال
هرابال استاد ادبیات احمقهاست! او اجازه میدهد احمقهای داستانهایش حرف دلشان را بزنند و داستانهای خود را تعریف کنند. دیتی یک متصدی هتل است و مدام بلوف میزند یک بار به امپراتور اتیوپی خدمت کرده است! او در حالیکه نازیها قدرت میگیرند با یک ورزشکار آلمانی ازدواج میکند. (جایگزین: استیونز راوی «بقایای روز» نوشته کازوئو ایشیگورو)
6. چارلز کینبوت راوی «آتش رنگپریده» نوشته ولادیمیر ناباکوف
بله میدانم از خود میپرسید چرا هامبرت هامبرت را از رمان «لولیتا» انتخاب نکردم، چون به نظر من دومین شخصیت معروف آثار ناباکوف یعنی کینبوت جذابتر است. او در این اثر یکی از غیرقابل اعتمادترین راویهای ادبیات است که اصلا نمیشود به داستانهای جذابش اعتماد کرد. (جایگزین: هامبرت هامبرت در «لولیتا» نوشته ولادیمیر ناباکوف)
راوی یا قصهگو همان کسی بود که در گذشته دور آتش مینشست و دیگران را با کلام خود مسحور میکرد. این راوی در ادبیات مکتوب لباسهای مختلف پوشیده است.
5. مرد نامرئی راوی «مرد نامرئی» نوشته راف الیسن
رمان را به عنوان خودزندگینامه یک فرد بینام با سرنوشتی محتوم میخوانیم. رمان را رئالیستها نپسندیدند چرا که اثری شخصی بود و سبکی تجربی داشت، چون اجازه میداد نثر مسجع باشد و به فرهنگ توده نزدیک باشد. در این رمان صدای تمامی افراد جامعه را میشنویم. (جایگزین: مرد زیرزمینی راوی «یادداشتهایی از زیرزمین» نوشته فیودور داستایوسکی)
4. فرانس-جوزف مورائو راوی «انقراض» نوشته توماس برنارد
ویژگی راویهای برنارد زبان موسیقیوار و تکرار در کلام آنهاست. یک روشنفکر اهل اتریش که در روم در تبعید به سر میبرد، متوجه میشود چون تنها وارث خاندان است باید به خانه برگردد. مورائو زیرک است و طنزی گزنده دارد و همین او را بهیادماندنی میکند. (جایگزین: تمامی راویهای ساموئل بکت)
3. روث راوی «خانهداری» نوشته مریلین رابینسن
روث گذشته خود و خواهرش را به یاد میآورد، اما چیزهایی که او تعریف میکند هیچکدام در واقعیت رخ نداده بلکه زاده تخیل او هستند. رمان سرشار از توصیف آدمها، مکانها و رخدادهاست. (جایگزین: دل جردن راوی «زندگی دختران و زنان» نوشته آلیس مونرو)
2. اسماعیل راوی «موبی دیک» نوشته هرمان ملویل
«مرا اسماعیل بخوانید» راوی رمان را اینچنین آغاز میکند، اما با ورود راوی سوم شخص در انتهای کتاب آیا باز هم میشود این کار را کرد؟ اسماعیل یکی از دنیادیدهترین راویهای ادبیات ، راوی که نفرینشدهترین هاست! (جایگزین: نویسنده/راوی «دن کیشوت» نوشته سروانتس)
1. ام راوی «در جستجوی زمان ازدست رفته» نوشته مارسل پروست
راوی که انگار حوصله ندارد از تخت پایین بیاید و آنچه را پیرامون خودش و خانواده اش میگذرد با طول و تفصیل تمام تعریف میکند انگار تا آخر دنیا وقت برای قصه تعریف کردن دارد. جملات طولانی این راوی ازیادنرفتنی هستند!
منبع: خبرآنلاین به نقل از پابلیشرز ویکلی / ترجمه: حسین عیدیزاده
آنچه در ادامه میخوانید 10 تن از راویهای بهیادماندنی ادبیات هستند.
10. هاک فین راوی «ماجراهای هاکلبری فین» نوشته مارک تواین
روایت هاک نشانگر پیروزی زبان محاوره بر زبان مکتوب و نوشتار است، نشانه پیروزی زبان کوچهبازاری بر زبان رسمی. تواین با این رمان مهارتش را در استفاده از زبان محاوره نوجوانان آمریکا نشان داد و از زبان نوجوانی نحیف سخنانی بزرگسالانه و پیچیده بیان کرد. (جایگزین: اسکات راوی «کشتن مرغ مقلد» نوشته هارپر لی)
9. هولدن کافیلد راوی «ناتور دشت» نوشته جی. دی. سلینجر
یک راوی نوجوان دیگر که دید و زبانش چنان کودکانه است که گاهی کتاب را کتاب کودکان میخوانند. این درحالی است که ورای سخنان در ظاهر بیمعنای کافیلد دنیایی بزرگ نهفته است. قدرت کتاب در حرفی است که راوی میزند: مردن با عزت در برابر زندگی با ذلت. (جایگزین: الین راوی «چشم گربه» نوشته مارگارت آتوود)
8. عوضی راوی «پسر مسیح» نوشته دنیس جانسن
داستان ترک اعتیاد از زبان یک راوی غیرقابل اعتماد. عوضی نام جالب این راوی است که حتی نمیتواند داستانش را درست تعریف کند. یک رمان مبتنی بر داستان کوتاه، داستانهایی که به هم پیوسته نیستند. آنچه موجب پیروزی جانسن میشود تکامل زبان راوی با بهبودیاش در هر فصل است. (جایگزین: استر گرینوود در «جام شیشهای» نوشته سیلویا پلات)
7. دیتی راوی «من به پادشاه انگلستان خدمت کردم» نوشته بهومیل هرابال
هرابال استاد ادبیات احمقهاست! او اجازه میدهد احمقهای داستانهایش حرف دلشان را بزنند و داستانهای خود را تعریف کنند. دیتی یک متصدی هتل است و مدام بلوف میزند یک بار به امپراتور اتیوپی خدمت کرده است! او در حالیکه نازیها قدرت میگیرند با یک ورزشکار آلمانی ازدواج میکند. (جایگزین: استیونز راوی «بقایای روز» نوشته کازوئو ایشیگورو)
6. چارلز کینبوت راوی «آتش رنگپریده» نوشته ولادیمیر ناباکوف
بله میدانم از خود میپرسید چرا هامبرت هامبرت را از رمان «لولیتا» انتخاب نکردم، چون به نظر من دومین شخصیت معروف آثار ناباکوف یعنی کینبوت جذابتر است. او در این اثر یکی از غیرقابل اعتمادترین راویهای ادبیات است که اصلا نمیشود به داستانهای جذابش اعتماد کرد. (جایگزین: هامبرت هامبرت در «لولیتا» نوشته ولادیمیر ناباکوف)
راوی یا قصهگو همان کسی بود که در گذشته دور آتش مینشست و دیگران را با کلام خود مسحور میکرد. این راوی در ادبیات مکتوب لباسهای مختلف پوشیده است.
5. مرد نامرئی راوی «مرد نامرئی» نوشته راف الیسن
رمان را به عنوان خودزندگینامه یک فرد بینام با سرنوشتی محتوم میخوانیم. رمان را رئالیستها نپسندیدند چرا که اثری شخصی بود و سبکی تجربی داشت، چون اجازه میداد نثر مسجع باشد و به فرهنگ توده نزدیک باشد. در این رمان صدای تمامی افراد جامعه را میشنویم. (جایگزین: مرد زیرزمینی راوی «یادداشتهایی از زیرزمین» نوشته فیودور داستایوسکی)
4. فرانس-جوزف مورائو راوی «انقراض» نوشته توماس برنارد
ویژگی راویهای برنارد زبان موسیقیوار و تکرار در کلام آنهاست. یک روشنفکر اهل اتریش که در روم در تبعید به سر میبرد، متوجه میشود چون تنها وارث خاندان است باید به خانه برگردد. مورائو زیرک است و طنزی گزنده دارد و همین او را بهیادماندنی میکند. (جایگزین: تمامی راویهای ساموئل بکت)
3. روث راوی «خانهداری» نوشته مریلین رابینسن
روث گذشته خود و خواهرش را به یاد میآورد، اما چیزهایی که او تعریف میکند هیچکدام در واقعیت رخ نداده بلکه زاده تخیل او هستند. رمان سرشار از توصیف آدمها، مکانها و رخدادهاست. (جایگزین: دل جردن راوی «زندگی دختران و زنان» نوشته آلیس مونرو)
2. اسماعیل راوی «موبی دیک» نوشته هرمان ملویل
«مرا اسماعیل بخوانید» راوی رمان را اینچنین آغاز میکند، اما با ورود راوی سوم شخص در انتهای کتاب آیا باز هم میشود این کار را کرد؟ اسماعیل یکی از دنیادیدهترین راویهای ادبیات ، راوی که نفرینشدهترین هاست! (جایگزین: نویسنده/راوی «دن کیشوت» نوشته سروانتس)
1. ام راوی «در جستجوی زمان ازدست رفته» نوشته مارسل پروست
راوی که انگار حوصله ندارد از تخت پایین بیاید و آنچه را پیرامون خودش و خانواده اش میگذرد با طول و تفصیل تمام تعریف میکند انگار تا آخر دنیا وقت برای قصه تعریف کردن دارد. جملات طولانی این راوی ازیادنرفتنی هستند!
منبع: خبرآنلاین به نقل از پابلیشرز ویکلی / ترجمه: حسین عیدیزاده